شکارچی فکرهای خوب
معرفی کتاب
این کتاب یک رویکرد کاربردی و جذاب برای جایگزینی افکار منفی با افکار خوب ارائه میدهد. شخصیت داستان، دختری جذاب و دوستداشتنی است که وقتی سروکلهی فکرهای بد پیدا میشود، سعی میکند با جایگزین کردن فکرهای خوب و قشنگ فکر بد را از خود دور کند تا آن فکر بد کوچک و کوچکتر شود. او تمام ذهنش را با فکرهای خوب پُر میکند تا فکرهای قدیمی و بد بهسراغش نیایند... .
چطوری معذرت بخواهیم؟
معرفی کتاب
آیا اگر همه میدانستند چگونه عذرخواهی کنند، دنیا جای بهتری نمیشد؟ خوانندگان در این داستان یاد میگیرند که «همه اشتباه میکنند» و در این مواقع «بهترین راه معذرتخواهی است». کتاب مقصودش را با استفاده از تمثیلهای بامزه و خندهدار، از معذرتخواهی واقعی و الکی بهصورت کامل و با نمونههای خندهداری مثل جوجهتیغیای که بهطور تصادفی بادکنک دوستش را ترک کرد، حلزونی که با سرعت میدوید و روی انگشتان پاهای تنبلی قدم گذاشت و...، به کودکان میرساند.
اردکی که آب دوست نداشت
معرفی کتاب
این داستان دربارة یک اردک و یک قورباغه است. اردک از آب میترسد و حتی نمیتواند با باران کنار بیاید، اما قورباغه در آب زندگی میکند. این ویژگیها دردسرهایی را به وجود میآورد و آنها را در آب و خشکی با مشکل مواجه میکند؛ اما همین تضاد در محل زندگی باعث میشود تا بتوانند به همدیگر در حلکردن مشکلات کمک کنند و با وجود تفاوتهایشان، دوستی عمیقی را شکل بدهند.
نورمن دایناسور خجالتی
معرفی کتاب
«نورمن» یک دایناسور کوچک و خیلی خجالتی است. زمانی که نورمن به مدرسه میرود، مدام از جمع و همکلاسیهایش خجالت میکشد و در جایی که کسی او را نبیند قایم میشود. یک روز خانم معلم از بچههای کلاس میخواهد کاری گروهی را در کلاس اجرا کنند. بعضی از بچهها با هم آواز میخوانند و بعضیها نمایش اجرا میکنند. اما نورمن خجالت میکشد جلوی دیگران چیزی اجرا کند تا اینکه با یکی از همکلاسیهایش مواجه میشود که خیلی بزرگ است، اما مثل نورمن خجالت میکشد. آنها با هم یک تیم تشکیل میدهند و اجرای گروهی خوبی را نمایش میدهند. نورمن و دوستش دیگر از همکلاسیهایشان خجالت نمیکشیدند.
من چسبیدهام به تو
معرفی کتاب
این خیلی خوب است که دوستی داشته باشیم که در همه لحظهها با ما باشد، در لحظههای غمگین یا شاد، در لحظههایی که خسته و بیحوصلهایم یا سرشار از انرژی هستیم. کسی که به ما احساس خوب بودن بدهد، کسی که لحظاتمان را زیباتر کند، تکهی آخر شکلاتش را با ما تقسیم کند و... . این کتاب با ترکیب تصاویر خلاقانه و با زبانی صمیمی، دوستی غیرمعمولی سنجاب و خرس را بیان میکند.
خیلی دوستت دارم
معرفی کتاب
داستان این کتاب دربارة «هاپی» کوچولو و مادرش است که برای گردش به بیرون از خانه میروند. هاپی زمانی که توی دردسرهای کوچکی مثل سرخوردن از تاب و افتادن بستنی از دستش میافتد، از مادرش کمک میگیرد. این کتاب به اهمیت و نقش عشق و حمایت مادر از فرزندش میپردازد. والدین میتوانند با خواندن این داستان برای کودک خردسالشان حس صمیمیت و دوستی را بین خودشان و فرزندشان بیشتر کنند
خیلی ناراحتم
معرفی کتاب
این کتاب درباره فیل کوچکی است که دوست صمیمیاش بیمار است. او حالا تنهاست و حوصلهاش سررفته است. مادر او برایش کاری میکند تا سرگرم شود و تنهایی را حس نکند.
این داستان به کودکان میآموزد تا بتوانند به روشهای گوناگون حال خود را بهتر کنند و به چیزهایی که دوست ندارند فکر نکنند. داستان پیشرو به والدین نیز کمک میکند تا بتوانند فرزندانشان را سرگرم کنند.
این داستان به کودکان میآموزد تا بتوانند به روشهای گوناگون حال خود را بهتر کنند و به چیزهایی که دوست ندارند فکر نکنند. داستان پیشرو به والدین نیز کمک میکند تا بتوانند فرزندانشان را سرگرم کنند.
تخممرغ طلایی
معرفی کتاب
داستان این کتاب دربارة دو دوست است. یکی از آنها بسیار حسابگر است و حتی میخواهد سود تخممرغی را که به دوستش داده تا با همدیگر ناهار بخورند از او بگیرد. دوست دیگر مهربان و باهوش است. او با محاسبهای ساده و توضیحاتی دربارة چگونگی بهوجود آمدن سود، دوستش را متوجه میکند که محسابهاش درست نیست و نهتنها طلبکار نیست، بلکه بدهکار است.
این کتاب در وهلة نخست به کودکان میآموزد تا در دوستیهای خود پول و سود را اولویت قرار ندهند و بخشندگی داشته باشند. در وهلة دوم اهمیت درست اندیشیدن، دقیق حسابکردن و تسلط بر هنر مذاکره را برای مخاطب آشکار میکند.
این کتاب در وهلة نخست به کودکان میآموزد تا در دوستیهای خود پول و سود را اولویت قرار ندهند و بخشندگی داشته باشند. در وهلة دوم اهمیت درست اندیشیدن، دقیق حسابکردن و تسلط بر هنر مذاکره را برای مخاطب آشکار میکند.
جرج آتشنشان (کنجکاوی)
معرفی کتاب
کتاب جرج آتشنشان دربارة میمون کوچکی است که برای گردش علمی به ایستگاه آتشنشانی رفته بود. آن روز کودکان دیگری هم از مدرسه برای بازدید از کار آتشنشانها آمده بودند. زمانی که صدای آژیر خطر به صدا در میآید، جرج و بچهها همراه آتشنشانان راهی محل حادثه میشوند تا کار آنها را مشاهده کنند. جرج در آن موقعیت با توپ و سیب برای بچهها تردستی میکند تا نترسند و سرگرم شوند. هدف این کتاب در وهلة نخست آشناکردن کودکان با کار آتشنشانی و سپس پرداختن به اهمیت کار کسانی مانند جرج است که در شرایط سخت به فکر خوبکردن حال دیگران هستند.