Skip to main content

اسارت

معرفی کتاب
«سورن» از جغدهای انباری است و در جنگل تایتو متولد شده است؛ اما در دنیای جغدها شرارتی در کمین است، شرارتی که صلح تایتوها را برهم می‎زند. سورن اسیر می‌‏شود و به دره‎ای تاریک و مخوف می‎رود که به یتیم‎خانه مشهور است. سورن و دوستش، «گیلفی» می‏‌دانند که تنها راه خروج، مسیری رو به بالاست. بنابراین برای فرار باید کاری کنند که تا به حال انجام نداده‌‏اند. آن‎ها باید پرواز کنند و به این ترتیب سفر جادویی آن‎ها آغاز می‎شود.

رمان باغ مخفی با اقتباس از کتاب انسان 250 ساله

معرفی کتاب
این داستان با مشارکت معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی تولید شده است و می‎کوشد با اقتباس از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» (حاوی بیانات رهبر انقلاب درباره معصومین)، روایتی داستانی از مشی سیاسی امامان بزرگوار به مخاطب جوان عرضه کند. «طلعت‌خانم»، همسر «شیخ حیدر»، از او می‎خواهد که تکلیف پسرشان را روشن کند، برایش آستین بالا بزند و سروسامانش بدهد. بعد از اصرارهای طلعت‌خانم، مشخص می‌شود که شیخ راضی نیست دختر «سیدهاشم» را برای پسرش خواستگاری کند. شیخ می‎گوید: «مرام سیدهاشم با ما سازگار نیست!»؛ اما چرا؟ مگر نه این است که سیدهاشم مانند خودِ شیخ حیدر روحانی است و اهل شریعت و تقوا و... . پس مشکل چیست؟

نازخشت

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل پنج داستان کوتاه است. «نازِ خشت»، نام یکی از این داستان‌هاست که قصه جوانی به نام «مصطفی» را روایت می‏‌کند. او با خشت خانه می‎سازد. کسی سفارش مصطفی را کرده که دستان هنرمندی دارد. او به محلی می‌‏رسد که قرار است خانه بسازد. مرد صاحب‌خانه دختر کوچکش، «ماهور» را آورده است تا به او کمک کند. ماهور خشت‌ها را در دامن خود می‎گذارد و از نردبان بالا می‎برد و به مصطفی می‎دهد... . خانه تمام می‌شود و حالا مصطفی باید به روستای خودش بازگردد؛ اما او مِهر ماهور را نیز با خودش می‎برد. سال‌ها بعد ماهور عروس شهر مصطفی می‎شود و... .

افسانه‌هایی شیرین از جست‌وجوگران گنج

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی داستان‌های کوتاه و به هم متصل است. «پارسا» جوانی است که آرزوی سفر به سرزمین‌های دور و ماجراجویی را دارد؛ اما هرگز این فرصت را به دست نیاورده است تا اینکه روزی با پیرمردی روبه‎رو می‌شود که داستان عجیبی را برایش بازگو می‌‏کند، داستانی درباره پنهان کردن گنج بسیار بزرگی در کوه و بیابان. پارسا این داستان را باور نمی‎کند؛ اما پیرمرد که خود یکی از افرادی بوده که گنج را پنهان کرده، حاضر است تمام جزئیات را برای او شرح دهد و... .

مداد رنگی

معرفی کتاب
این داستان، یک مادرانه بزرگ است. داستانی در وصف مادر بودن که خارج از تهران و ساختار شهرنشینی آن تعریف می‌شود. داستان با شرحی از یک خانواده و ساختار آن شروع می‌شود و بلافاصله با خروج پدر از داستان و رفتن او به سفر، سفرِ مخاطبِ رمان، با مادر به درون دنیای ذهنی او شروع می‌شود و خیلی زود با خلق جملاتی که ناشی از حس مادر برای فاصله گرفتن فرزندانش و محبت کودکانه‌ آن‌ها به اوست، گره‌های فکری و ذهنی او در ارتباط با خودش، بازگشایی می‌شود که شاید اوج آن را در خلق این جمله از مادر باید جستجو کرد که در حال تورق آلبوم عکس، خطاب به پسرش می‌گوید: «داشتم به این فکر می‌کردم از کی دیگر در بغل من جا نشدی» و... .

