سارا دیگه پستونک نمیخوره: راهنمای ترک پستانک دخترها
معرفی کتاب
سارا همیشه در دهانش پستانک بود. روزها موقع بازی، شبها وقت خوابیدن و حتی در حمام... یک روز مامان به سارا گفت: «پستانک برای بچههای کوچولوست نه بچههایی به سن تو. پستانک خوردن دندانهایت را بزرگ میکند. شبیه دندانهای بانی خرگوشه!» سارا دوست نداشت شبیه بانی خرگوشه بشود. مامان ادامه داد: «پستانک را بده به فرشتهی پستانک و به جایش هدیه بگیر. آنها همه جا را گشتند و همهی پستانکها را جمع کردند و پشت در گذاشتند. شب سارا از خواب پرید و دید فرشتهی کوچولویی روی چراغ خوابش نشسته و...
عروسکم گمشده
معرفی کتاب
بسیاری از کودکان و حتی بزرگترها خیلی اوقات فراموش میکنند وسیلهشان را کجا گذاشتهاند و آنها را گم میکنند. در این داستان، خرکوش کوچولو، بینگ، با دوستانش به پارک رفته و عروسکش را گم کرده است. او برای اینکه یادش بیاید عروسکش را کجا گذاشته است به تمام لحظاتی که عروسک را روی نیمکت گذاشت و بعد از آن دیگر او را ندید خوب فکر میکند. سرانجام عروسک خرگوش کوچولو پیدا میشود.
این داستان قصد دارد به کودکان کمک کند تا راحتتر وسایل گمشده را بیابند.
این داستان قصد دارد به کودکان کمک کند تا راحتتر وسایل گمشده را بیابند.
جیش وسط قایم موشک
معرفی کتاب
یکی از مشکلاتی که خردسالان با آن مواجه هستند کمتوانی در کنترل ادرار است. آنها زمانی که حس میکنند باید به دستشویی بروند، نباید تعلل کنند. این داستان درباره خرگوش کوچولویی است که با وجود آن که میداند باید به دستشویی برود، به سراغ بازیکردن با دوستانش میروند و در میان بازی نمیتواند ادرار خود را نگه دارد. نویسنده سعی دارد اهمیت دستشویی رفتن قبل از بازی را برای کودکان در این داستان مشخص کند.
مال خودم باشه
معرفی کتاب
این داستان درباره دو دوست به نام سولا و بینگ است. بینگ برای سولا یک چوب جادویی خریده بود و میخواست آن را به دوستش هدیه بدهد، اما خودش از آن چوب جادویی خیلی خوشش آمده بود و دوست نداشت آن را به دوستش ببخشد. بینگ سرانجام آن را به دوستش هدیه میکند و آنها در کنار همدیگر با چوب جادویی بازی میکنند.