معرفی کتاب
وسط شهر یک قلعه سرپا مانده بود. از قلعه هیچکس بیرون نمیآمد و هیچکس هم اجازه وارد شدن به آن را نداشت! اما نگهبان همیشه بالای قلعه بود. یکی میگفت قلعه پُر از هیولاست، یکی میگفت غول دارد و دیگری میگفت پُر از مار است! تا اینکه روزی دختر کوچولوی کنجکاوی به نام «ایب» تصمیم گرفت به قلعه برود و سر و گوشی آب دهد. او با قایق از خندق رد شد و جلوی دروازه ایستاد و با تمام قدرتش در زد؛ اما ناگهان صدای فیش... آنقدر او را ترساند که تا مدرسه دوید. چند روز بعد، نامهای به دستش رسید و... .
مجموع صفحات
42
سال چاپ
1397
اطلاعات شناسنامه ای
مولف
جانکر، تراویس
ناشر
شابک
9786004625029
نوع کتاب
تربیتی
قطع کتاب
رحلی
نتیجه داوری کتاب
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی
درجه 3
اطلاعات کتابشناختی
پایه
دوم
سوم
مخاطب
دانشآموز