موش مؤدب مهارت آموزشی: بیایید احترامگذار باشیم
معرفی کتاب
بعضی از کودکان گاهی در ارتباط با افراد بزرگتر از خود احترام لازم را رعایت نمیکنند و ارزش ادب و فروتنی را نمیدانند. برای پیشگیری و حل این مشکل، در پایان داستان راهکارهایی ذکر شده است که به والدین در این موضوع کمک کند؛ مثلاٌ آنها باید به کودک نشان دهند که احترام گذاشتن تا چه حد باعث افزایش محبوبیتش میشود و دیگران را نیز ملزم به محترم شمردن او و رعایت حقوقش میکند.
سنگ درخشان مهارت آموزشی: بیایید امانتدار باشیم
معرفی کتاب
در این مجموعه، "دمدراز" با امانتداری خود، به کودکان اهمیت حفاظت از حقوق دیگران را یادآوری میکند. راهکارهایی برای تقویت این مهارت در پایان کتاب ذکر شده است؛ والدین باید وسایلی را به فرزندانشان بسپارند و اصول صحیح نگهداری را به آنان بیاموزند و در صورت درست انجان دادن کار، به آنان پاداش دهند.
پاداش مهربانی مهارت آموزشی: بیایید با دیگران همدل باشیم
معرفی کتاب
در این داستان، "موری" به کودکان یاد میدهد که چطور در هر شرایطی به دوستانشان کمک کنند و با آنان مهربان باشند. در پایان مجموعه، توصیههایی برای والدین جهت تقویت این مهارت در کودکان آمده است؛ مثلاٌ آنها باید به فرزندانشان توضیح دهند که انسانها در یک جامعه زندگی میکنند و به کمک و همراهی هم برای غلبه بر مشکلات نیاز دارند.
کایلو و پدربزرگ
معرفی کتاب
کودکان در خلال داستان رفتارهای اجتماعی را میآموزند و تمرین میکنند. کتاب حاضر از مجموعۀ چند جلدی «کایلو» به موضوع تفریح و سرگرمی با پدربزرگها میپردازد. کودکان به پدر و مادربزرگهایشان بسیار علاقه دارند و دوست دارند زمانی را با آنها بگذرانند. در این داستان کایلو و پدربزرگش شب را در چادر می خوابند، ستاره ها را تماشا میکنند و با چیزهای جدیدی آشنا میشوند. کودک در ضمن این قصه میآموزد که تاریکی چیزهایی در خود نهفته دارد که ترسناک نیستند.
کایلو به مهد کودک میرود
معرفی کتاب
کودکان در خلال داستان رفتارهای اجتماعی را میآموزند و تمرین میکنند . کتاب حاضر از مجموعۀ « کایلو» به موضوع مهد کودک رفتن می پردازد. معمولاً بیشتر بچهها قبل از رفتن به مهد کودک و مدرسه از آنجا میترسند. خواندن چنین داستانها و کتابهایی به آن ها نشان میدهد کودکان دیگری هم احساس مشابه آن ها را دارند. در ضمن، با فضای مهد آشنا و برای پذیرفتن آن آماده میشوند. در این داستان، کایلو در ابتدا نمیخواهد از مادرش جدا شود، اما در نهایت چنان سرگرم بازی می شود و آنقدر دوست جدید پیدا میکند که فراموش میکند مادرش چندساعتی پیش او نبوده است.