ما دوست هم هستیم/ نیستیم!
معرفی کتاب
دوست بودن با کسی خیلی عالی است ولی وقتی یک دوست دیگر پیدایش میشود همهچیز عوض میشود. البته باید دوستهای جدید را وارد گروههای دوستانه قدیمیمان بکنیم. حالا ما یک جمع هستیم. میتوانیم کلی بازی کنیم و لذت ببریم. دوست داشتن و با دوستان بازی کردن برای همه بچهها لذتبخش است و رفتارهایی هم که در این ارتباطات از بچهها سر میزند به آنها کمک میکند که اجتماعی شوند و آداب معاشرت و همکاری را بیاموزند. کتاب حاضر جمعپذیری را به کودکان میآموزد.
قرمز مهربان
معرفی کتاب
یکی از فضایل اخلاقی که سفارش همه ادیان الهی، به ویژه اسلام عزیز به انسانها بوده است، مهربانی و محبت به دیگران است. کتاب قرمز مهربان، تلاش کرده دنیایی پر از مهر و محبت را برای کودکان ترسیم کند که در آن، انسانها با گذشتن از خود و تلاش، به کمک دیگران شتافته و نسبت به جامعه خود بیتفاوت نیستند. این کتاب آرزوی کودکی را روایت میکند که با کمک به دوستان خود برای رفع مشکلاتشان، حال بهتری پیدا کرده و با نشاط میشود.
آنوکی جنگ مرغی
معرفی کتاب
تا حالا کتاب بدون کلمه خواندهای؟ ما به اینجور کتابها میگوییم هیس کمیک و به اینجور خوانندهها میگوییم هیسخوان! بچهها بهترین هیسخوانهای دنیا هستند. هیچکس مثل یک بچه، کتاب را برای دل خودش نمیخواند. با هر واژهای که خودش بخواهد با هر صدایی که خودش دوست داشته باشد. با هر آهنگی که خودش خیال کند. پس کتاب را باز کن و هرجور که تمایل داری داستان خودت را بگو! تصاویر این مجموعه سه جلدی مربوط به سرخپوستان است.
آنوکی: درخت زندگی
معرفی کتاب
تا حالا کتاب بدون کلمه خواندهای؟ ما به اینجور کتابها میگوییم هیس کمیک و به اینجور خوانندهها میگوییم هیسخوان! بچهها بهترین هیسخوانهای دنیا هستند. هیچکس مثل یک بچه، کتاب را برای دل خودش نمیخواند. با هر واژهای که خودش بخواهد با هر صدایی که خودش دوست داشته باشد. با هر آهنگی که خودش خیال کند. پس کتاب را باز کن و هرجور که تمایل داری داستان خودت را بگو! تصاویر این مجموعه سه جلدی مربوط به سرخپوستان است.
آنوکی پاگنده
معرفی کتاب
تا حالا کتاب بدون کلمه خواندهای؟ ما به اینجور کتابها میگوییم هیس کمیک و به اینجور خوانندهها میگوییم هیسخوان! بچهها بهترین هیسخوانهای دنیا هستند. هیچکس مثل یک بچه، کتاب را برای دل خودش نمیخواند. با هر واژهای که خودش بخواهد با هر صدایی که خودش دوست داشته باشد. با هر آهنگی که خودش خیال کند. پس کتاب را باز کن و هرجور که تمایل داری داستان خودت را بگو! تصاویر این مجموعه سه جلدی مربوط به سرخپوستان است.
