Skip to main content

ادریس (ع)

معرفی کتاب
ادریس فرزند نبیره آدم که سیصد سال عمر کرد، بلند‌قامت و تنومند بود. او ستاره‌ها را می‌شناخت، علم ریاضی می‌دانست و دوختن لباس و نوشتن را به مردم می‌آموخت. ادریس مردم را به پرستش خدای یگانه دعوت ‌کرد. بعد از مدتی، به افرادی که به او و خدای یکتا ایمان ‌آوردند، افزوده ‌شد؛ اما پادشاه که خود را خدا می‌دانست، تحمل این وضعیت را نداشت و قصد کشتن ادریس را کرد.

یونس(ع)

معرفی کتاب
حضرت یونس با مهربانی و صبر و حوصله مردم را به پرستش خدای یگانه و انجام عمل نیک دعوت می‌کرد؛ ولی مردم شهر همیشه او را مسخره می‌کردند. یونس پیامبر بعد از سال‌ها خسته ودل‌شکسته آن‌ها را نفرین کرد. مردم پریشان و نگران درحالی‌که انتظار عذاب الهی را داشتند، به اشتباهات خود اعتراف کردند و امیدوار به بخشش خداوند بودند.

یوسف(ع)

معرفی کتاب
دوازده برادر به بهانۀ بازی به دشت می‌روند. آن‌ها برادر کوچکشان را به درون چاه می‌فرستند و خود با پیراهن خونی او نزد پدر بازمی‌گردند و می‌گویند یوسف را گرگ درید. کاروانیان یوسف را پیدا می‌کنند. در بازار، عزیز مصر یوسف را می‌خرد و حضرت یوسف در منزل او بزرگ شده و سرانجام جانشین او می‌شود.

آرزوی زنبورک

معرفی کتاب
زنبور کوچولو آرزو دارد کار بزرگی انجام دهد. فرشته به او مأموریتی می‌دهد؛ با اینکه از نظر زنبور این کار مهم و بزرگی نیست؛ ولی آن را انجام می‌دهد. هدف یادآوری این نکته است که هر کار کوچکی می‌تواند مفید بوده و نتیجه ‌بزرگی به همراه داشته باشد.

حضرت سلیمان ع

معرفی کتاب
حضرت سلیمان، پسر داوودِ پیامبر و جانشین او بود. سلیمان به جای مال و ثروت از خدا حکمت و معرفت خواست و خداوند آنقدر به او معرفت و دانش داد که پیش از او و بعد از او به کسی نداده بود و به این ترتیب خداوند جن و انس و حیوان را فرمانبردار او ساخت. حضرت سلیمان سرزمین سبا و ملکه آن، بلقیس را تحت فرمان خود درآورد.

حضرت هود ع

معرفی کتاب
قوم عاد ثروت‌های زیادی داشتند و مردمی قوی هیکل بودند. آن‌ها با به دست آوردن قدرت و نیروی بیشتر، ظلم و ستم بیشتری می‌کردند. حضرت هود آن‌ها را به یکتا‌پرستی دعوت می‌کرد و از ستم برحذر می‌داشت؛ ولی مردم او را به تمسخر می‌گرفتند. تا اینکه سرزمین‌شان دچار خشکسالی شد و هفت سال پیاپی باران نبارید و عذاب الهی نازل شد.

حضرت یحیی ع

معرفی کتاب
بخشی از زندگی یحیی پیامبر به صورت روایتی داستان‌گونه ارائه شده است. پسرک چوپان به روزگار یحیی سفر می‌کند و اتفاقات را به چشم می‌بیند. پادشاه قصد دارد با برادر‌زاده‌اش ازدواج کند؛ اما حضرت یحیی که قاضی است، در برابر این عمل می‌ایستد و آن‌ها را منع می‌کند. در قانون الهی ازدواج عمو و برادرزاده حرام است.

حضرت شعیب

معرفی کتاب
مردم شهر مدین برای سود بیشتر با بی‌انصافی کم‌فروشی کرده و میزان و وزن را رعایت نمی‌کنند. شعیب آن‌ها را به پرستش خدای یگانه و درستکاری و عدالت دعوت می‌کند؛ ولی آن‌ها به حرف‌های او توجهی نمی‌کنند. شعیب آن‌ها را نصیحت می‌کند و از قهر و عذاب الهی می‌گوید و سرنوشت قوم صالح و هود را یادآوری می‌کند؛ اما مردم او و خدایش را به تمسخر می‌گیرند.

حضرت زرتشت ع

معرفی کتاب
زرتشت در روز ششم فروردین، در آذربایجان به دنیا آمد و آشو نام گرفت و بعد از مبعوث شدن زرتشت نامیده شد. زرتشت ده سال را در دامن طبیعت گذراند و وجود خدای یکتا را احساس کرد. بیست ساله بود که با تورانیان جنگید؛ ولی کشته شدن بی‌گناهان را تاب نیاورد، جنگ را رها کرد و به درمان مجروحان پرداخت. او با راز و نیاز به درگاه خدا اسب گشتاسب را نجات داد و به این ترتیب گشتاسب و خانواده‌اش به خدای یکتا ایمان ‌آوردند.

حضرت عیسی ع

معرفی کتاب
حضرت عیسی مردم را به پرستش خدای یگانه و انجام عمل صالح دعوت می‌کرد؛ ولی مردم برای ایمان آوردن از او معجزه می‌خواستند. حضرت عیسی مرده‌ای را زنده کرد؛ اما آن‌ها بهانه آوردند. این‌بار پیامبر خدا با راز و نیاز به درگاه خداوند کسی را زنده کرد که چهار هزار سال پیش مرده بود.