داستان کودک

در یک روز آفتابی، کالبن از خواب بیدار شد. یادش افتاد که باید سراغ کارهایش می‌رفت. اتاقش را مرتب می‌کرد و بعد هم لیموها را از درخت می‌چید. کالبن با خودش فکر کرد که چقدر کار دارد. ناگهان چشمش به پرنده‌ها افتاد. با خودش گفت: «ای کاش من هم یک پرنده بودم.» در فکرش یک پرنده شد که آزادانه پرواز می‌کرد. روی شاخه‌ی درختی نشست که دید چند جوجه در لانه نشسته‌اند و با دهان باز از او غذا می‌خواهند. انگار پرنده بودن هم خیلی راحت نبود. پس کالبن آرزوی دیگری کرد...

کتاب «ریزا عنکبوت عصبانی» از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های لیلا فونتن» می‌باشد که مهارت‌های زندگی را به مخاطب آموزش می‌دهد. در داستان حاضر ریزا عنکبوت هنرمندی بود و در گوشه‌وکنار خانه تارهای قشنگی می‌بافت ولی هر بار اهالی خانه تصادفی آنها را پاره می‌کردند و زحمت‌هایش را هدر می‌دادند. ریزا بابت این ماجراها خیلی عصبانی‌ بود. دلش می‌خواست این بار که تارش را پاره کردند، نیش‌شان بزند تا حواسشان را جمع کنند، ولی ریزا عاقل بود و اهالی خانه هم از قصد تارهای قشنگ او را پاره نمی‌کردند. پس باید راه‌حل دیگری پیدا می‌کرد... ماجرایی طنز درباره‌ی خلاقیت، پشتکار و هنر می‌باشد.

کتاب «ادا قورباغه‌‌ی حسود» از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های لیلا فونتن» می‌باشد که مهارت‌های زندگی را به مخاطب آموزش می‌دهد. در داستان حاضر ادا قورباغه‌ی لیلا است. او مدام به بقیه‌ی حیوانات حسودی می‌کند و تلاش می‌کند هر کاری که آنها می‌کنند او هم انجام بدهد اما ‌باشد. نتیجه‌ی این تقلید کردن‌ها اصلاً خوب نیست. ادا هم خودش و هم بقیه‌ی دوستانش را به دردسر می‌اندازد. بالاخره لیلا برای حل مشکل دست به کار می‌شود...ماجرایی طنز درباره‌ی مهربانی، خودباوری و خودپذیری می‌باشد.

کتاب «تونا موش عاقل» از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های لیلا فونتن» می‌باشد که مهارت‌های زندگی را به مخاطب آموزش می‌دهد. در داستان حاضر، هر وقت اتفاقی برای یکی از اعضای خانه می‌افتد، تونا طوری رفتار می‌کند که انگار از عاقبت ماجرا خبر داشته است. او مدام دوستانش را به خاطر اشتباهات‌شان سرزنش می‌کند و آنها را شرمنده می‌کند؛ همیشه خودش را مثال می‌زند که چقدر عاقل است و همه چیز را می‌داند.
ساکنان خانه از این کارهای تونا خسته شدند و تصمیم گرفتند درسی به او بدهند تا متوجه شود نباید مدام بقیه را سرزنش و شرمنده کند...ماجرایی طنز درباره‌ی دوستی، همدلی و فروتنی می‌باشد.

کتاب «دیلا گربه‌‌ی ناراضی» از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های لیلا فونتن» می‌باشد که مهارت‌های زندگی را به مخاطب آموزش می‌دهد. دیلا گربه‌ی لیلا همیشه غمگین و ناراضی است. مدام غر می‌زند و هیچ‌چیز راضی‌اش نمی‌کند. وقتی گرسنه است گریه می‌کند. وقتی حوصله‌اش سر رفته است، گریه می‌کند. وقتی خوابش می‌آید، گریه می‌کند. بقیه‌ی دوستانش مدام تلاش می‌کنند او را خوشحال کنند ولی فایده‌ای ندارد تا اینکه یک روز... ماجرایی طنز درباره‌ی دوستی، قدرشناسی و سپاس‌گزاری است.

