داستان‌ کوتاه

در این داستان کودکان با نحوه زندگی عشایر و کوچ‌نشینی آشنا می‌شوند. داستانی شاعرانه که تصویری دوست‌داشتنی از زندگی در طبیعت و سیاه‌چادرها را ترسیم می‌کند. ترسیم خودکفایی در این داستان به خوبی مشهود است.

دختری کوچک و تنها به‌نام باهار در میان زباله‌های شهر جعبه‌ای جادویی پیدا می‌کند که داخل آن چهار آدامس لیمویی وجود دارد. جویدن هر یک از آدامس‌ها یک آرزو را برآورده می‌سازد؛ اما باهار فقط برای دیگران آرزو می‌کند و هیچ آرزویی برای خودش ندارد. توجه به یکدیگر از پیام‌های این داستان است.

در این داستان حسن کچل به سفارش مادرش و اهالی روستا در مسابقه‌ای که پادشاه برای یافتن پسر باهوش ترتیب داده است، شرکت می‌کند و در طی مراحل مسابقه که عجیب هم به نظر می‌رسد، برنده می‌شود. انسانیت و دوستی از نکات اخلاقی مطرح شده است.

در این داستان حسن کچل زیرک و باهوش به سفارش مادرش برای فروش تخم‌مرغ‌ها راهی بازار می‌شود؛ اما در بین راه با شیطنت یکی از دوستانش تخم‌مرغ‌های اصلی با تخم‌مرغ‌های گچی جابه‌جا می‌شود. فکر کردن و گرفتن تصمیم درست به دور از هیجان، در مواقع دشوار از آموزه‌های این داستان است.

حسن کچل پسری از روستاهای آذربایجان بود که به دلیل هوش و ذکاوت و البته کچلی سرش، میان همه معروف بود. یک روز حسن کچل طبق عادت همیشه به ماهیگیری رفت و متوجه شد که روخانه خشک شده است. کشف علت این موضوع داستان را شکل می‌دهد. کمک به همنوع مهم‌ترین نکته مطرح در این داستان است.

در کتاب مصور حاضر، با روایت یک داستان اجتماعی که شخصیت‌های آن را سه کودک خردسال به نام‌های «کپل»، «مپل» و «تپل» بازی می‌کنند، موضوع نظافت و پاکیزگی و تأثیر آن بر سلامت انسان آموزش داده می‌شود.

این داستان به ماجرای مبعوث شدن حضرت محمد (ص) به پیامبری، نحوه تبلیغ دین اسلام، ماجرای «لیلة‌المبیت» و چگونگی شکل‌گیری جنگ میان کافران و مسلمانان برای فتح مکه می‌پردازد. هدف آشنایی کودکان با زندگی پیامبران است که منجر به تقویت اعتقادات دینی آن‌ها می‌شود.

کتاب مصور حاضر مشتمل بر سه داستان با شخصیت اصلی دختری به نام پنی است. در این داستان‌های طنزآمیز، پنلوپه جوتر یا همان پنی حرکت‌های عجیبی انجام می‌دهد که گاهی همگان را به دردسر می‌اندازد. در این داستان او با حرکتی عجیب دخترعمه خود را کچل می‌کند و حوادث عجیب بعدی را رقم می‌زند.

داستان این کتاب با تأملی در قرآن کریم درباره بخشی از زندگی حضرت سلیمان (ع) نوشته شده است. داستان این کتاب درباره ارتباط حضرت سلیمان (ع) با مورچه‎ها و ملکه آن‌هاست. هدف، آموزش انجام کار خوب، داشتن اخلاص در عمل و خداشناسی به کودکان است.

داستان «گوش دادن» به صورت هدفمند را به کودکان می‌آموزد و می‌کوشد با تقویت مهارت پشتکار در آنان و تشویقشان به شرکت در کار گروهی، کمکی مؤثر در جهت استاندارد کردن تربیت کودک به والدین بدهد. ضمن آنکه اتفاقات داستان را می‌توان به‌صورت عملی برای کودک بازسازی کرد.