شام سرد شد کوتیکوتی: قصههای کوتیکوتی
معرفی کتاب
"کوتیکوتی" یک هزارپا است. یک هزارپا با هزار تا پا. یعنی او باید هزار تا کفش داشته باشد و هزار تا جوراب. تازه او در حمام باید هر هزار تا پایش را سنگپا بزند. او وقتی آخرین جفت کفشهایش را میگیرد، اولین جفتی که گرفته است، پایش را میزند. چون قرار است هر ماه فقط یک جفت کفش بخرد و حالا او چند ماهی بزرگتر شده است. کوتیکوتی باید جورابهایش را بشوید. حتما یادتان نرفته است که هزار تا جوراب باید شسته شوند نه یکی. او وقتی برای پا درد به دکتر میرود باید به دفترچهاش نگاه کند تا شمارۀ پایی که درد میکند را دقیقا بگوید. یک لحظه صبر کنید، انگار یک لنگه کفش کوتیکوتی هم گم شده است. کسی آن را ندیده؟ واقعا یک هزارپا چقدر مشکل دارد. یک هزارپا با هزارتا مشکل.
آرزوی قطرهها
معرفی کتاب
در کتاب حاضر نویسنده تلاش کرده است تا طرز تشکیل باران و چرخه آب را توضیح دهد. قطرههای آب در آسمان نشستهاند و هر کدام از آرزوهایشان میگویند. ناگهان باد میوزد و آنها را به هم نزدیک میکند و قطرهها تبدیل به ابر میشوند. بعضی از قطرهها روی مزرعه میبارد، بعضی روی رودخانه فرود میآیند و بعضی... .
بلوقیا و جوذر: دو داستان برگزیده از هزار و یک شب
معرفی کتاب
کتاب حاضر دربردارنده دو داستان است. در داستان اول، بعد از مرگ حاکم مصر، بلوقیا در خزانه پدرش، کتابی در وصف آخرین پیامبر، حضرت محمد (ص)، مییابد. او پس از خواندن کتاب، دلبسته پیامبر شده و تصمیم میگیرد که در شهرهای مختلف به دنبال ایشان بگردد. در داستان دوم، جوذر، پسر بازرگانی است که برادرانش سهم او را تصاحب کردهاند. او با تور ماهیگیری به دریا میرود تا امرار معاش کند؛ ولی با مردی مغربی آشنا شده و با ماجراهای عجیبی روبهرو میشود.
یکی سفید یکی سیاه
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره دوستی است. دو گربه سیاه و سفید با هم دشمن هستند. گربه سفید دوست رضاست، رضا او را خیلی دوست دارد و به او توجه میکند تا اینکه روزی گربه سفید آهنربای رضا را قورت میدهد و فرار میکند. رضا با گربه سیاه دوست میشود؛ اما گربه سیاه هم از دست رضا فرار میکند و... . گربه سیاه و گربه سفید چگونه با هم دوست میشوند؟
در هر دل آوازی هست
معرفی کتاب
سنجاب و سمور در حال دعوا کردن هستند و سر و صدای زیادی راه انداختهاند. هر یک از حیوانات جنگل سعی میکنند، بفهمند مشکل چیست؛ اما سمور و سنجاب مرتب صحبت دیگری را قطع میکند و دوباره سر و صدا بالا میگیرد. هیچکس فرصت صحبت به دیگری نمیدهد و غوغایی به پا میشود. سرانجام وقتی همه سکوت میکنند و به سخنان یکدیگر گوش میدهند، مشکل حل میشود.
خانه ببر گرسنه
معرفی کتاب
کتاب حاضر در قالب طنز به زندگی آپارتمانی میپردازد. نگهداری از حیوانات در آپارتمان، صدای بلند موسیقی و تلویزیون در نیمهشب، پارک کردن ماشین در محل بازی بچهها، ریختن زبالهها در خیابان، تعمیر وسایل در خانه و میهمانیهایی که تا دیروقت طول میکشد و باعث مزاحمت برای همسایههاست، از جمله موضوعاتی است که نویسنده به آنها میپردازد و درنهایت پیام داستان، رعایت حقوق دیگران است.
بدترین نویسندگان دنیا
معرفی کتاب
این کتاب با استفاده از طنز، بدترین نویسندگان جهان را توصیف میکند. نویسنده در این کتاب با آزار و اذیت دیگران موضوعی برای نوشتن پیدا میکند. او بدون اجازه وارد بالکن همسایهها میشود، ماشینش را در پارکینگ روشن میگذارد و همهجا را پر از دود میکند، با موتورسیکلت در پیادهرو حرکت میکند و مردم را زیر میگیرد، زیر پنجره بیمارستانها بوق میزند و از اینکه هیچکس ارزش کار نویسندگان را نمیداند، شکایت میکند!!!