بیل و بن، قطارهای فداکار
معرفی کتاب
این داستان دوازدهمین جلد از مجموعه قصههای قطاری است. بیل و بن دو قطار بودند که رئیس ایستگاه تصمیم گرفت آنها را برای مأموریتی به معدن بفرستد. قطارهای معدن آن دو را مسخره میکردند و آزار میدادند تا اینکه یک روز اتفاق بدی افتاد. معدن ریزش کرد و قطارها و کارگران زیادی زیر آوار ماندند. بیل و بن آن روز به خوبی به دوستانشان کمک کردند و آنها را از زیر آوار بیرون کشیدند. پس از این حادثه، باقی قطارها قدر بیل و بن را بیشتر میدانستند و با آن دو دوست شدند.
کتاب حاضر در تلاش است تا به کودکان بگوید حتی اگر در شرایطی بودید که دیگران با شما چندان دوستانه رفتار نمیکردند، شما مانند آنها نباشید و هنگام مشکلات به دیگران کمک کنید. مطمئن باشید که نتیجه کمککردن خود را به خوبی میبینید.
کتاب حاضر در تلاش است تا به کودکان بگوید حتی اگر در شرایطی بودید که دیگران با شما چندان دوستانه رفتار نمیکردند، شما مانند آنها نباشید و هنگام مشکلات به دیگران کمک کنید. مطمئن باشید که نتیجه کمککردن خود را به خوبی میبینید.
پرسی، قطار مزاحم
معرفی کتاب
کتاب حاضر یکی از مجموعه داستانهای «پرسی قطار» است. پرسی در این داستان با دوستانش شوخیهای آزاردهندهای میکند که باعث رخدادن اتفاقات بدی میشوند. در طول قصه اتفاقاتی میافتد که پرسی متوجه اشتباهش میشود و تفاوت شوخیهای جالب و سرگرمکننده با آزار را میفهمد.
این کتاب قصد دارد عاقبت شوخیهای مخرب را به کودکان نشان دهد تا همیشه مراقب حد و نوع مزاحهای خود باشند.
این کتاب قصد دارد عاقبت شوخیهای مخرب را به کودکان نشان دهد تا همیشه مراقب حد و نوع مزاحهای خود باشند.
میویس، قطار از خودراضی
معرفی کتاب
این کتاب درباره قطاری به نام میویس است. میویس قطاری از خودراضی است که فکر میکند کارهایش از همه درستترند. او با همین تصور باعث شد یکی دیگر از قطارها در خطر بیفتد و در آستانه سقوط قرار بگیرد. پس از این اتفاق، میویس متوجه شد نباید فقط به نظر خودش اهمیت بدهد و باید به حرفها و پیشنهادات درست دیگران نیز گوش بدهد.
اسکار لویی، قطار خرابکار
معرفی کتاب
این داستان زندگی قطاری قدیمی به نام اسکارلویی را بازگو میکند. اسکارلویی برای کار به راهآهن فرستاده شده بود اما دوست نداشت واگنها را جابهجا کند. او بابت کاری که به او واگذار شده بود خوشحال نبود تا اینکه یک روز قرار شد مسافری را جابهجا کند اما نتوانست کار را تا انتها پیش ببرد. همین اتفاق باعث شد تا چرخهای نو برای او کار بگذارد و به یک قطار مسافربری زیبا و امن تبدیل شود.
ترنس، تراکتور مهربان
معرفی کتاب
این داستان هشتمین قصه از مجموعه «قصههای قطاری» است. داستان حاضر درباره قطاری به نام توماس است که تصور میکند ارزش کار دوستش که تراکتور است زیاد نیست و او را مسخره میکند، اما زمانی که برف سنگینی میبارد توماس میفهمد تنها کسی که میتواند به او کمک کند همان تراکتور مهربان است.
این قصه سعی دارد به کودکان بگوید که هر کسی، با هر شغل و حرفهای محترم است و ما ارزش کار افراد را زمانی متوجه میشویم که به آنها نیاز داشته باشیم.
این قصه سعی دارد به کودکان بگوید که هر کسی، با هر شغل و حرفهای محترم است و ما ارزش کار افراد را زمانی متوجه میشویم که به آنها نیاز داشته باشیم.
کرنکی، جرثقیل بدجنس
معرفی کتاب
در جمعهای کودکان، گاهی اوقات پیش میآید که یکی از کودکان به دیگران زور میگوید و با قلدری و دروغ باقی دوستانش را اذیت میکند. این داستان که هفدهمین کتاب از مجموعه «قصههای قطاری» است، درباره جرثقیلی به نام ادوارد که دو قطار را با زورگویی آزار میدهد. پس از مدتی طوفانی سهمگین آمد و همهچیز بر سر جرثقیل و قطارها آوار شد. این طوفان ادوارد را متوجه موضوعاتی کرد که اوضاع را تغییر داد.
ادوارد از همان روز متوجه شد نتیجه قلدری به نفع هیچکس نیست و رفتارش را با دوستانش بهتر کرد.
ادوارد از همان روز متوجه شد نتیجه قلدری به نفع هیچکس نیست و رفتارش را با دوستانش بهتر کرد.
الیزابت، کامیون قدیمی
معرفی کتاب
این کتاب مصور ششمین جلد از مجموعه «قصههای قطاری» است. داستان حاضر درباره کامیونی قدیمی است در انبار زندگی میکند. از این کامیون به عنوان کامیون کشیک استفاده میشد و به قطارهای فرسوده و خرابشده کمک میکرد. اما زمانی که مسئول ایستگاه تلاشهای او و مهربانیاش نسبت به قطارها، حتی قطارهای بدخلق، را میبیند، او را از انبار بیرون میآورد و به سر کار اصلیاش برمیگرداند.
توبی، قطار غمگین
معرفی کتاب
داستان حاضر چهارمین داستان از مجموعه «قصههای قطاری» است. توبی در این داستان تصور میکند هیچکس او را دوست ندارد و اتوبوسها جای قطارها را گرفتهاند. این تصور مدت زیادی با او نمیماند و اتفاقاتی رخ میدهد که توبی متوجه ارزش و تأثیرگذاربودن خود میشود.
گاهی اوقات پیش میآید که فرزندان ما همچون توبی تصور میکنند کسی آنها را دوست ندارد و احساس غیرمفیدبودن میکنند. این داستان به کودکان کمک میکند تا به ارزش خود پی ببرند و متوجه شوند هرکسی میتواند در موقعیت مناسب، مفید و نجاتبخش باشد.
گاهی اوقات پیش میآید که فرزندان ما همچون توبی تصور میکنند کسی آنها را دوست ندارد و احساس غیرمفیدبودن میکنند. این داستان به کودکان کمک میکند تا به ارزش خود پی ببرند و متوجه شوند هرکسی میتواند در موقعیت مناسب، مفید و نجاتبخش باشد.
قطارهای سر بههوا
معرفی کتاب
این کتاب سومین جلد از مجموعه قصههای قطاری است و داستان دو قطار دوقلو که ناچارند از هم جدا شوند را بازگو میکند. داگلاس و دونالد، قطارهای دوقلو، برای کار جدیدشان به ایستگاه اعزام شدند اما رئیس ایستگاه فقط یکی از آنها را میخواست. این اتفاق قطارها را سردرگم و مضطرب کرده بود و باعث شده بود تا هر روز خرابکاری به بار آوردند. رئیس از هر دوی آنها ناراضی و ناامید بود، تا اینکه حادثهای باعث شد رئیس ایستگاه تصمیم جدیدی بگیرد؛ تصمیمی که مشکلات آن دو و باقی قطارها را حل کرد.