من جوجه شدم
معرفی کتاب
اشعار کوتاه این کتاب، دنیایی رؤیایی را برای کودکان به تصویر میکشد. در این دنیای خیالانگیز، کودک به یک جوجه تبدیل میشود و دنبال خانم مرغ راه میافتد. با چادر مادر، خانهای برای خویش میسازد و پرهای بالش را بیرون میکشد تا هوایی بخورند و آزادی را احساس کنند. مطالعه کتاب حاضر، قدرت تخیل کودکان را ارتقا میدهد.
مراد هفتساله مراد
معرفی کتاب
«مراد» پسری بود که بعد از هفت سال انتظارِ پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگش به دنیا آمد. آنها سعی میکردند، همهچیز را برای او فراهم کنند، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. بدینترتیب مراد به پسری لوس و از خودراضی تبدیل شد. او هیچ کاری نمیکرد؛ حتی راه هم نمیرفت؛ چون پدربزرگش او را روی شانههایش میگذاشت و به همهجا میبرد. بعد از هفت سال، مراد به مدرسه رفت و در آنجا اتفاقاتی رخ داد که باعث شد او غرور و تکبر خود را کنار بگذارد.
گربه ببری کوچولو
معرفی کتاب
گربه کوچولو دلش میخواست هر چه زودتر بزرگ شود. به همین دلیل از حیوانات بزرگی مثل اسب و گاو میپرسد که چگونه آنقدر بزرگ شدهاند. گربه کوچولو تمام کارهایی را که اسب و گاو میگویند، انجام میدهد؛ ولی بزرگ نمیشود. سرانجام نزد جغد دانا میرود و از میپرسد که برای بزرگ شدن چه کاری باید انجام دهد.
قصه فیل و دندونش: دو قصه منظوم برای کودکان
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده ۲ شعر کودکانه است. در شعر اول بچهفیل که دندانش درد میکند، نزد حکیم میرود. حکیم او را به کوه میفرستد تا علف کوهی بیاورد؛ اما به علت نباریدن باران هیچ علفی در آنجا وجود ندارد و... . در شعر دوم فیل قصد دارد از روی پل عبور کند؛ ولی با موش کوچکی روبهرو میشود. فیل از موش میترسد و... .
در هر دل آوازی هست
معرفی کتاب
سنجاب و سمور در حال دعوا کردن هستند و سر و صدای زیادی راه انداختهاند. هر یک از حیوانات جنگل سعی میکنند، بفهمند مشکل چیست؛ اما سمور و سنجاب مرتب صحبت دیگری را قطع میکند و دوباره سر و صدا بالا میگیرد. هیچکس فرصت صحبت به دیگری نمیدهد و غوغایی به پا میشود. سرانجام وقتی همه سکوت میکنند و به سخنان یکدیگر گوش میدهند، مشکل حل میشود.
دایناسورها نمیترسند
معرفی کتاب
این کتاب درباره پسر کوچولویی است که از هیچچیز نمیترسد و به همین علت حیوانات بزرگ و ترسناک در برابر او کوچک و کوچکتر میشوند. پسرک با دایناسور خیلیخیلی بزرگی روبهرو میشود؛ ولی اصلاً نمیترسد. او با دایناسور دوست میشود و دایناسور به یک تمساح تبدیل میشود. پسر کوچولو از تمساح هم نمیترسد و تمساح به یک سوسمار تبدیل میشود و... .