کار اشتباه کاملیا
معرفی کتاب
یک کیک خوشمزه در یخچال است اما "کاملیا" اجازه ندارد به آن دست بزند؛ چون پدر آن را برای مهمانانی درست کرده است که شب به خانۀ آنها میآیند. اما مگر کاملیا چقدر میتواند صبر کند؟ انگشتش را به طرف کیک میبرد تا کمی از خامۀ صورتی آن را بچشد. انگار خیلی خوشمزه است. میخواهد فقط کمی دیگر از آن را بخورد که ناگهان یک سوراخ بزرگ روی کیک ایجاد میشود و...
نمیخواهم به دکتر بروم!
معرفی کتاب
"کاملیا" مریض شده است و باید به دکتر برود. اما او از آمپول زدن میترسد. برای همین فکر میکند شاید بتواند "خرسی" را به جای خودش بفرستد. تازه خرسی آبنبات دوست ندارد و آبنباتهایی را که قرار است دکتر بعد از آمپول زدن به او بدهد، برای کاملیا میآورد. اما خرسی که مریض نیست. شما فکر دیگری به ذهنتان نمیرسد؟ شاید هم آمپول آنقدرها که کاملیا فکر میکند، ترسناک نباشد.
شیوههای ترویج کتابخوانی
معرفی کتاب
در این کتاب، روشهایی برای تشویق دانشآموزان به کتاب خواندن و شیوههای ترویج کتابخوانی مطرح شده است. کارشناسان دلایل متفاوتی برای پایین بودن سطح مطالعه برشمردهاند که در این کتاب بررسی میشود؛ از آن جمله میتوان به تک کتابی بودن نظام آموزش و پرورش، بیاطلاعی خانوادهها از اهمیت کتابخوانی و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی، پرهیز صدا و سیما و رسانهها از تبلیغ در این زمینه و کمبود فعالیتهای ترویجی اشاره کرد. نویسنده همچنین مواردی چون تنوع در خواندن، تلفیق کتابخوانی و هنر، برگزاری تور کتابگردی، دیدار با نویسندگان و رویدادهای فرهنگی را به عنوان راهکارهایی برای مشکل یاد شده مطرح کرده است.
انوره و منوره
معرفی کتاب
کتاب حاوی یازده شعر کوتاه است که از زبان دختربچهای بیان میشود. شعرها موضوعهای مختلفی دارند که از آن جمله میتوان به شعر «سنجاقک»، «خیارشور»، «غولغولی» و «کادو» اشاره کرد. در شعر «نقارهخانه»، کودک آرزو میکند که به جای خادم حرم باشد و بتواند نقاره بزند و در شعر دامن پفپفی، با داشتن دامنی پر از گلهای زیبا، خود را مثل بهار میبیند.
ماجرای شی واوای قُلدر
معرفی کتاب
«کارآگاه کرگدن»، «طوطی پلیسه» را مأمور میکند تا از پچپچها و حرف و حدیثهای باغ وحش سر دربیاورد. بعد از ساعتها انتظار، طوطی از راه میرسد و چیزهایی درباره کلمه اضطراب میگوید؛ اما کارآگاه معنی این کلمه را نمیداند و طوطی هم از خستگی خوابش میبرد. کارآگاه کرگدن تصمیم میگیرد خودش ماجرا را پیگیری کند.
در جستجوی طوطی پلیسه
معرفی کتاب
در باغ وحش که باید جای آرام و بیدردسری باشد، اتفاقهای مرموزی رخ میدهد که «کارآگاه کرگدن» و دستیارش، «طوطی پلیسه»، به آنها رسیدگی میکنند. کارآگاه متوجه میشود که همهچیز به هم ریخته است و هیچچیز سر جایش نیست. علاوهبر اینها، سه روز است که از طوطی پلیسه خبری نیست. یعنی چه اتفاقی رخ داده است؟
اسرار غروب
معرفی کتاب
«کارآگاه کرگدن» مشغول آماده شدن برای روز خوشآمدگویی است که میبیند یک کرگدن خانم در حوض گِل او خوابیده است. خانم کرگدن مرتب حرف میزند و بدون اجازه، از غذای آقای کرگدن میخورد. کارآگاه حسابی گیج شده است و نمیداند چه اتفاقی افتاده است. خانم کرگدن به دنبال کارآگاه راه میافتد و حیواناتی که آنها را با هم میبینند، هر کدام چیزی میگویند و... .
معمای پنگوئن گمشده
معرفی کتاب
«کارآگاه کرگدن» و «طوطی پلیسه» باید درباره گم شدن بچهپنگوئن تحقیق کنند. آنها به سراغ دوستان پنگوئن کوچولو میروند؛ ولی دوستان پنگوئن هیچ خبری از او ندارند. کارآگاه کرگدن خودش وارد عمل شده و برای اولینبار از باغوحش خارج میشود. راه رفتن یک کرگدن در شهر غوغایی به پا میکند و همهچیز را به هم میریزد. آیا کرگدن موفق میشود پنگوئن را پیدا کند؟
من یک گنج دارم
معرفی کتاب
مادربزرگ یک صندوقچه به من هدیه داد. دوست دارم تمام چیزهایی را که خوشحالم میکند در آن بریزم؛ آبنباتها،سکهها، عروسک خرسیام، نه! تمام اینها صندوقچهام را کثیف و خراب میکنند. عروسکم که اصلا در آن جا نمیشود. یک لحظه صبر کن. پریدن از روی چالههای آب چطور است؟ یا خندههایم و خندههای دوستانم؟ یا راه رفتن با پدربزرگ، شاید صدای پرندهها. بله! تمام اینها در صندوقچهام جا میشوند. آیا گنج دیگری سراغ داری تا آن را هم در صندوقچهام بگنجانم؟