این گونه باشیم: نوشتاری پیرامون سبک زندگی اسلامی (ج 2)
معرفی کتاب
سـبک زندگی اسـلامی، یعنی روش و شیوهای از زندگی که دین اسلام به مسلمانان سفارش کرده است. کتاب پیشرو در دو جلد، روش درست زندگی اسلامی را به شما آموزش میدهد. در جلد دوم، ابتدا دغدغههای پیامبر اسلام (ص) درباره زندگی مطرح میشود و سپس مسائل جزئیتری از سبک زندگی اسلامی مانند صلهرحم، همسایهداری، انفاق، شکرگزاری و...، مطالعه میشود.
هاجستم و واجستم
معرفی کتاب
ملخکوچولو تازه پریدن را یاد گرفته بود. او همراه مادرش به مزرعه رفت و از اینطرف به آنطرف پرید؛ از روی گل، از روی چمن و از روی دیوار. ناگهان متوجه شد که گم شده است. اول رفت سراغ آقاگاوه و سراغ مادرش را گرفت. آقای گاو که فکر میکرد ملخکوچولو آمده تا گندمها را بخورد، به ملخکوچولو گفت زود از آنجا برود. ملخ جستی زد، بزبزی را دید و از او سراغ مادرش را گرفت. بزی... .
مترسک و آدمبرفی
معرفی کتاب
این داستان درباره آدمبرفیای است که بینی هویجیاش را به خرگوش میدهد و دکمههای فندقیاش را به سنجاب. او همچنین کلاه و شالش را به پسرکوچولو و چشمهای زغالی و دستهای چوبیاش را به پیرمرد میدهد. مترسکی که کنار اوست، به آدمبرفی میگوید این کارها باعث نابودیاش میشود؛ ولی مدتی بعد، همان پسرک بازمیگردد و برای آدمبرفی چشم، بینی، کلاه، شال و دکمه میآورد... .
چمدان
معرفی کتاب
یک موجود عجیب و غریب از راه رسید. او خسته و کثیف و ناراحت بود و همراه خودش یک چمدان بزرگ داشت. یکی پرسید در چمدانت چی داری؟ او جواب داد: «یک فنجان چای.» اما چمدان به آن بزرگی و فقط یک فنجان! موجود عجیب توضیح داد که یک میز و یک صندلی هم هست، همینطور یک آشپزخانه که آنجا چای درست میکند و دامنه تپهای پر از درخت! اما این چطور ممکن است. موجود عجیب خیلی خسته بود. وقتی به خواب رفت... .
آینده ممکن: مانیفستی برای جهانی سخاوتمندتر
معرفی کتاب
این کتاب چشماندازی است از ساختن جامعهای فراتر از پول و به حداکثر رساندن ارزشهایی که باعث میشوند زندگی ارزش زندگی داشته باشد. کتاب در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول این مسائل بررسی میشوند: چگونه به دنیای امروز رسیدهایم؟ بیشینهسازی مالی از کجا آمده و چه تاثیری روی سیاست، سینما، یا حتی فروشگاههای محلهمان داشته است؟ در بخش دوم، شیوه جدیدی برای فکرکردن به ارزشهایمان پیشنهاد میشود. در بخش پیوست و یادداشتها هم ایدهها و فرآیندهای فکری نهفته در این کتاب، عمیقتر بررسی میشوند.
عروسکم گم شده
معرفی کتاب
دختربچهای در پارک، یک لنگه جوراب سفید عروسکی پیدا میکند و در ذهن خود برای آن، داستان میسازد. در داستان او، دختری که با مادرش به پارک رفته است، عروسکی پیدا میکند. مادر دنبال صاحب عروسک میگردد؛ اما نشانی پیدا نمیکند. مادر روی چند تکه کاغذ مینویسد که عروسکی پیدا شده و شماره تلفن خانه را هم زیر آن مینویسد... . دخترک دلش نمیخواهد صاحب عروسک پیدا شود. برای همین... .
پسر، موش کور، روباه و اسب
معرفی کتاب
این کتاب درباره دوستی پسربچهای با موش کور، روباه و اسب است، سه حیوانی که هرکدام بصیرتهای تازه برای پسرک به همراه دارند. آنها درباره دوستی، مهرورزی، شجاعت و موفقیت به او درسهایی میآموزند. در ابتدای داستان، پسرک با موش کور دوست میشود. سپس با روباه مواجه میشوند که در بند است و موش کور او را آزاد میکند. در آخر اسب از راه میرسد و.... این داستانی هوشمندانه است که خواننده را به عشق ورزیدن، دوستی و شجاعت دعوت میکند.
این منهای بازیگوش
معرفی کتاب
نیمهشب بزرگترین درخت شهر بر اثر طوفان از جا کنده میشود و بزرگترین خیابان شهر را میبندد. صبح روز بعد، ماشینهایی که پشت درخت ماندهاند، شروع به بوق زدن میکنند؛ ولی بعد از مدتی متوجه میشوند این کار هیچ نتیجهای ندارد. سپس هرکس به فکر کاری میافتد؛ از عکس گرفتن با درخت تا برداشتن شاخهای و… . نویسنده در ادامه، این مسئله را بررسی میکند که اگر مجموعهای از این «منها» در کنار هم، به «ما» تبدیل شوند، میتوانند مشکلات بزرگی را حل کنند.
تیک تیک
معرفی کتاب
آقا موشه چنگال بزرگی را در راهآب پیدا میکند. آقا سگه میپرسد که این چنگال را برای چه میخواهی؟ موشه میگوید میخواهد با آن مانند یک قلاب از آب غذا بگیرد. آقا سگه از موش میخواهد تا چنگال را به او بدهد تا پشتش را بخاراند؛ اما آقای کلاغ فکر میکند چنگال پشت آقای سگ را زخمی میکند و از موش میخواهد تا چنگال را به او بدهد تا آن را در گنجهاش بگذارد. وقتی آن سه در حال دعوا بر سر چنگال هستند، صدای پای بچهگربهای را میشنوند که سه تا پا دارد! آنها تصمیم میگیرند کاری بکنند.
شتره و بار سنگینش
معرفی کتاب
شتری به همراه دوستش، الاغ، بار نمکی را به جایی میبردند، الاغ به دلیل سنگینی بار، به شتر پیشنهاد کرد که در رودخانه بنشیند تا مقداری از نمکها در آب حل شود و بارش سبکتر شود. شتر نپذیرفت؛ اما الاغ با راهنمایی خرگوشی که در همان حوالی با آنها آشنا شده بود، با بارش در آب نشست و... . این داستان نکته مهمی را به کودکان یادآوری میکند و آن اینکه با تقلب کردن و زیرپا گذاشتن وجدان و صداقت کاری نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید!