لاکپشتهای اینجا
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. داستان حاضر دربارهی بچههایی که میخواهند یک توپ و راکت پینگپنگ بخرند تا بتوانند با میز پینگپنگی که برای آنها مهیا شده بازی کنند؛ اما پول ندارند. رایان یکی از این بچهها به دوستانش دربارهی برنامهریزی مالی و پسانداز کردن توضیحاتی میدهد تا بدانند که چگونه میتوانند در عین اینکه با پول تو جیبیهایشان شرایط سرگرمشدنشان را فراهم میکنند، در آینده بیپول و سرمایه نمانند...
به گل من دست نزن!
معرفی کتاب
در داستان «به گل من دست نزن!» فصل بهار از راه رسیده و گل قشنگی در دشت روییده است. سنجاب حسابی از آن گل خوشش آمده است. اما نمیداند چطور از آن محافظت کند. تا اینکه پرنده تصمیم میگیرد به او یاد بدهد چهجوری از گلش نگهداری کند. این کتاب نحوه رفتار درست با گیاهان و نگهداری آنها را به کودکان آموزش میدهد.
چرا گریه میکنیم؟
معرفی کتاب
همهی ما بعضی وقتها گریه میکنیم؛ چون غمگین هستیم، عصبانی هستیم، احساس تنهایی میکنیم یا شاید نمیتوانیم حرف دلمان را بزنیم. گاهی هم از سر خوشحالی گریه میکنیم. ما گریه میکنیم چون مثل دریای بیکرانی هستیم که گرفتار طوفان شدهایم. اما همین که طوفان تمام میشود و دریا آرام می گیرد، نقش موجها روی ساحل میماند.
قصههای یلدایی
معرفی کتاب
شب یلدا آهسته و پاورچین توی آسمان پر ستاره خودش را پهن کرد. خانم سمنو و آقای هندوانه تندتند سفرهی یلدا را روی کرسی انداختند. ننهانار هم هنوهنکنان دانههای ترش و بازیگوشش را از اینطرف به آنطرف جمع کرد و مرتب روی سفره نشاند. بابابزرگ یک عالمه آجیل خندان و شیرین از توی جیبش درآورد و در وسط سفره گذاشت. مامانبزرگ هم رفت کنار صندوق قصهها تا طولانیترین قصههای سال را از توی صندوق بردارد.
رستوران باب ناقلا
معرفی کتاب
«باب» تمساح تنبلی بود که وقتی دید خیلی گرسنه است فکر کرد برای به دام انداختن پرندهها کلک بزند. او یک رستوران روی پوزهاش درست کرد تا پرندهها برای خوردن دانه بیایند اما اولین پرنده که آمد از غذای رستوران خیلی خوشش آمد، رفت و بقیه پرندگان را باخبر کرد. این فرصت خوبی بود که باب پرنده بیشتری شکار کند اما همهچیز برعکس چیزی شد که فکرش را میکرد. آیا باب همهی پرندهها را میخورد؟
یک قطره باران
معرفی کتاب
«بو» خرس کوچکی بود که یک روز در جنگل بوی عسل و ماهی استشمام کرد وقتی رد بو را دنبال کرد، به یک ظرف عسل و یک ماهی روی سبزهها رسید. اما در همان حال یک شکارچی از پشت درختی که در کمینش نشسته بود بیرون آمد. بو خیلی زود او را دید، عسل و ماهی را زمین گذاشت ولی شکارچی قصد شکار او را کرده بود. شکارچی میخواست شلیک کند که یک قطره باران روی دستش افتاد. اینطوری بود که ماجرای کتاب یک قطره باران شروع شد...
