گزارشی درباره کوسهها
معرفی کتاب
این کتاب درباره پسربچهای به نام بنی مکگی و دوست عجیبش است. او یک روز به دریا میرود و بعد از آن روز احساس میکند در راه مدرسه، خانه و همهجا کوسهای پشت سرش میآید و به او نگاه میکند. بنی بالاخره موفق میشود کوسه را پیدا کند و خیلی زود با همدیگر دوست میشوند. او میخواهد کوسه را با خود به کلاس و میان همکلاسیهایش ببرد، اما آیا چنین چیزی ممکن است و میتواند کوسه را از تور ماهیگیرها و صیادان در امان نگه دارد؟
ماجرای چالشهای بنی مکگی برای نجات دوستش از دست ماهیگیرها و بردن کوسه به مدرسه را در کتاب حاضر خواهید خواند.
ماجرای چالشهای بنی مکگی برای نجات دوستش از دست ماهیگیرها و بردن کوسه به مدرسه را در کتاب حاضر خواهید خواند.
بنی مکگی و جناب کوسه: ما بچه معروفها
معرفی کتاب
این کتاب یکی از جلدهای مجموعه بنی مکگی و جناب کوسه میباشد.که با داستانهای تخیلی سعی دارد با مخاطب ارتباط برقرار کند.
موضوع این کتاب دردسرهای مشهور شدن است. بنی مکگی پسر بچهای است که با کوسهای به نام دندانارهای دوست است. دندان ارهای کارهای جالبی انجام میدهد، مثلاً یک روز که پای بنی به ظرف شیرینی گیر کرد و شیرینیها به هوا رفتند، کوسه جهشی زد و همه شیرینیها را یکجا خورد. بنی هم از این حرکت کوسه فیلم گرفت و در فضای مجازی منتشر کرد. این اتفاق تازه آغاز دردسرها بود. حالا کوسه و بنی معروف شده بودند و خبرنگارها و رسانهها به دنبال آنها!...
موضوع این کتاب دردسرهای مشهور شدن است. بنی مکگی پسر بچهای است که با کوسهای به نام دندانارهای دوست است. دندان ارهای کارهای جالبی انجام میدهد، مثلاً یک روز که پای بنی به ظرف شیرینی گیر کرد و شیرینیها به هوا رفتند، کوسه جهشی زد و همه شیرینیها را یکجا خورد. بنی هم از این حرکت کوسه فیلم گرفت و در فضای مجازی منتشر کرد. این اتفاق تازه آغاز دردسرها بود. حالا کوسه و بنی معروف شده بودند و خبرنگارها و رسانهها به دنبال آنها!...
مامان تمساح
معرفی کتاب
این داستان درباره «مادر بودن» است؛ مادرها چه پیر باشند چه جوان مهربان هستند؛ حتی اگر یک تمساح باشند باز هم مهربان هستند و از فرزندانشان مراقبت میکنند. این کتاب درباره یک تمساح بزرگ است که از رودخانه وارد جنگل شده است. حیوانات جنگل از شیر گرفته تا میمون بچههایشان را برداشتند و در جای امنی مخفی شدند. آنها تصور میکردند ممکن است تمساح به کودکان آنها آسیب برساند اما واقعیت اینگونه نبود و تمساح برای کار دیگری به آن جنگل آمده بود؛ کاری که ثابت میکرد تمساح هم مثل همه مادرها مهربان است.
پیچوله کوچوله
معرفی کتاب
این کتاب، قصه حلزونی کوچک بهنام «پیچوله» است که میخواهد پدربزرگش را ببیند؛ پدربزرگِ پیچولهکوچوله شبیه برخی از پدربزرگ ما انسانها پیر و بیمار است و نیاز دارد کسی از او مراقبت کند و مادر پیچولهکوچوله این وظیفه را برعهده این حلزون کوچک میگذارد. پیچوله با خوشحالی راهی خانه پدربزرگ میشود که چند باغچه دورتر از خانه آنهاست؛ اما سر راهش موانعی قرار دارد...
توپیتو
معرفی کتاب
قصه این کتاب در یک جنگل کوچک رخ میدهد و درباره توپیتو، کرم کوچک قصه است که مشغول خوردن برگها و میوههاست و از نعمتهای طبیعی استفاده میکند. او با کمک دوستانش متوجه میشود برگهای سبز چطور رشد میکنند و خداوند به او لطفهای بیشمار کرده است.
نویسنده سعی دارد مفهوم شکرگزاری را که از مهمترین فرایض اسلامی است را در قالب داستانی کوتاه که از زبان شخصیتهایی مثل کرم، خورشید و ابر بازگو کند و برای کودکان شرح دهد.
نویسنده سعی دارد مفهوم شکرگزاری را که از مهمترین فرایض اسلامی است را در قالب داستانی کوتاه که از زبان شخصیتهایی مثل کرم، خورشید و ابر بازگو کند و برای کودکان شرح دهد.
فیفیلو
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از داستانهای کودکانه است که شخصیتهای اصلی آنها حیوانات گوناگون با چالشهای مختلف هستند. مثلاً یکی از این قصهها درباره فیفیلو است. او فیل کوچولویی تنها است که بلد نیست با کسی دوست شود. پرپری که پرندهای مهربان بود به او یاد داد تا با گفتن «سلام» به بقیه، با حیوانات جنگل ارتباط برقرار کند و با آنها دوست شود.
این قصهها سعی دارند آداب اجتماعی و رفتاری را به کودکان بیاموزند تا در اجتماع زندگی بهتری داشته باشند.
این قصهها سعی دارند آداب اجتماعی و رفتاری را به کودکان بیاموزند تا در اجتماع زندگی بهتری داشته باشند.
بفرما لونهی من
معرفی کتاب
همهی اتفاقات تازه با سؤال شروع میشود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد. داستان این کتاب دربارهی کلاغی به نام قارجیلینگ است. او قرار بود برای مهمانی دوست عزیزش چیزهایی بخرد. برای آش، سبزی و دانهی تازه بخرد. یک دفعه دید یک چیز خیلی خیلی برقی برقیتر به درختی آویزان است. با خودش گفت: «اگه این برقی برقی روی درخت بیفته بهتره یا بیاد لونهی من؟ » پس راه افتاد و هر چیز برق برقی که دید را برداشت. تا اینکه...
هر ماری ماره
معرفی کتاب
همهی اتفاقات تازه با سؤال شروع میشود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد. میلهمار قصهی کتاب درازترین مار شهر بود و برای همین همه مسخرهاش میکردند... او شنیده بود شهری هست که مارهایش همه شکل خودش هستند و دیگر کسی مسخرهاش نمیکند. اما برای رفتن به آن سر کتاب باید بلیت قطار میخرید ولی اگر او روی صندلی جا نمیشد؟ پس فکر کرد و فکر کرد و...
تیغتیغو
معرفی کتاب
این داستان درباره تغییر است؛ تغییر تیغتیغو. او با تیغهایش همه را اذیت میکرد و میترساند. یک روز صبح که از خواب بیدار شد، دید که دیگر تیغ ندارد. تیغتیغو به موجودی صورتی و نرم مثل مارشملو تبدیل شده بود. دیگر مثل سابق کسی از او نمیترسید و نمیتوانست بقیه را اذیت کند. کسی میداند تیغتیغو حالا باید چهکار کند؟