آبی‌ها

معرفی کتاب
این رمان درباره زندگی پزشکی مسیحی، به نام «زکریای رومی»، معاصر «هارون‌الرشید»، خلیفه عباسی، است. او ناچار می‌شود به ‌دلیل احضار هارون، دیر انطاکیه را ترک کرده و به سمت دربار او برود. او پزشکی است که به دنبال گوهر کامل معاصر خویش است و دیگر نمی‌خواهد در پستوی قدرت راهبان بماند، شهر انطاکیه و حران، تبعیدگاه دانش این طبیب دلداده است، او در سیر این هجرت، هم عشق زمینی می‌یابد، هم آسمانی و طوفان آبی‌ترین رویداد زندگی اش را به تلاطم می رساند.

موقف

معرفی کتاب
دعبل می‎خواست کوفه را و اهل خانه و خاندان را رها کند و برود. اهل خانه دلخوش بودند که شاید راه درست را یافته باشد! دعبل کیسه پر از سکه‌ پدرش را نپذیرفت و فقط چند سکه از آن برداشت. عموزاده‎اش قلم و جوهردان زرینی را مقابلش گذاشت که دعبل از نوجوانی آرزوی نوشتن با آن را داشت؛ اما دعبل آن را هم قبول نکرد و گفت: «بگذارید زمانی که درست و به قاعده شعر گفتم، میراث اجدادی را پیشکشم کنید»... . دعبل فقط دستبندی را که «عالیه» داده بود، همراه داشت. او گفته بود برای همیشه منتظر دعبل می‏‌ماند... . دعبل هرچه به بغداد نزدیک‌تر می‌شد، خیالش آسوده‌تر می‌شد و فکر می‏‌کرد استاد «صریع الغوانی مسلم‌بن ولید» با دانستن پیشینه پدر و عمویش در شعر، حتماً او را به شاگردی می‎پذیرد؛ اما... .

شب دنیا

معرفی کتاب
کتاب حاضر درباره جنگ ایران و عراق است و رزمنده‌هایی که از جان خود گذشتند تا ایران بماند. افرادی مانند «ایلیا یوسفی» که در جبهه‌ها حماسه می‎آفریند و سرانجام به اسارت درمی‎آید. ایلیا فرماندهی است که با دیگران فرق دارد، او «رازمیک» را که مسیحی است، به گردانش راه می‎دهد، انجیل در جیب دارد و ماه را در دست می‌‏گیرد! اکنون سال‌هاست که جنگ تمام شده است و «امین»، دوست ایلیا، که با او اسیر بوده است، به میهن بازگشته است؛ اما از ایلیا خبری نیست! شایعاتی درباره او بر سر زبان‌ها افتاده که به کشور خیانت کرده است! دوستانش، «احسان»، «سیدمصطفی» و امین، در شک و تردید به سر می‎برند که به ندای قلبشان گوش دهند یا به شایعات. سرانجام خبرهایی از ایلیا می‎رسد!

گمشده در ناکجا

معرفی کتاب
پسرک در ساحلی با شن‌های طلایی چشم باز می‌کند. حالش خوب نیست؛ بازویش درد می‎کند، سردرد هم دارد؛ ولی از جراحت خبری نیست! ناگهان پرسشی تمام ذهنش را درگیر می‎کند. من کجا هستم؟ چطور به اینجا آمده‌ام و... من کی هستم!؟ پسر از هر طرف می‎دود و به دنبال کسی می‌گردد؛ ولی هیچ‌کس نیست! ناگهان در اعماق درختان، انگار چیزی منفجر می‌شود، غرشی او را تکان می‎دهد و به ناگاه هزاران پرنده با جیغ‌هایی گوش‌خراش از سرِ شاخه‌ها به هوا بلند می‌شوند. پسر می‎دود؛ اما جایی برای پنهان شدن وجود ندارد. او به وسط ساحل می‎دود، همان‌جایی که چشم باز کرده بود؛ اما... .

حدیث تن و رهایی

معرفی کتاب
این کتاب شامل نُه داستان کوتاه است که موضوع همه آن‌ها انقلاب اسلامی است. داستان «حدیت تن و رهایی»، قصه پیرمردی کول‌بر، به نام «ایوب» است که بعد از سال‌ها کول‌بری و مشقت، به علت حمل مواد مخدر زندانی می‎شود. ایوب نمی‎داند در کوله‎اش چیست و چه‌چیزی را حمل می‌‏کند. در کوره‌راه مرزی، کوله خالی را به مردی که سر و صورتش را پوشانده است، می‎دهد و آن مرد کوله پُر دیگری را روی پشت او می‎گذارد. او در اولین ایست مأمورهای ژاندارمری دستگیر می‎شود. تنهایی در سلول، ایوب را به شناخت درون سوق می‎دهد و... .