قصههای زیبای مولوی: پنج قصه دربارهی دوستی و همنشینی از مثنوی معنوی
معرفی کتاب
«مجموعه قصههای زیبای مولوی» شامل قصههایی از کتاب مثنوی مولوی است که به نثر و با زبان ساده بازنویسی شده است. بعد از پایان هر قصه، ابیات مربوط به هر تصویر در یک صفحه بیان شده است. جلد اول: پنج قصه دربارهی دوستی و همنشینی روایت میکند. «باز پادشاه و پیرزن، زاغ و لکلک، پشه و باد، زشت و زیبا، وفای خرس» که در هر کدام پندهایی برای انتخاب دوست و همنشین بیان شده است.
آموس و بوریس
معرفی کتاب
کتاب «آموس و بوریس» داستان موش کوچکی به نام آموس است که در جزیرهای کنار اقیانوس زندگی میکند و بوریس هم نهنگی بود که در اقیانوس زندگی میکرد. آموس دوست دارد دنیا را بگردد و جاهای جدید را کشف کند پس کشتی کوچکی ساخته و راهی سفری دریایی میشود. اما در شبی طوفانی به داخل آب میافتد و کشتیاش را از دست میدهد. حالا آموس وسط اقیانوس در آب تنها مانده و منتظر راه چاره ایست...آموس و بوریس هیچچیزشان شبیه هم نبود، بهجز قلبهای مهربانشان و علاقهای که در کمک کردن به همدیگر داشتند.
بشقاب مهربانی
معرفی کتاب
این کتاب با داستانی جذاب و کودکانه به موضوع خیرات و اثرات آن در زندگی افراد میپردازد. اینکه صدقه باعث چه اتفاقهایی در زندگی انسانها میشود و خداوند مهربان به چه نحوی جبران میکند. همچنین اثرات دعا در زندگی افراد نیز در این کتاب به صورت داستانی مطرح میشود. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «هوا تا حدی آرام شد، ولی دیگر دیروقت بود. در فکر بودم و غمگین که ناگهان چند سایهی سیاه را دیدم که به سمت رستوران میآمدند. فکر کردم دزد هستند و میخواهند از مغازهی همسایهام دزدی کنند. فانوس و چوبدستیام را برداشتم و بیرون رفتم. با نور ضعیف فانوس به آنها نزدیک شدم...»
گلدان خانمگلی
معرفی کتاب
کتاب «گلدان خانمگلی» با موضوع مهارتزندگی به رشته تحریر درآمده است. پس از آن که گلدان خانمگلی توسط دخترک همسایه شکسته میشود، دخترک تصمیم میگیرد برای خوشحال کردن خانمگلی و جبران اشتباهش از خانوادهاش مشورت بگیرد. هرکس پیشنهاد جالب و متفاوتی به او میدهد که درنهایت باعث میشود خانمگلی او را ببخشد و خوشحال شود.
قرمز مهربان
معرفی کتاب
یکی از فضایل اخلاقی که سفارش همه ادیان الهی، به ویژه اسلام عزیز به انسانها بوده است، مهربانی و محبت به دیگران است. کتاب قرمز مهربان، تلاش کرده دنیایی پر از مهر و محبت را برای کودکان ترسیم کند که در آن، انسانها با گذشتن از خود و تلاش، به کمک دیگران شتافته و نسبت به جامعه خود بیتفاوت نیستند. این کتاب آرزوی کودکی را روایت میکند که با کمک به دوستان خود برای رفع مشکلاتشان، حال بهتری پیدا کرده و با نشاط میشود.
دیو کوچولو و اژدها: داستانی با 2 پایان، پایانی با روش خوب و پایانی با روش بد
معرفی کتاب
مجموعه کتابهای داستانی با دو پایان، پایانی با روشیبد و پایانی با روشیخوب، در زمان مطالعهی کتاب بچهها میتوانند یکی از روشهای ادامهی داستان را انتخاب کنند. روشخوب یا روش بد و بعد در جریان اتفاقها قرار بگیرند ببینند که روش خوب چه نتیجهای دارد و روش بد چه مشکلاتی به وجود میآورد. بعد از اینکه داستان تمام شد بهتر است والدین به کودک توضیح دهند که همکاری یعنی چه و چه لذتی دارد. دیو کوچولو و اژدها، داستانی کودکانه و سرگرم کننده است. به این ترتیب بچهها یاد میگیرند که نسبت به دیگران مهربان و بخشنده باشند. نسبت به دوستان و همکلاسیهای خود مهربان باشند. اگر همکلاسی آنها درخواست کمک کرد و در درسی ضعیف بود به او کمک کنند. این کار کمک میکند که بچهها در آینده آدمهای مهربان و با گذشتی شوند.
مهمانی سوپ قرمز
معرفی کتاب
همهی اهالی محل، آرزوی چشیدن سوپ آمو را دارند! آنها یکییکی بهسمت رایحهی دلپذیر سوپ حرکت میکنند و آمو از غذای خودش به تکتک آنها تعارف میکند. قابلمه خیلی زود خالی میشود. یعنی بخشندگی آمو باعث شده برای خودش چیزی باقی نماند؟
نویسنده، داستانی دلگرمکننده دربارهی تقسیمکردن و دور هم جمع شدن را پدید آورده است. داستانی به خوشمزگی سوپ آمو با یک پرس اضافه عشق، که تصاویرش با تکههای رنگارنگ کاغذ طراحی شده است.
نویسنده، داستانی دلگرمکننده دربارهی تقسیمکردن و دور هم جمع شدن را پدید آورده است. داستانی به خوشمزگی سوپ آمو با یک پرس اضافه عشق، که تصاویرش با تکههای رنگارنگ کاغذ طراحی شده است.
مولی
معرفی کتاب
ماجرای کتاب «مولی» درباره بچهمارمولک کوچکی است که در نبود مادرش بیقراری میکند و خانممار، همسایه مهربانشان به دادش میرسد. خانممار، مولی را بر پشتش سوار میکند و به او سواری میدهد، دمش را از درخت آویزان میکند و مولی را تاب میدهد، برایش از درخت ازگیل میچیند تا گرسنگیاش را برطرف کند و میان دو درخت نَنو میشود تا مولی را بخواند و حتی برای او قصه میز میگوید. مولی که تمام این مدت بیقراری میکرده و خانممار مهربان را خسته کرده است با آمدن مادرش میگوید: «مامان چرا اینقدر زود اومدی؟ »…