بسته مهارتی توسعه سواد خواندن پنجم دبستان، پایان قحطی
معرفی کتاب
بچههای «مَنزَکیها»، حرف بزرگترها را گوش نمیکنند و تبدیل میشوند به آدمهای قدکوتاه با دماغهای بزرگ، کله صاف و شکمهای برآمده! آنها روستایشان را ترک میکنند و به جنگلی در دوردست میروند. در نزدیکی جنگل، پیرمردی به نام «بابادانا» زندگی میکند که راه درست را به منزکیها نشان میدهد. آنها سعی میکنند ارزشهای اخلاقی را یاد بگیرند؛ البته کار آسانی نیست. آنها صرفهجویی، رعایت کردن حق همسایه و... را یاد میگیرند؛ اما زمستان سرد و سخت با خودش قحطی میآورد! آیا منزکیها آماده مقابله با قحطی هستند؟
من میتوانم: داستانهای کوتاه با محوریت مهارتهای یادگیری و پژوهشی
معرفی کتاب
این کتاب دلنوشتههای یک طلبه است؛ طلبهای با تجاربی مثل تجارب بقیه مردم و شامل مجموعه داستانهایی است که با لحن صمیمانه و بعضاً با چاشنی طنز نوشته شده است و هر کدام میتوانند به عنوان یک درس، برای بهبود کیفیت درس خواندن و تقویت حافظه و تقویت مهارت های یادگیری و پژوهشی مورد استفاده قرار بگیرند. در داستان اول از سختی درسها میگوید و از تکرار آنها. در داستان بعدی از تلاشش برای ساختن خانه میگوید و ... .
اخلاق در خانواده از منظر قرآن و نهجالبلاغه
معرفی کتاب
اخلاق یکی از ابتداییترین و اساسیترین نیازهای زندگی بشری است. انسان فقط در پرتو اخلاق صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند، به آرمانهای خود دست مییابد. از طرفی، از دیدگاه اسلام، خانواده محبوبترین بنا و نیز کانون اخلاقی جامعه است. این کتاب دربردارنده عوامل مؤثر در اخلاق خانوادگی برای استحکام سلامت فرد و جامعه از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه است. در واقع، در این کتاب، ضمن بیان عوامل تأثیرگذار اخلاقیِ هر یک از اعضای خانواده نسبت به یکدیگر، مصادیق قرآنی و نهجالبلاغه با عملکرد خانوادههای امروزی نیز تطبیق داده شده است.
توی کمد نشسته و حرفی باهام نمیزنه!
معرفی کتاب
اشعار این کتاب درباره دختران کوچکی به نامهای «عسل» و «غزل» و عروسکهایشان است. عسل و غزل، در کنار هم اتفاقات مرتبط با زندگی روزمره را در خانه و مدرسه تجربه میکنند و ارزشهای پایدار و بدون مرز اخلاقی را میآموزند. کودکان پنج تا هشت سال در این اشعار، حس جاندارپنداری را درک میکنند و با خصایل نیک انسانی، مانند دوستی، بخشندگی و همدلی آشنا میشوند.
قورباغه و غریبه
معرفی کتاب
خوک اولین کسی است که از آمدن غریبه باخبر میشود. به نظر خوک، او یک موش صحرایی کثیف است و به نظر اردک، موشهای صحرایی همه دزد هستند؛ اما قورباغه مطمئن نیست و سعی میکند حقیقت را کشف کند. شبهنگام قورباغه به نوری که میبیند، نزدیک میشود. موش کنار چادرش آتش روشن کرده و بوی غذای خوشمزهای همهجا را پر کرده است. قورباغه احساس میکند همهچیز گرم و دوستانه است؛ اما خوک و اردک باور نمیکنند. آنها نزد خرگوش صحرایی میروند و میخواهند که موش صحرایی از آنجا برود. نظر خرگوش چیست؟ او چه کار میکند؟
ماجراهای شاهزاده و لکلکها
معرفی کتاب
این کتاب حاوی پنج داستان کوتاه است. «پادشاه بدجنس»، «بره پشمالو و گرگ بیرحم» و «ماجرای شاهزاده و لکلکها »، نام سه داستان از این مجموعه است. داستان آخر درباره پسر شاهزادهای است که بسیار لوس و خودخواه بزرگ شده است. او هر روز کنار رودخانه میرود و لکلکها را با سنگ میزند و تخمشان را به خانه میبرد و میخورد. بعد از مدتی، دوستان او به دیدنش میآیند و پسر آنها را برای دیدن لکلکها به کنار رودخانه میبرد؛ اما هیچ اثری از لکلکها نیست! آنها کجا رفتهاند؟
ماجراهای پریا و آریا
معرفی کتاب
«پریا» و «آریا» دوقلو هستند و بسیار شبیه، مانند سیبی که از وسط دو نیم شده باشد! آنها با پدر و مادر و مادربزرگشان زندگی میکنند. پریا و آریا موقع بازی، همهجا را ریخت و پاش میکنند، اسباببازیها و کاغذها و مدادهایشان روی زمین میریزد، طوری که پای مادر روی توپ کوچکی میرود که وسط اتاق افتاده است و زمین میخورد. پدر و مادر حسابی عصبانی هستند. در همین موقع، مادربزرگ پادرمیانی میکند و از بچهها میخواهد که وسایلشان را جمع کنند تا او برایشان خوراکیهای خوشمزه بخرد و قصه بگوید و... . داستان با ماجراهای مختلف پریا و آریا ادامه مییابد.
خواهران پینوکیو: 11 داستان برای نوجوانان
معرفی کتاب
این کتاب مشتمل بر یازده داستان رئال، برای گروه سنی دوازده تا شانزده سال است. این داستانها به تفکیک و به صورت یکی در میان برای دختران و پسران نوشته شده است. رفتار با مستمندان، رفتار با کودکان بدون تبعیض، انتخاب صحیح و آگاهانه، دوری از غرور و خودپسندی، همکاری و خرافات، از جمله موضوعاتی است که داستانها براساس آنها نوشته شدهاند. همچنین پایان داستانها باز است و بچهها را تشویق به تفکر میکند.
چتری با پروانههای سفید
معرفی کتاب
این داستان درباره مهربانی و محبت به دیگران است. درباره اینکه آدمها میتوانند به یکدیگر کمک کرده و گرهی از کار هم باز کنند. فقط دو ساعت به تحویل سال مانده است. «اردلان» در آرایشگاه منتظر است تا موهایش را کوتاه کند؛ ولی آرایشگاه بسیار شلوغ است... . «آتوسا» به خیاطی «شیرینخانم» رفته است تا لباس را بگیرد؛ اما برق رفته است و او پشت در مانده است... . «مریم»، دختر گلفروش، هنوز گلهایش را نفروخته است و باید قبل از تحویل سال خانه باشد و خیابانها شلوغتر از همیشه است! آیا هر یک از این بچهها میتوانند به موقع در خانه باشند و سال نو را در کنار خانواده شروع کنند؟