صبر ایوب
معرفی کتاب
«ایوبِ» پیامبر یکی از مردان ثروتمند «یمن» بود. او تعداد زیادی گاو و میش و شتر داشت. ایوب مرد بخشندهای بود و تا زمانیکه به تعداد زیادی از مردم غذا نمیداد، غذا نمیخورد و تا تعداد زیادی از مردم را لباس نمیپوشانید، خودش لباس نو نمیپوشید. حضرت ایوب بدون هیچ چون و چرایی از خدا اطاعت میکرد. خدا هم به او برکت داد، او صاحب چهار پسر و سه دختر بود. شیطان نزد خدا رفت و شکایت کرد که ایوب چون ثروت فراوان و فرزندان صالح دارد، از تو اطاعت میکند و اگر همه اینها را از او بگیری دیگر عبادت نمیکند. خداوند... .
زندگی با ضربالمثلها
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از صدها ضربالمثل فارسی است که نویسنده کوشیده است با آوردن مثالی از زندگی، مفهوم آن را برای خواننده کودک و نوجوان توضیح دهد. در کنار برخی از ضربالمثلها، ضربالمثلهای مشابه نیز ذکر شده است تا خوانندگان با مفهوم آنها نیز آشنا شوند. در بخش اول کتاب 445 ضربالمثل آورده شده است. در بخش دوم نیز با نام هدیه پایانی، بیش از دویست ضربالمثل به شکل کوتاه و در حد یک جمله توضیح داده شده است.
تو نخندی، من بخندم؟
معرفی کتاب
در این کتاب برای آشنایی کودکان و نوجوانان، قصه ضربالمثلها روایت شده است. «دوستی خالهخرسه»، «یک کلاغ، چهل کلاغ»، «آستین نو بخور پلو»، «دسته گل به آب داده» و «تو نخندی، من بخندم؟»، از جمله این ضربالمثلهاست. در ضربالمثل «تو نخندی، من بخندم؟»، مردی برای وصول پولش نزد بدهکار میرود. بدهکار با دیدن چهره عصبانی طلبکار، میگوید گوسفندانی دارد که موقع چرا، مقداری از پشم آنها به بوتهها گیر میکند او میخواهد پشمها را جمع کند... همسرش قالی ببافد... با پولِ قالی برای دخترش جهیزیه بخرد، مسافرت برود و بقیهاش را به مرد میدهد. مرد طلبکار از شدت عصبانیت میخندد. بدهکار با لبخندی میگوید طلبت را به این راحتی به دست آوردی... .
بشنو و باور نکن
معرفی کتاب
در این کتاب برای آشنایی کودکان و نوجوانان، قصه ضربالمثلها آورده شده است. «بمیر و بِدَم»، «دعا کن گندمت آرد شود»، «شتر دیدی، ندیدی»، «آهسته که آسمان نداند» و «بشنو و باور نکن»، از جمله این ضربالمثلهاست. در ضربالمثل «بشنو و باور نکن»، مردی صندوق پر از شیشهای دارد و میخواهد آن را از پلهها بالا ببرد؛ اما هیچکس کمکش نمیکند. سرانجام شخصی قبول میکند؛ ولی دستمزد میخواهد. صاحب صندوق میگوید سه نصیحت به او میکند. در مدتی که از پلهها بالا میروند؛ صاحب صندوق نصیحتهایش را میگوید. مردی که کمک کرده است، متوجه میشود که صاحب صندوق فریبش داده است، بالای پلهها صندوق را به پایین پرت میکند و... .
قصه ضربالمثل 4
معرفی کتاب
«کوتاه و موجز بودن ضربالمثل و در عین حال رسا بودن معنا و مفهوم آن موجبات دلنشینی و دلپذیری را فراهم کرده و سهل و آسان بودن کلمات، آن را ملکه ذهن مخاطب میسازد.» کتاب حاضر برخی از ضربالمثلها را به زبانی ساده و روان بازآفرینی کرده است تا مناسب درک و دریافت کودکان و نوجوانان باشد. «ایراد بنیاسرائیلی»، «معامله دیده و ندیده»، «ظلم حاکم باعث ویرانی مُلکش میشود» و « استخوان لای زخم»، نام برخی از این ضربالمثلهاست.
کنایههای بلوچی مکرانی
معرفی کتاب
کنایه از جمله ابزارهای مهم زبانی و بیانی است که در فرهنگ ادبی ما جلوه و رونق خوبی یافته است. اثر پیش رو به معرفی و توضیح صنعت ادبی کنایه در ادبیات قوم بلوچ میپردازد. نویسنده جدولی از حروف بلوچی را در ابتدای کتاب میآورد و سپس فهرستی از عبارات کنایی عرضه میکند. سپس در فصل اول آرایۀ کنایه و کاربرهای آن را شرح میدهد. در فصل بعد نیز کنایهها در بلوچی مکرانی (نیکشهر و قصرقند) بررسی و توصیف میشوند.
لطیفههای ملس: لطیفه هایی از امثالوحکم دهخدا
معرفی کتاب
لطیفههای این کتاب از «امثال و حکم» «دهخدا» انتخاب شده است و هر یک ضربالمثلی را در خود دارد. «چاه نان»، «خریدار هیچ»، «طناب ارزن»، «خط ناخوش»، بمیر و بدم» و «خیاط در کوزه افتاد» نام بعضی از این لطیفههاست. لطیفه «خریدار هیچ»، درباره مرد گرسنهای است که شیطان برایش غذا میآورد و از او میخواهد که ایمانش را در مقابل غذا به او بفروشد. لطیفه «بمیر و بدم» درباره شاگرد آهنگری است که استاد، دمیدن در آتش را به عهده او میگذارد؛ اما بعد از مدتی پسر از دمیدن خسته میشود.
گنجشک گشنه
معرفی کتاب
حتما ضربالمثل "یک کلاغ چهل کلاغ" را شنیدهاید. گنجشک تنبل و بیکارۀ این قصه، گرفتار همین ضربالمثل شد. او که از تنبلی نه دنبال آب میرفت و نه دنبال غذا، همیشه چشمش به آب و دانۀ بقیه بود. روزی، سه دانه برنج از نوک یک جوجهکلاغ میافتد پیش پایش. گنجشک میپرد و آن سه دانه را میخورد. جوجهکلاغ داد میزند: آی دزد! گنجشک گشنه سه دانه برنجم را برد. ننه کلاغ که آن را میشنود میگوید: آی دزد! گنجشک گشنه سی و سه دانه برنج بچهام را برد. بابا کلاغه که آن را میشنود میگوید: آی هوار! گنجشک گشنه صد دانه برنجمان را برد و این داستان همینطور ادامه پیدا میکند. کسی میداند برای گنجشک گرسنه چه اتفاقی میافتد؟
قصه ضربالمثل 3
معرفی کتاب
این کتاب تلاش و پاسداشتی است برای بازآفرینی برخی از ضربالمثلها که مناسب درک و دریافت کودکان و نوجوانان بوده که به زبان امروزی و در نهایت سادگی روایت شده است. در این کتاب، داستان شش ضربالمثل آمده است که از آن جمله میتوان به قصه «دزد و کمانچه»، «قوز بالای قوز» و «کلاهی که قاضی شد» اشاره کرد. داستان «قوز بالای قوز» درباره مردی است که قوزی بر پشت دارد و با ماجرایی که برایش پیش میآید، قوزش از بین میرود؛ ولی داستان اینجا تمام نمیشود و... .