کتاب «مینا جوجه‌تیغی لجباز» از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های لیلا فونتن» می‌باشد که مهارت‌های زندگی را به مخاطب آموزش می‌دهد. مینا جوجه‌تیغی لیلا است که هیچ‌وقت برای انجام دادن کارها با بقیه‌ی دوستانش همکاری نمی‌کند. بقیه مدام به او اصرار می‌کنند و دوست دارند که او هم با آن‌ها همراه باشد، اما لجباز است و دوست ندارد با آنها همراه باشد. خب مگر چه می‌شود که او هم در کنار دوستانش باشد و با هم خوش بگذرانند؟ آخر چرا این‌قدر لجباز است؟ بالاخره آن‌قدر به مینا اصرار می‌کنند تا موافقت می‌کند ولی اوضاع اصلاً خوب پیش نمی‌رود.
ماجرایی طنز درباره‌ی همدلی، درک طرف مقابل و دوستی می‌باشد.

کتاب «فضا مگس عجول» از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های لیلا فونتن» می‌باشد که مهارت‌های زندگی را به مخاطب آموزش می‌دهد. این کتاب داستان مگسی به نام «فضا مگس» است که به دلیل عجله‌اش در انجام کارها با مشکلاتی مواجه می‌شود. در این کتاب، با داستان‌هایی کوتاه مواجه می‌شویم که به اهمیت پشتکار، کارگروهی، محافظت از محیط‌زیست و کمک به دیگران می‌پردازند. همچنین، داستان‌هایی درباره‌ی آینده‌نگری، دقت و دانایی نیز در این کتاب گنجانده شده‌اند.

کتاب «خفاش کوچولو و دوستان مهربانش» داستان یک خفاش کوچولو است که به دلیل بی‌خوابی با مشکل مواجه می‌شود، اما با کمک دوستان مهربانش این مشکل را حل می‌کند. خفاش کوچولو هر کاری می‌کند خوابش نمی‌برد و این باعث ناراحتی‌اش می‌شود. او در جنگل دوستان خوبی دارد، زرافه کوچولو با خال‌های ستاره‌ای، هزارپای پا قرمزی، قورباغه‌ی سبز کوچولو و جوجه تیغی. این دوستان مهربان برای اینکه به خفاش کوچولو کمک کنند تا بخوابد، با او همراه می‌شوند و با هم کارهای مختلفی انجام می‌دهند تا خفاش کوچولو بتواند بخوابد و دوباره شاد و سرحال شود. کتابی درباره‌ی دوستی، مهربانی و تلاش است.

کتاب «آرزوی شیپو» داستان تلاش و تقلا یک شخصیت به نام شیپو را روایت می‌کند که آرزوی بزرگی در دل دارد. او برای برآورده شدن آرزویش به سراغ پدر و مادرش می‌رود، اما آنها سرشان شلوغ است. سپس تلاش می‌کند با درست کردن کیک تولد و فوت کردن شمع، آرزویش را برآورده کند. حتی آرزویش را به برگ‌ها و ستاره‌ها می‌گوید، اما فایده‌ای ندارد. در نهایت، وقتی می‌بیند هیچ اتفاقی نمی‌افتد، تصمیم می‌گیرد کار دیگری انجام دهد...

زمستان جنگل نزدیک بود. بچه‌های حیوانات با هم قرار می‌گذاشتند که وقتی برف آمد، دسته‌جمعی به سورتمه‌سواری بروند. خرس کوچولو می‌دانست که اجازه‌ی این کار را ندارد، چون خرس‎‌ها در زمستان به خواب زمستانی می‌روند. خرس کوچولو با غصه به خواب زمستانی رفت. خرس کوچولو شبی از شب‌های زمستان از خواب بیدار شد. بی‌صدا از لانه بیرون رفت و به دوستانش پیوست تا باهم به سورتمه‌سواری بروند. هنوز راه نیفتاده بودند که از دور صدای زوزه‎‌ی گرگ‌ها را شنیدند...