Skip to main content

یک روز اتوبوسی

معرفی کتاب
«سی‌جی» و مادربزرگش هر هفته به کلیسا می‎روند و مجبورند با اتوبوس به خانه برگردند. سی‌جی ناراحت است که چرا آن‌ها ماشین ندارند و باید سوار اتوبوس شوند. در طول راه مادربزرگ او را متوجه زیبایی‌هایی می‌کند که در اطرافش هستند و او هر روز بدون توجه از کنار آن‌ها رد می‌شود.

استلا ملکه ‌برفی

معرفی کتاب
این داستان با نگاهی تخیلی، فصل زمستان را معرفی می‌کند. «سام» برای اولین‌بار، برف می‌بیند و از استلا، درباره دانه‌های برف، ساختن آدم برفی و... سؤال‌های زیادی می‌کند. استلا با علاقه به پرسش‌های سام پاسخ می‌دهد و از او دعوت می‌کند تا با هم یک آدم برفی خیلی بزرگ بسازند.

استلا، برایم داستان می‌خوانی

معرفی کتاب
«استلا»، داستان‌ و شعر را بسیار دوست دارد. هر جا می‌رود، کتاب می‎خواند؛ حتی وقتی با برادر کوچکش «سام» به دنبال کشف هر چیزی هستند. استلا به کنجکاوی‌های برادرش، درباره زندگی حشرات، شکل ابرها و رشد گیاهان پاسخ می‌دهد تا او هم مانند استلا از خواندن کتاب لذت ببرد.

استلا، پری جنگل

معرفی کتاب
«سام» برادر کوچک «استلا»، درباره پریان، سوال دارد و به سراغ استلا می‌رود. او با سام به جنگل می‌رود تا بتواندحداقل یک پری ببیند. برخلاف همیشه، سام در این ماجراجویی تازه، نظرهای جالبی می‌دهد که استلا را شگفت‌زده می‌کند.

استلا، شاهزاده‌ آسمان

معرفی کتاب
در این داستان، «استلا» و «سام»، در دل شب به تماشای طبیعت می‌روند تا با زندگی ماه و خورشید و ستاره ها آشنا شوند. سام مثل همیشه پرسش‌های زیادی درباره علم نجوم دارد و استلا هم مثل همیشه در کمال آرامش، به تمام پرسش‌های او پاسخ می‌دهد.

میز سحر‌آمیز، الاغ طلایی، چماغ جادویی و داستان‌های دیگر

معرفی کتاب
این کتاب ۱۷ داستان دارد که در مرکز بیشتر قصه‌ها، دخترکی زیبا در معرض خطرات بزرگی قرار می‌گیرد؛ اما به مدد نیروهای خیر و پاک نجات پیدا می‌کند. پیام اخلاقی داستان‌ها، دوستی و مهربانی و مبارزه با ظلم و بی‌رحمی است.

سیندرلا و داستان‌های دیگر

معرفی کتاب
کتاب حاضر ۱۵ داستان دارد. در داستان «سیندرلا»، او دو خواهر ناتنی بدجنس دارد که به روش‌های مختلف او را اذیت می‌کنند. روزی شاهزاده جشنی برگزار می‌کند تا همسر دلخواهش را انتخاب کند. شاهزاده سیندرلا را انتخاب می‌کند؛ اما سیندرلا سعی می‌کند، شاهزاده متوجه نشود او کجا زندگی می‎کند. سرانجام شاهزاده به حقیقت پی می‌برد و با سیندرلا ازدواج می‎کند.

نیکولا کوچولو، قوانین رانندگی

معرفی کتاب
پدر «روفوس» پلیس است و به مدرسه آمده تا دانش‌آموزان را با قوانین رانندگی آشنا کند. بچه‌ها با سؤال‌های مختلف، آقای پلیس را درگیر کارهای عملی می‌کنند. پدر روفوس از شیطنت‌ بچه‌ها خسته شده است؛ اما آن‌ها قصد دارند برای بازی به خانه او بروند.

نیکولا کوچولو، عکس یادگاری

معرفی کتاب
نیکولا و دوستانش برای گرفتن عکس یادگاری، بهترین و زیباترین لباس‌هایشان را می‌پوشند و در مدرسه حاضر می‌شوند؛ اما بین بچه‌ها، آقای ناظم و آقای عکاس درگیری به وجود می‌آید و گرفتن عکس کنسل می‌شود. بچه‌ها تصمیم می‌گیرند که عکس را در خانه «ژوفروا» و با دوربین پدر او بگیرند.

نیکولا کوچولو، دردسر در موزه

معرفی کتاب
خانم معلم «نیکولا» و دوستانش را به موزه می‌برد. بچه‌ها از بودن در موزه لذت می‌برند و تصمیم می‌گیرند با هم «قایم‌باشک» بازی کنند. در این میان یکی از اشیای قدیمی موزه گم می‌شود!. این موضوع در رسانه‌ها پخش می‌شود و بچه‌ها را بسیار نگران می‌کند؛ زیرا نیکولا آن شی را شکسته است. حال چه اتفاقی می‌افتد!؟