مردها گریه میکنند
معرفی کتاب
شاید شما هم شنیده باشید که افراد زیادی میگویند: مردها که گریه نمیکنند! پسرها که گریه نمیکنند! از نظر این افراد گریه کردن مردها و پسرها نشانه ضعف آنهاست. در صورتی که این تصور غلط است. امروزه مطالعات علمی نشان داده که گریه کردن مرد یا زن و بهطور کلی انسان رفتاری طبیعی و سالم است که زیربنای زیستی و اجتماعی دارد و سرکوب کردن آن بسیار مخرب و اشتباه است. آدمها وقتی پس از تجربه غم، ترس، نگرانی یا فشار روانی اشک احساسی میریزند، تخلیه میشوند و جسم و روحشان به تعادل میرسد. برای درک اهمیت این موضوع نویسنده این کتاب، داستان پدر و پسر نگرانی را روایت میکند که نمیدانند چطور میشود از دست این نگرانی خلاص شد. آنها فکر میکنند گریهکردن نمیتواند به کاهش نگرانشان کمکی کند و باور دارند که مردها گریه نمیکنند...
جارو
معرفی کتاب
همه ما باید یاد بگیریم که چطور با احساساتمان روبهرو شویم و آنها را کنترل کنیم. به هر حال اگر احساساتمان را درست نشناسیم و روی آنها کنترل نداشته باشیم ممکن است که به خودمان و دیگران آسیب بزنیم. مثلاً در این داستان اوقات تلخی اِد اولش خیلی کوچک است اما طولی نمیکشد که بزرگ و بزرگتر میشود و یک شهر با تمام زیباییهایش خراب میکند. شاید اگر اِد میتوانست به موقع دلیل اوقات تلخیش را بفهمد و کنترلش را به دست بگیرد این اتفاقات نمیافتاد...
سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک
معرفی کتاب
کتاب «سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک» درباره شخصیتی به نام «سارا» است که پس از ورشکستگی و مرگ پدرش و دچار شدن به فقر، سعی میکند روحیهاش را از دست ندهد و عزت نفس خود را حفظ کند و مانند شاهزادهها رفتار میکند. زندگی سارا عجیب بود. هنگام کار کسی با او حرف نمیزد. وقتی به خرید میرفت، هیکل کوچک حزنانگیزی بود که سبدش را به سختی میکشید و سعی میکرد کلاهش را در بادهای شدید بر سر نگهدارد. وقتی باران میبارید و خیسش میکرد، مردم بیتوجه و با عجله از کنارش میگذشتند و این کارشان تنهاییاش را بزرگتر میکرد. زمانی که شاهزاده سارا بود، با آن کتها و کلاههای قشنگ و دیدنی، با صورتی شاد و درخشان و همراهی و مراقبت مریت در کالسکه مینشست و توجه مردم را به خود جلب میکرد ولی الان...
مهمان سرزده
معرفی کتاب
الیزه خانم مسن قصهما خیلی تنهاست. او از همه چیز میترسد، برای همین هیچوقت از خانه بیرون نمیرود. چون از تمیز و مرتب بودن خوشش میآید؛ مدام خانه را تمیز میکند. تا اینکه یک روز داخل خانة الیزه یک چیز عجیب اتفاق میافتد. الیزه اول با وحشت به آن چیز نگاه میکند و بعد آن را برمیدارد و در شومینه میاندازد. صبح روز بعد امیل در خانه الیزه را میزند و برای یافتن موشک کاغذیاش وارد خانه الیزه میشد و روز متفاوتی را برای الیزه رقم میزند..
قصههای شب: هنسل و گرتل و ده قصه دیگر
معرفی کتاب
در این کتاب، یازده داستان شیرین کودکانه را میخوانید. «هنسل و گرتل» عنوان اولین داستان آن است: نامادری هنسل و گرتل، پدرشان را وادار میکند که بچهها را به جنگل ببرد و در آنجا رهایشان کند. بچهها، که راه خانه را گم کردهاند، بیهدف در جنگل راه میروند تا به خانه عجیبی میرسند... «آشپز شکمو»، «سلطان پیر»، «دکتر غیبگو»، و «مهمانهای عوضی» نیز از دیگر داستانهای این کتاب است. در داستانهای روایت شده مهارت زندگی و رفتاری را به کودکان میآموزد.
میتوانم عصبانی نشوم
معرفی کتاب
همه ما بعضی وقتها با شرایط عصبی خاصی رو به رو میشویم که دوست داریم به نحوی احساسات منفی خود را بروز دهیم. در این وضعیت چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ در واقع شاید هیچ کس نتواند، هرگز عصبانی نشود! اما همه میتوانند با یادگیری رفتارهایی برای بروز درست عصبانیت، این احساسات را کنترل کنند. این کتاب با هدف بهبود مهارتهای کودکان در مواجهه با این شرایط منتشر شده و سعی دارد با دید روانشناسیمحور به این قبیل مشکلات کودکان پاسخ دهد.
راهکارهای آسان شدن مرگ
معرفی کتاب
مرگ سفری است که دیر یا زود باید راهی آن شد. زمان، مکان، کیفیت و چگونگی آن به دست ما نیست. باید منتظر بود تا به وقتش فرشته مرگ به سراغ انسان بیاید و از هماکنون باید به فکر آمدن فرشته مرگ بود تا آمدنش ما را غافلگیر نکند. برای گم نشدن در گیرودار دنیا، باید از احوال دل خویش غافل نبود و به دنبال پاسخ این پرسش بود: به کجا میروم و چگونه باید بروم؟ این کتاب بهترین مرجع پاسخگویی پرسشها میباشد و مباحثش را در دو فصل مرگشناسی و راهکارهای آسان شدن مرگ مطرح کرده است.