روضه عشاق: ترکیببند عاشورایی
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از اشعار عاشورایی است که به شیوه ترکیببند سروده شدهاند. شاعر کوشیده است تا از زبانی نو و ترکیبهایی تازه استفاده کند. هر قطعه شعر «منزل» نام دارد که از منزل اول تا بیستم ادامه پیدا میکند. در انتهای کتاب، بخشی با عنوان توضیحات و اشارات آورده شده است که درباره هر شعر توضیحاتی، ازجمله معنای کلمات، تشبیهات و کنایات را ارائه میکند.
بخت دختر شیطان: روایت مردمانی با اعتقادات و اندیشههای کهن، خرافی و جنزده
معرفی کتاب
این کتاب حاوی شش داستان از مردم روستاست. نام داستانها به این ترتیب است: «بخت دختر شیطان»، «عشق پیری»، «جنگیر»، «یه سر و دو گوش»، «زنبابا» و «عشق مادری». داستان «بخت دختر شیطان»، درباره خرافات و اعتقادات اشتباهی است که بین مردم رواج دارد و افراد سادهدلی که با باور این خرافات، به جان یکدیگر میافتند. داستان «زنبابا»، زندگی زنی را روایت میکند که به ناچار زن دوم مردی مسّن شده است. زن رفتار خوبی با دختر کوچک مرد ندارد. داستان علت این موضوع را بررسی میکند.
آخرین امید
معرفی کتاب
«نرگس» دختری هفده ساله است که در آتشسوزی تمام خانوادهاش را از دست میدهد. جسد خواهر کوچک نرگس پیدا نمیشود و همین موضوع روزنه امیدی در دل او باز میکند. نرگس مجبور میشود به شهر دیگری برود و با خانواده عمویش، کسانی که تا به حال ندیده است و هیچ شناختی از آنها ندارد، زندگی کند. او در کنار عمو و خانوادهاش که همگی مهربان و دلسوز هستند، آرامآرام به زندگی بازمیگردد تا اینکه خبر میرسد ستاره پیدا شده است. نرگس با عجله راهی تهران میشود؛ ولی او را نمییابد. چه اتفاقی برای ستاره افتاده است؟ او کجاست؟
دیوان فجر
معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اشعاری است که درباره انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، امام راحل، مقام معظم رهبری و مناسبتهای انقلابی و ملی سروده شده است. نام برخی از این اشعار از این قرار است: «مقام امام»، «پایان هجران»، «پیام پیروزی»، «نفس اماره»، «تجلیل از بسیج» و «سلام بر صفای معلم». شعرها در قالب قصیده و مثنوی سروده شدهاند. در شعر «پایان هجران» آمده است: « ای یوسف عزیز به کنعان خوشآمدی، آواره وطن سوی ایران خوش آمدی... .»
ماهی سیاه
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از اشعار کوتاه است که در ابعاد پانزده در پانزده به چاپ رسیده و به دو زبان فارسی ــ انگلیسی ارائه شده است. شاعر پاییز را به انسانی تشبیه میکند که حرفهای زیادی برای گفتن دارد و گذشته خود را آنقدر کم میداند که در لیوانی جا میشود. در بخشی از کتاب میخوانیم: «اگر باز هم ورق کم بیاورم، زیر شعرهایم نام تو را میآورم.» و «دلم شعر میخواهد و دستهایم خالیست از تمام آرایههای دنیا.»
مدیریت عشق
معرفی کتاب
این مجموعه شعر، حاوی پنجاه و پنج قطعه شعر بوده که در قالب قصیده سروده شده است. «همسفر»، «دریا»، «فرود اضطراری»، «قفس»، «گل» و «مدیریت عشق» نام بعضی از این اشعار است. شاعر در شعر «فرود اضطراری»، از شکست تلخ و صدها دردش سخن میگوید و در شعر «دریا»، صلح را نگه داشتن حرمتها میداند. در شعر «مدیریت عشق» آمده است: «فرشِ دل زیر قدمهای کسی پهن مکن، که بلد نیست نشستن سر این قالی را.»
مهارتهای معلمان در تربیت سیاسی و اجتماعی دانشآموزان و دانشجویان
معرفی کتاب
یکی از ارکان نظام آموزشی معلم است. کتاب حاضر بر همین اساس شایستگیهای مورد نیاز معلم در تربیت سیاسی و اجتماعی دانشآموزان را برمیشمارد. از ویژگیهای معلم تا جایگاه او در جامعهپذیری سیاسی میگوید. نقش معلمان را در تربیت سیاسی و اجتماعی گوشزد میکند و از نقش معلم در جامعه تا نقش او در سلامت روان دانشآموز میگوید. در نهایت نیز دربارۀ تشکلهای دانشجویی و تربیت سیاسی، اجتماعی دانشجو معلمان توضیح میدهد.
پرواز با پاراموتور را دوست دارم!
معرفی کتاب
«عباس» در تعمیرگاه کار میکند و به غیر از خالهاش هیچکس را ندارد. روزی پیرمردی شیکپوش و تمیز، سراغ عباس میآید و او را با خود میبرد؛ اما عباس نمیداند به کجا... . پیرمرد پاراموتور خود را به عباس میدهد و میگوید از دوستان قدیمی پدرش است. عباس که همیشه رویای پرواز با پاراموتور را داشته است، این هدیه را قبول میکند؛ ولی پاراموتور خراب است و باید تعمیر شود. از آن سو، «ثریا»، دختر خاله عباس، نفر دوم المپیاد ریاضی میشود؛ اما همیشه با فقر دست به گریبان است و پدر و مادرش هیچ درکی از نخبه بودن او ندارند.
خرمالوها را به گنجشکها بفروش
معرفی کتاب
این رمان روایتگر داستان "ریحانه" است که در دانشگاه درس می خواند و خواستگارانی دارد. یکی از آنها پسر همسایه و دیگری" امیریل" همکلاسی او در دانشگاه است؛ اما پدر ریحانه با آنها مخالفت می کند. در نهایت، ریحانه با پسر دایی خود "یغما" نامزد می کند تا پدرش را راضی کند و از اینجا داستان یغما و ریحانه وارد مرحله جدیدی می شود و اتفاقات داستان رقم می خورد.
کمیک استریپهای شهاب
معرفی کتاب
داستان کتاب درباره طلبه جوانی است که به دلیل مشکلات خانوادگی، توانایی صحبت و سخنرانی در جمع را ندارد و در مواجهه با افراد دچار لکنت زبان میشود. ناامید شدن جوان، عشقی عفیفانه و پاک و ارتباط با پدری بداخلاق و خودرأی، مشکلات مالی و تصمیمگیری درباره آینده، زندگی "شهاب" را به مرز ناامیدی و دوری از مردم میکشاند.از سوی دیگر، پدر شهاب که با طلبه شدن پسرش مخالف بوده، با مشاهده ناتوانی او در منبر رفتن، طلبه شدن او را هم بی نتیجه یافته است و بهانه دیگری برای سرزنش کردن شهاب پیدا کرده است.