Skip to main content

نوازنده

معرفی کتاب
در این داستان، جرالدین موشی است که روزی یک تکه پنیر بزرگ پیدا می‌کند و از دوستانش کمک می‌گیرد تا آن پنیر بزرگ را به مخفی‌گاهش ببرد. جرالدین به هر یک از دوستانش تکه‌ای از پنیر می‌دهد و متوجه می‌شود که داخل آن، مجسمه‌ای از موش بزرگی وجود دارد که نی‌لبکی در دست دارد و هر شب موسیقی می‌نوازد.

درخت الفبا

معرفی کتاب
حروف الفبا روی برگ‌های درخت بزرگی خانه دارند و هر حرف روی برگی می‌نشیند تا اینکه توفان بعضی از حروف را با خود می‌برد و بقیه از ترس پنهان می‌شوند. زنبور به حروف یاد می‌دهد که به هم متصل شوند و کلمه بسازند. کرم ابریشم به آن‎ها می‌آموزد که در کنار هم جمله بسازند. این داستان با هدف افزایش قدرت تخیل در کودکان به رشته تحریر درآمده است و درباره صلح و دوستی است.

پشت و رو

معرفی کتاب
«رایلی» دختر شاد و سرحالی است که به علت تغییر شغل پدرش مجبور است از همه چیزهایی که دوست دارد دست بکشد و به محل جدیدی برود و این کار برای او خیلی سخت است. رایلی غمگین است و حوصله هیچ کاری را ندارد. احساسات او (غم، شادی، ترس ... ) تصمیم می‌گیرند با کمک هم کاری کنندتا رایلی به زندگی عادی بازگردد.

جزیره‌ی دکتر لیبریس

معرفی کتاب
بیلی قرار است تابستان را همراه مادرش در خانه دکتر لیبریس بگذراند. مکانی که نه تلویزیون دارد، نه تبلت. بیلی با ورود به خانه دکتر، به سراغ کتابخانه می‌رود؛ اما کتاب‌های کتابخانه، اتفاقات عجیبی را در اطراف بیلی رقم می‌زنند. کشف علت آن اتفاقات ماجرا‌های این داستان را شکل می‌دهد.

استرمانت و برق دزدک‌ها

معرفی کتاب
الکساندر، پسر کوچکی است که از نور خورشید دوری می‌کند. چشمان او در تاریکی به‌خوبی می‌بیند. الکساندر به‌تازگی متوجه شده است که چراغ‌های مدرسه بی‌دلیل خاموش می‌شوند و بچه‌ها به هر وسیله برقی که دست می‌زنند، دچار برق‌گرفتگی می‌شوند. او قصد دارد با قدرتمندترین هیولای برق‌دزد مبارزه کند.

فرار هیولای مومیایی از موزه

معرفی کتاب
الکساندر و هم‌کلاسی‌هایش به اردوی شبانه در موزه استرمانت می‌روند و در آنجا با صحنه‌های عجیبی روبه‌رو می‌شوند؛ دزدیده شدن عقرب یاقوتی، راه رفتن مومیایی تاولی و... . بچه‌ها فکر می‌کنند که الکساندر خیالاتی شده ، اما او مطمئن است که این اتفاقات رخ داده است. به‌همین دلیل تلاش می‌کند تا از حقیقت ماجرا آگاه شود.

شوکولاسور ظاهر می‌ شود!

معرفی کتاب
الکساندر داخل گودالی می‌افتد که در آن ردپای هیولایی وجود دارد. او تصور می‌کند آن ردپا متعلق به یک موش پاگنده است؛ اما حوادث و مدارک به‌دست آمده نشان می‌دهد که آن ردپا متعلق به موش نیست. الکساندر به‌دنبال کشف حقیقت و مبارزه با هیولای واقعی است.

در دام سبزیجات آدم‌خوار

معرفی کتاب
الکساندر در اتفاقی عجیب متوجه می‌شود که تمامی اشیای اطرافش به هیولا تبدیل شده‌ و حالا وارد مدرسه شده‌اند؛ چراکه برنامه غذایی مدرسه تغییر کرده است و هم‌کلاسی‌هایش بی‌دلیل گریه می‌کنند. الکساندر این‌بار هیولا‌ها را در شکل سبزیجات غول‌پیکر می‌بیند. او برای نجات مردم شهرش به جنگ با آدم‌خوارها می‌رود.

حمله سایه‌های خرابکار

معرفی کتاب
الکساندر و دوستانش برای محافظت از شهرشان یک گروه فوق‌سرّی تشکیل داده‌اند. هیولاهای خرابکار همه شهر را تسخیر کرده‌اند. الکساندر به‌دنبال راه‌حلی است تا خرابکاران را بترساند. او تصور می‌کند که دوستش تبدیل به هیولا شده است و نمی‌داند چگونه باید او را نجات بدهد.

شهر در محاصره کرم‌های خاکی

معرفی کتاب
الکساندر تصمیم گرفته تا راز حروف «م»، «ف»، «م»، «ه» را که در دفتر چه هیولا پیدا کرده است، بیابد. برای این کار او باید با هیولای استرمانت بجنگد. در این راه او در خیابان‌های شهر با کرم‌هایی روبه‌رو می‌شود که سطح زمین را پر کرده‌اند. او و هم‌کلاسی‌هایش، ریپ و نیکی، چگونه می‌توانند از شّر کرم‌ها خلاص شوند؟