سرنخ الکی
معرفی کتاب
در این داستان «مایکل» یا همان «کارآگاه زبل»، به همراه سگاش «تافی» در خیابان میدویدند و ورزش میکردند که ناگهان تکهای کاغذ پیدا میکنند که رویش با جوهر نوشته شده «و ت نا». مایکل، تلاش میکند تا معنای «و ت نا» را پیدا کند اما در هیچ فرهنگ لغاتی برای آن معنایی نیامده است، این پرونده فکر مایکل را مشغول کرده است، او فکر میکند این سرنخ کوچک، الکی است؛ اما... .
سفرهای گالیور
معرفی کتاب
«سفرهای گالیور»، سفرنامه «ناخدا لموئل گالیور» به سرزمینهای عجیبوغریب در جایجای جهان است. او که یک پزشک دریایی آموزشدیده است در کشتی مشغول دریانوری است. اما زمانی که کشتیاش غرق میشود به سرزمین «لیلیپوت» میرسد. در این سرزمین اندازه بدن افراد، یک دوازدهم آدمهای عادی است و به همین دلیل کشورشان هم حسابی کوچک است. گالیور آنجا مانند یک غول بزرگ به نظر میرسد. سفر بعدی او... .
گوژپشت نتردام
معرفی کتاب
در پاریس قرن پانزدهم میلادی، «کلود فرولو»، رئیس نگهبانان شهر، از روی ترحم، سرپرستی نوزاد ناقصالخلقه و گوژپشتی را برعهده میگیرد و او را در «برج کلیسای نتردام» نگهداری میکند. در ابتدا این کودک زشت و بدترکیب را «کازیمودو» مینامند، اما بعدها او به «گوژپشت نتردام» معروف میشود. کازیمودو که دارای بدنی پُرزور و توان است، مسئولیت نواختن ناقوسهای کلیسا را برعهده دارد. بیست سال بعد، پاریس در تکاپوی برگزاری یک جشن است. کازیمودو که اکنون فردی منزوی و تنهاست در آرزوی شرکت در جشن است، اما... .
شاهزاده کوچک
معرفی کتاب
کاپیتان «ریچارد کرو»، تنها فرزند خود، «سارا» را در هند بزرگ کرده و در آنجا در ارتش انگلیس مستقر است. از آنجا که آبوهوای هند برای کودکان بسیار سخت است، خانوادههای انگلیسی که در آنجا زندگی میکنند بهطور سنتی فرزندان خود را به مدرسه شبانهروزی میفرستند. کاپیتان، دختر 7سالهاش را در مدرسه شبانهروزی دخترانه «مین چین» در لندن ثبتنام میکند و آنقدر به دخترش امتیاز میدهد که باید برای تجملات استثنایی مانند یک اتاق خصوصی برای او، یک خدمتکار شخصی و یک اتاق جداگانه، همراه با کالسکه شخصی و...، مبالغ زیادی پرداخت کند. اما با مرگ ناگهانی پدر، سارا دچار فقر و تنگدستی میشود و... .
پریانههای لیاسند ماریس
معرفی کتاب
داستان این رمان در بندر «سیراف» یکی از بنادر جنوبی ایران باستان اتفاق افتاده است و حکایت زندگی خانوادهای جنوبی است. قهرمانان اصلی داستان «لیانا» و «ادریس»، خواهر و برادر نوجوانی هستند که در این خانواده زندگی میکنند. ادریس که صیاد مروارید است، تاکنون سه مروارید لاجوردی بهدست آورده و «دیصبرا» مادرشان، مرواریدها را برای عروسی ادریس در صندوق قدیمی که در زیرزمین خانه دارد، مخفی کرده است. ادریس بار دیگر به همراه «ناخدا سیراف» برای صید مروارید به دریا میرود که این بار با صحنه بسیار عجیب و ترسناکی مواجه میشود... .
دوچرخه لعنتی
معرفی کتاب
این کتاب، داستان پسری بهنام «رضا» است که به تازگی به یک خانه جدید نقل مکان کردهاند. یک روز که پدر و مادر رضا در خانه نبودند، «زینب»، خواهر رضا از او میخواهد تا به نانوایی رفته و چند عدد نان بخرد. رضا با دیدن دوچرخه پسر صاحبخانهشان، دوچرخه را بیاجازه برداشته و از خانه خارج میشود. او در مسیر نانوایی تصادف میکند و... .
جنگل آشیل پاشیل
معرفی کتاب
گاهی وقتها باید کاری انجام بدهیم که تجربهاش را نداریم. آنوقت ممکن است کارهایی بکنیم که نتیجهاش فاجعهبار باشد. بدی این تجربهها، عاقبت پردردسر است. این کتاب درباره دختری 5-6 ساله به اسم «مهتاب» است که مادر خود را از دست داده و یک برادر بسیار کوچک دارد. این دختر به مادرش قول داده که مراقب برادرش باشد. عمه کوچکتر این دو، با آنها زندگی میکند.
صوفی و چراغ جادو
معرفی کتاب
«صوفی» پسربچه دوازده سالهای است که در روستایی ترکمننشین زندگی میکند. او کلاس پنجم دبستان را تمام کرده و منتظر است ببیند پدرش او را برای دوره راهنمایی، به مدرسه میفرستد یا نه. جشن گندم است و همه به مهمانی «طواق حاجی» میروند که مرد ثروتمندی است. طواق حاجی، اسب سوارکاری دارد و سوارکارانش در مسابقات شرکت میکنند. صوفی در اصطبل او مشغول کار میشود و... .
کلهتخممرغی و دوست زباندرازش
معرفی کتاب
این کتاب درباره دختری به نام «تارا» است. دختری که یک پایش، پنج سانت از آن یکی کوتاهتر است. مادرش میگوید پنج سانت که چیزی نیست؛ اما برای تارا خیلی هم مهم است. تو مدرسه، تقریباً همه تارا را مسخره میکنند. همه به غیر از مرواید. داستان، ماجرای مواجهه تارا با شرایط سخت متفاوت بودن است. از کمردرد و لنگزدن موقع راه رفتن تا نگاه بقیه و آزار و اذیت هم سن و سالهایش.
مأموریت لوکا
معرفی کتاب
«لوکا» بچه شادی است. وقتی در حال پختن کیک است، برق میرود. برای همین میرود بیرون تا با دوستانش بستنی بخورند و کفشهایی را که خیلی دوست دارد هم پشت ویترین تماشا میکند. او تصمیم گرفته پولهایش را جمع کند تا کفشها را بخرد؛ اما میبیند قیمت کفشها خیلی بالا رفته است. اول دلیلش را متوجه نمیشود؛ اما بعد مادرش علت را توضیح میدهد و لوکا به فکر راهحل میافتد. او میخواهد با کمک دوستانش، دنیا را نجات دهد!