داستان‌های تخیلی

الکساندر پاپ، پسر کوچکی است که به‌تازگی به شهر استرمانت اسباب‌کشی کرده است. او در آن شهر با اتفاقات عجیبی روبه‌رو می‌شود که باعث ترس و وحشتش می‌شود. الکساندر دفترچه‌ای پیدا می‌کند که پر از هیولاست و سؤالات متفاوتی در آن وجود دارد و او می‌خواهد پاسخ تمامی آن‌ها را بیابد.

پسرک هیچ‌وقت خواهرش را که قبلاً از دنیا رفته بود، ندیده است؛ اما او همه جا خواهرش را می‌بیند. آن دو با هم به جاهای زیادی می‌روند. شبی پسرک خواهرش را در خواب می‌بیند. آن‌ها دوچرخه‌سواری می‌کنند، سوار قایق می‌شوند و... . هدف از ارائه این داستان آشنایی کودکان با مفهوم مرگ و رشد عاطفی در آنان است.

داستان کتاب حاضر شامل 5 قسمت است: «سیب سرخ و گل سرخ»، «عقل پخته، عقل خام»، «دعوای سگ و گربه»، «پیاله‌ای خواب» و «شلغم و عقل». نویسنده در روایتی تخیلی سعی دارد تقابل عشق و عقل را بیان کند. دختر کوچکی در شبی برفی با آدم برفی خیالی خود صحبت می‌کند و عقل را به او نشان می‌دهد؛ ولی آدم برفی عقل ندارد و نمی‌فهمد دختر چه می‌گوید.

ننه سرما در کوه‌ها زندگی می‌کند. او با لباس بلند و یخی، با موهای سفید برفی، ابرها را سرد می‌کند و بادها را به زیر برف‌ها می‌دمد و برف‌ها را از روی کوه‌ها به دشت‌ها می‌کشد. ننه سرما همیشه مشغول کار است؛ ولی خیلی تنهاست. این داستان اقتباسی از قصه عمو نوروز است. عمو نوروز سمبل بهار و رویش و ننه سرما سمبل سکون و انجماد است.

کتاب شامل سه داستان کوتاه است. داستان اول درباره جوجه طلایی و کوچولویی است که فکر می‌کند بچه خانم مرغه و آقا خروسه نیست و می‌خواهد با ماهی سیاه زندگی کند. داستان دوم روایت زندگی غنچه گل سرخ است و قصه سوم درباره زرافه‌ گردن کوتاه است که نمی‌تواند از برگ درختان تغذیه کند.

اثر حاضر شامل سه داستان کوتاه و خیال‌انگیز است. بزغاله کوچولو از داشتن زنگوله قدیمی خجالت می‌کشد، سوسک سیاه دلش می‌خواهد جایی گرم و نرم برای خودش داشته باشد و آقای ماه برای دخترش گهواره‌ای از ابر می‌سازد. هدف افزایش قدرت تخیل و خلاقیت در کودکان است.

این کتاب حاوی سه داستان کوتاه و تخیلی است که با مطالعه آن‌ها، کودکان با صفات اخلاقی قضاوت نکردن دیگران، کمک به دیگران در شرایط مختلف و محبت و مهربانی کردن آشنا می‌شوند.

این کتاب دربردارنده سه داستان است که ضمن ترسیم دنیایی خیال‌انگیز به تفهیم موضوعاتی مانند رعایت نظم، توجه کردن به نظافت، لجبازی نکردن و... برای کودکان می‌پردازد.

این کتاب دربردارنده سه داستان تخیلی است که در هریک از آن‌ها به موضوعاتی مانند کشف حقیقت، مهربانی کردن، عشق ورزیدن، تصمیم‌گیری درست و عاقلانه و... پرداخته می‌شود.

در این داستان، افسانه‌ای بازگو می‌شود که در شمال ایران و در جنگل‌های عباس‌آباد رخ داده است. مرادعلی هیزم‌شکن برای قطع درختی خشک با درخت پیر صحبت می‌کند و به‌دنبال راهی است تا قمری‌های جوان را که در بالای درخت لانه دارند، نجات دهد. حفاظت از محیط زیست و کمک به دیگران و حفظ راه و رسم انسانیت از نکات مطرح در این داستان است.