گرازبیک و کلاس کارآموزی
معرفی کتاب
زندگی در جنگل مقررات خودش را دارد؛ مقرراتی که از قانون جنگل پیروی میکند. توی جنگل، این قویترها هستند که قانون جنگل را تنظیم میکنند و البته خودشان هم نظارتش را به عهده میگیرند! در هر جلد مجموعه «قصههای قانون جنگل» چند قصه درباره ماجرای تعدادی از حیوانات جنگل را با شیوه روایی و استفاده از طنز، نوشتهاند که در پایان هرکدام، نتیجه اخلاقی داستان درج شده است. در این جلد میخوانیم: در جنگل شیرآباد بالا، یک گرازی بود که توی تنبلی لنگه نداشت. همهاش میخورد و میخوابید. عوضش عیال او گرازخاتون هر روز میرفت سرکار و مزرعهی دیگران را شخم میزد. وقتی هم که خسته و کوفته بر میگشت خانه، شروع میکرد به پختوپز و رفتوروب. یک روز که گرازخاتون از تنبلیهای همسرش به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت هرطور شده او را سر عقل بیاورد. این بود که کله سحر از خانه زد بیرون. وقتی گرازبیک لنگ ظهر از خواب بیدار شد، دید گرازخاتون سینی صبحانه و ناهارش را نگذاشته کنار تختخواب و رفته سر کار. خیلی حالش گرفته شد. لج کرد و تا عصر از رختخوابش بیرون نیامد...
الاغ زنگوله بهگردن و شیرخان چیزنفهم
معرفی کتاب
زندگی در جنگل مقررات خودش را دارد؛ مقرراتی که از قانون جنگل پیروی میکند. توی جنگل، این قویترها هستند که قانون جنگل را تنظیم میکنند و البته خودشان هم نظارتش را به عهده میگیرند! در هر جلد مجموعه «قصههای قانون جنگل» چند قصه درباره ماجرای تعدادی از حیوانات جنگل را با شیوه روایی و استفاده از طنز، نوشتهاند که در پایان هرکدام، نتیجه اخلاقی داستان درج شده است. در این جلد میخوانیم: یک روز شیرخان در جایگاه فرمانرواییاش در جنگل شیرآباد بالا نشسته بود و سخت سرگرم رسیدگی به امورات جنگلی بود که خبر دادند نمایندهی شیرخان، سلطان شیرآباد پایین، یک پیک با یک پیام محرمانهی فوری برایش فرستاده است. شیرخان سرِ مشاورش جناب دم کلفت داد زد و گفت: «اگر گذاشتید با خیال راحت نان و پنیرمان را بخوریم!» بعد دستور داد به نمایندهی شیر اجازه بدهند بیاید و حرفش را بزند...
آموزشگاه نقاشی نخودی
معرفی کتاب
نخودی هنرمند معرکهای است و نقاشیهای زیبایی میکشد. خیلی از دوستانش به دیدن نقاشیهای او میآیند و خیلی از هنرمندان هم برای استفاده از تجربههای نخودی با او همراه میشوند. نخودی همیشه این هنرمندان جوان را راهنمایی و تشویق میکند. یک روز یکی از دوستان نخودی به او پیشنهاد میدهد که یک آموزشگاه نقاشی راهاندازی کند. نخودی از این پیشنهاد استقبال میکند و در این مسیر با افردا با استعداد و متفاوتی آشنا میشود که با نحوهی نقاشیکردن و شیوهی کارشان نخودی را شگفتزده میکنند.
افسانههای شاهنامه: فریدون و فرانک، اولیها
معرفی کتاب
شاهنامه فردوسی یکی از شاهکارهای ادبی است که خواندن داستانهای آن لذتبخش و آموزنده است. از آنجایی که آشناکردن کودکان با این منبع غنی از اندیشه، احساس و نمونهای درخشان از ادبیات فارسی ضروری است؛ در کتاب حاضر یکی از معروفترین افسانههای شاهنامه با زبانی ساده بازآفرینی و بازنویسی شده است. داستانها مختصر و به زبانی نوشته شدهاند که خواندن و درک آن برای کودکان آسان باشد. در این کتاب چهار داستان کوتاه مربوط به افسانه فرانک و فریدون درج شده است.