روشنک: کمان خورشید
معرفی کتاب
ملکه اِلیزِ ستمگر، که در قصر کریستالیاش زندگی میکند، حاکم مردم روستای میدیا شده است. رادمهر و خانوادهاش به همراه بقیۀ مردم از کار کردن زیاد برای ملکه خسته شدهاند. اما هیچکس اعتراضی نمیکند. شیرین، بزرگترین دختر رادمهر، بیشتر از کار زیاد و زورگویی افراد ملکه، از سکوت پدرش و باقی مردان روستا ناراحت است. اما شیرین کسی نیست که یک گوشه بنشیند و فقط غصه بخورد! او یک نقشۀ پیچیده و خطرناک میکشد که برای اجرایش به کمک قویترین و باهوشترین دختران روستا نیاز دارد. اما آیا این دختران حاضر میشوند به شیرین کمک کنند؟ در بین ساکتترین افراد، شجاع بودن خیلی سخت است!
جنگاوران خونیرث
معرفی کتاب
خبر تلخی بود اما واقعیت داشت. مرز خونیرث به آتش کشیده شده بود. اما همیشه از دل آتش دردها و رنجها جنگاورانی از جنس فولاد سخت به مبارزه با دشمنان خونیرث برمیخیزند. خونیرث، سرزمین امن و آرامی که امنیتش را مدیون فداکاری جنگاوران است، ولی دشمن هر روز با قدرت بیشتری به مرزهای این سرزمین زیبا میتازد و این کار را برای هیرسا، که حالا فرمانده جنگاوران است، سخت میکند. آیا خونیرث نجات پیدا میکند؟
یونا: مبارز دژ سبز
معرفی کتاب
با ظلم موتا ساکنان سرزمین زیتون به زاغههایی در اطراف شهر تبعید شدهاند و موتا برای طرفدارانش روی خرابههای خانۀ آنان قصرهای با شکوهی ساخته است. زندگی در سرزمین زیتون با سختی ادامه دارد، اما در این میان مردم کسانی هستند که به هر وسیلهای سعی دارند از اسارت موتا آزاد شوند و سرزمین اجدادیشان را پس بگیرند. یونا، پسری نوجوان، عضوی از همین گروه مبارز است که به فرماندهی نیوا با موتا مقابله میکنند. اما دستهایی با قدرتی ماورایی در کارند و این مبارزه ابعاد دیگری هم دارد. آیا گروه نیوا سرزمین زیتون را آزاد میکنند؟
ایلیا، جادوی سرخ (20)
معرفی کتاب
این مجموعه داستان مصور و دنبالهدار، داستان نوجوان قهرمانی را روایت میکند که همراه با دوستانش برای محافظت از مردم کارهای بزرگی انجام میدهد. او به یک جنگ دشوار و طولانی میرود. در این جلد میخوانیم: با اینکه نبرد ایلیا با رباتها تمام شده، اما انگار قهرمان داستان ما، هنوز از خواب مصنوعی رباتها خلاص نشده و بخشی از ذهنش در زندان همان دانشمند دیوانه گیر افتاده است. از سوی دیگر ظاهراً شهر روزهای آرامی را میگذراند اما قطعی و نوسان پیدرپی برق مردم را کلافه کرده است. این اتفاق اگرچه در ظاهر ربطی به ایلیا ندارد، اما شاید هم میتواند نشانهای از نقشههای شوم خاندان سایه برای شهر باشد! چه کسی میتواند این معما را حل کند؟ ...
نقاش کوچک در شهر دیوها
معرفی کتاب
این کتاب، داستان نقاش کوچکی است که با شجاعت وارد شهری پر از دیوهای جورواجور میشود. نقاشیهای او که پر از حال خوب و رنگهای زندگیبخش است، آنها را خشمگین میکند. در جایی که حتی پرندگان جرأت نمیکنند در آسمانش پرواز کنند و هیچکس زیبایی را دوست ندارد، دختری با قلممو و رنگهایش به دنیای دیوها پا گذاشته و نشان میدهد زیبایی و زشتی از درون موجودات میتواند نشئت بگیرد. داستان «نقّاش کوچک در شهر دیوها» نشان میدهد که در صورت مشاهده ظلم و زورگویی هر چند کوچک یا بزرگ باید ایستاد و شجاع بود تا دنیایی زیبا برای همه بهویژه کودکان ساخته شود.