Skip to main content

اسکیت‌سواری بدون کلاه ایمنی؟

معرفی کتاب
برادر خرسی و خواهر خرسی خیلی کسل بودند و دوست داشتند اسکیت‌بازی کنند. زمین بازی تعطیل بود و آن‌ها جایی نداشتند به جز بازی در پارک. خرس قد بلند و دارودسته‌اش که نوجوانانی کمی شرور بودند، اجازه نمی‌دادند بقیه بچه‌ها از وسایل ایمنی و کلاه ایمنی استفاده کنند. خواهر خرسی و برادر خرسی تردید داشتند که بدون وسایل ایمنی بازی کنند یا بازی نکنند؟ ...

عصبانیت بیخودی خرس‌ها!

معرفی کتاب
این کتاب درباره یک خانواده چهارنفره از خرس‌هاست. خرس‌ها معمولاً باهم مهربان و شاد بودند، اما برخی مواقع نیز با هم دعوایشان می‌شد. این داستان نیز درباره همین دعواهاست؛ تمام اعضای خانواده خرسی، یک روز بر سر موضوع‌های کوچک و کم‌اهمیت با همدیگر دعوا می‌کنند. موضوع مهم داستان حاضر این است که چطور باید از دعواهای کوچک جلوگیری کرد و وقتی که دعوا رخ داد، چطور می‌توان آن را مدیریت کرد!

گول تبلیغات‌رو نخور!

معرفی کتاب
پیام‌های بازرگانی تلویزیون سرگرم‌کننده بودند و برادرخرسی و خواهرخرسی همیشه دلشان می‌خواست همه‌ی اسباب‌بازی‌ها و آب‌نبات‌هایی که تلویزیون تبلیغ می‌کرد را بخرند چون همه‌ی آن‌ها خیلی معرکه بودند! مامان‌خرسی باید راهی پیدا کند تا به بچه‌ها یاد بدهد که هر چیزی را که می‌بینند باور نکنند… آن هم قبل از این‌که کوه اسباب‌بازی‌های به‌دردنخور خانه را پر کند.

خرسی و راست‌گویی

معرفی کتاب
بعضی از والدین در خانه قوانینی را وضع می‌کنند، مانند «در خانه توپ‌بازی ممنوع». مامان خرسی این داستان هم این قانون را به خواهر خرسی و برادر خرسی گفته بود. اما یک روز که خانه نبود، آن دو خرس کوچولو حوصله‌شان سررفت. آن‌ها شروع کردند به توپ‌بازی و آباژور مامان خرسی را شکستند. حالا باید راهی برای فرار از کار اشتباه‌شان پیدا می‌کردند. این داستان درباره همین چالش و تلاش خرسی‌های برای فرار از اعتراف به اشتباه است...

نی‌نی اعصاب خردکن

معرفی کتاب
یک دخترکوچولو، به اسم خرس عسلی، به خانواده‌ خرسی اضافه شده است. برای خواهر خرسی دیدن یک نی‌نی جدید توی خانه چیز جدیدی است و او از این موضوع خوشحال نیست. او حس می‌کند همه دارند به نوزاد جدید توجه می‌کنند و کسی حواسش به او نیست. آیا خواهرخرسی می‌تواند نوزاد جدید را دوست داشته باشد؟

قانون طلایی خرسی: آن‌چه برای خودت می‌پسندی برا ی دیگران هم بپسند

معرفی کتاب
این داستان درباره تصمیم خرسی کوچولو است. او باید تصمیم بگیرد با خرس جدیدی که وارد مدرسه شده مهربان باشد یا مانند دوستانش با آن خرس تازه‌وارد بدرفتاری کند. خرسی کوچولو که خیلی ناراحت و سردرگم بود، به یاد جمله طلایی مادر و پدرش افتاد که گفته بودند :«آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند.» این جمله به خرسی کمک کرد تا تصمیمش را قطعی کند و با تازه وارد مهربان باشد.

اگر خوشحال نباشم چی؟

معرفی کتاب
این کتاب درباره بن کوچولو است که هروقت اتفاقی باعث ناراحتی او می‌شود، اتفاق دیگری پییش می‌آید و او را خوشحال می‌کند. نویسنده سعی دارد کودکان را تشویق کند که نسبت به احساساتشان آگاه باشند و بتوانند به بهترشدن حال خودشان کمک کنند.

فرانکلین و نوزاد

معرفی کتاب
مجموعه کتاب‌های فرانکلین حاوی داستان‌هایی آموزنده با تصاویری رنگارنگ است که مسائل زندگی را از زبان لاک‌پشتی به نام "فرانکلین" و دوستانش شرح می‌دهد. به کودکان مهارت زندگی می‌آموزد و به آن‌ها کمک می‌کند تا با محدودیت‌های خود کنار آمده و بر آنها غلبه کنند.
در این کتاب می‌خوانیم خرسی منتظر به دنیا آمدن خواهر یا برادرش است و از اینکه برادر بزرگ‌تر می‌شود خیلی خوشحال است. ولی پس از به دنیا آمدن نوزاد احساس می‌کند که پدر و مادرش به او اهمیت نمی‌دهند ...

فرانکلین نشان افتخار می‌خواهد

معرفی کتاب
مجموعه کتاب‌های فرانکلین حاوی داستان‌هایی آموزنده با تصاویری رنگارنگ است که مسائل زندگی را از زبان لاک‌پشتی به نام "فرانکلین" و دوستانش شرح می‌دهد. به کودکان مهارت زندگی می‌آموزد و به آن‌ها کمک می‌کند تا با محدودیت‌های خود کنار آمده و بر آنها غلبه کنند..
در این کتاب، فرانکلین می‌خواهد عضو گروه پیشگامان جنگل شود. دل توی دلش نیست که زودتر نشان بگیرد. ولی نشان گرفتن آنقدرها هم سریع و ساده نیست. آیا فرانکلین موفق می‌شود نشان بگیرد؟

فرانکلین به مدرسه می‌رود

معرفی کتاب
مجموعه کتاب‌های فرانکلین حاوی داستان‌هایی آموزنده با تصاویری رنگارنگ است که مسائل زندگی را از زبان لاک‌پشتی به نام "فرانکلین" و دوستانش شرح می‌دهد. به کودکان مهارت زندگی می‌آموزد و به آن‌ها کمک می‌کند تا با محدودیت‌های خود کنار آمده و بر آنها غلبه کنند.
در این کتاب می‌خوانید فرانکلین برای رفتن به مدرسه آماده شده ولی همین که می‌خواهد سوار سرویس مدرسه شود ترس به سراغش می‌آید. آیا فرانکلین از مدرسه خوشش خواهد آمد؟