هیولا سهکله و دو کلاه؛ کتابی از هنریتا
معرفی کتاب
قهرمان داستان دختر کوچولویی است که از مادرش یک جعبه مداد رنگی، هدیه گرفته است. دخترک شروع به نقاشی میکند و داستانی تصویری خلق میکند که خودش هم نمیتواند آخر آن را حدس بزند!!! در داستان او هیولایی با سه سر و دو کلاه از کمد لباسها بیرون میآید که دنبال کلاهی برای سرِ سوم میگردد. آیا هیولا موفق میشود یک کلاه دیگر پیدا کند؟ در پایان کتاب درباره اینکه چطور اینگونه کتابها برای کودکان خوانده شود، توضیحاتی آورده شده است.
به دیوارها بخند!
معرفی کتاب
اهالی دو روستا هر روز به دلایل مختلف با هم دعوا میکنند. هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند آنها را آشتی بدهد. بچهها که به دلیل دعوای بزرگترها از یکدیگر دور شدهاند، تصمیم میگیرند شهر جدیدی برای خودشان بسازند. این داستان خودباوری، اعتماد به نفس، یقین به داشتهها و تواناییهای خود را در کودکان و نوجوانان تقویت میکند.
هاپو کوچولو دنبال مامانش میگرده
معرفی کتاب
در این کتاب، "هاپو کوچولو" مادرش را گم کرده است و در تمام صفحات به دنبال او است. هر کس را که در راه میبیند میپرسد: شما مادر مرا ندیدهاید؟ اینطور که به نظر میرسد هیچکس از مادر او خبر ندارد. هاپو به خانه برمیگردد و مادرش را آنجا میبیند. تمام این مدت، مادر در خانه بود. تصویر هاپو کوچولو به شکل عروسکی برجسته، در همۀ صفحات به چشم میخورد.
تخممرغ شانسی
معرفی کتاب
کتاب دربردارنده پنج داستان کوتاه است. «مورچه و موهای خورشید»، «ولی با اجازه»، «تخم مرغ شانسی»، «چکمه و نیم چکمههایش» و «کیف» نام این داستانهاست. در داستان «تخم مرغ شانسی»، «قُدی خانم»، مرغی است که نمیتواند تخم بگذارد و هر روز یک تخم مرغ شانسی میخرد و کنار لانهاش میگذارد. وقتی جوجههای مرغهای دیگر به دنیا میآیند، قُدی خانم، به آنها اسباببازی میدهد. جوجهها او را بسیار دوست دارند و همیشه در کنارش هستند.
ساختن فوقالعاده است
معرفی کتاب
این داستان درباره دختر کوچولویی است که سعی میکند وسیلهای بسازد. او نقشهای طراحی میکند و طبق آن پیش میرود؛ اما نتیجه مطلوب نیست و دختر کوچولو را راضی نمیکند. او بارها تلاش میکند؛ ولی فایدهای ندارد. سرانجام با عصبانیت دست از کار میکشد و ناامید میشود. چند ساعت بعد، وقتی حالش بهتر میشود، تصمیم میگیرد دوباره سعی کند.