سیندرلا و داستانهای دیگر
معرفی کتاب
کتاب حاضر ۱۵ داستان دارد. در داستان «سیندرلا»، او دو خواهر ناتنی بدجنس دارد که به روشهای مختلف او را اذیت میکنند. روزی شاهزاده جشنی برگزار میکند تا همسر دلخواهش را انتخاب کند. شاهزاده سیندرلا را انتخاب میکند؛ اما سیندرلا سعی میکند، شاهزاده متوجه نشود او کجا زندگی میکند. سرانجام شاهزاده به حقیقت پی میبرد و با سیندرلا ازدواج میکند.
به حرفم اعتماد کنید، جک خیلی وروجک بود! داستان جک و لوبیای سحرآمیز از زبان غول
معرفی کتاب
این داستان ماجرای «جک و لوبیای سحرآمیز» است که از زبان غول بزرگ روایت میشود. برخلاف اصل داستان، جک و مادرش فقیر نیستند. جک مخفیانه به خانه غول میرود و او و همسرش را اذیت میکند. به علاوه تخمهای طلای غول را هم میدزدد. غول میگوید، غول بودن کار سختی است، آدمها خیلی اذیت میکنند. او دلش میخواهد که کسی کاری به کارش نداشته باشد.
دختری که عنکبوت شد
معرفی کتاب
«آراخنه» دختری است که مهارت بسیار خوبی در پارچهبافی دارد و کارش بسیار زیباست؛ اما او خیلی مغرور است و فکر میکند تنها اوست که این هنر را دارد. این داستان نشان میدهد که غرور باعث میشود تا اطرافیان از انسان فاصله بگیرند و آدم مغرور تنها میماند. چگونگی رفتار با انسانها موضوع این کتاب است.
مردی که حشره شد!
معرفی کتاب
نویسنده در این داستان موقعیت انسانی را توصیف میکند که از سوی خانوادهاش نادیده گرفته شده است. قهرمان اصلی داستان «گرگور» است که به حشره تبدیل میشود. نویسنده مخاطب را متوجه این موضوع میکند که نباید کسانی را که نمیتوانند کار کنند، بیمصرف بدانیم. همچنین به مفهوم خانواده اشاره خاصی دارد.
یک عمر دوستی
معرفی کتاب
این داستان درباره دو دوست است. «هناوم» خطای «اوسانگ» را میپوشاند و اوسانگ به هناوم که راهی طولانی در پیش دارد، اسب عزیزش را قرض میدهد. دوستی این دو سالهای سال ادامه پیدا میکند و باعث پیشرفتشان میشود. آنها در زمان جنگ ژاپن و کُره با همکاری هم باعث پیروزی کشور کُره میشوند. دوستی عمیق میان این دو هنوز هم میان مردم کُره مشهور است.
آستین نو، بخور پلو!
معرفی کتاب
حاکم شهر میهمانی بزرگی بر پا کرده و همه مردم با بهترین لباسهای خود به قصر میروند. ملا نصرالدین با لباسهای معمولی و از راه مزرعه راهی میهمانی میشود؛ ولی نگهبانان او را با آن سر و وضع راه نمیدهند. ملا به خانه باز میگردد و لباس و کفشهایش را عوض میکند و وارد قصر میشود؛ ولی نقشهای در سر دارد.
ارابۀ خورشید
معرفی کتاب
«فایتون» جوانی زیبا و درستکار بود و به قهرمانان افسانهای احترام میگذاشت. او خود را انسانی معمولی میدانست. فایتون پدر نداشت؛ ولی یک روز متوجه میشود که پدرش نگهبان خورشید است. او قصد دارد پدرش را پیدا کند و با او همراه شود. فایتون میخواهد ارابه خورشید را به حرکت درآورد؛ اما آیا او موفق میشود؟