Skip to main content

سقلمه

معرفی کتاب
نویسنده در این رمان طنز زندگی پسری جوان و ناپخته به نام مرتضی را روایت می‌کند که با رسیدن به سن ازدواج، برای پیدا کردن همسر مورد علاقه‌اش تقلا می‌کند. مرتضی در خانواده‌ای متوسط رو به پایین زندگی می‌کند و در جریان خواستگاری‌های متعددش از دختران، با فرهنگ، سلیقه و ایده‌آل‌های طبقات دیگر جامعه آشنا می‌شود. او در این مسیر با مشکلات و چالش‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کند. رمان «سقلمه» در 18 فصل با عناوین جذابی برای مخاطب نگارش شده است.

مسجد عجیب و غریب

معرفی کتاب
داستان «مسجد عجیب‌وغریب» درباره یک گروه دانش‌آموزی است که از سوی مدرسه به اردوی تفریحی و علمی اصفهان رفته‌اند، اتفاقاتی که در این اردو رخ می‌دهد لحظاتی شاد را برای دانش‌آموزان رقم می‌زند که لبخند را روی لب مخاطب نیز می‌نشاند. این کتاب مشتمل بر داستان‌های کوتاه طنز برای نوجوانان با عنوان‌های «نقشه شیطانی»، «اولین جایزه عمرم»، «یک فکر بکر» و… است.

بی‌نمازها خوشبخت‌ترند

معرفی کتاب
«کتاب بی‌نمازها خوشبخت‌ترند!؟» مجموعه داستان‌هایی دخترانه با موضوع نماز، حجاب، شعار دینی و فضیلت‌های آنها است که داستان‌ها با زبان جذاب و متناسب با ذائقه نوجوانان امروزی روایت شده است. این کتاب برای دختران نوجوان دارای جذابیت می‌باشد. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: «دوست دارم آسمان همین الان روی سرم آوار شود! دیشب تا خود صبح چرت زدم و درس خواندم؛ اما چه فایده؟ چه فایده که امروز جای نمره بیست، یک هفده خوش‌آب‌ورنگ نصیبم شد. آخه هفده هم شد نمره؟ خدا با من لج افتاده! وگرنه هیچ دلیلی ندارد که نمره‌ام کم شود. محیا سری برای خانم اسدی تکان می‌دهد و لبخندزنان می‌آید سمت من. از لبخندش حالم بد می‌شود؛ باید هم لبخند بزند؛ باید هم در دلش عروسی بگیرد. امروز بهترین نمرهٔ کلاس را گرفته است. کتاب‌ها را می‌اندازم داخل کوله؛ نگاهم را از چشمان خندانش می‌گیرم؛
از در مدرسه پایمان را بیرون نگذاشته‌ایم که ماشینِ بابا را می‌بینم؛ از دود اگزوزش لجم می‌گیرد؛ می‌خواهم زودتر محیا را راهی کنم؛ نمی‌خواهم ماشین پت‌پتی‌مان را ببیند و در خلوت به ریشمان بخندد؛ اما صدای بابا اجازه نمی‌دهد: «سلام بر دختران باهوش کلاسِ اول متوسطهٔ مدرسهٔ شهید رجایی».»

احساس بدی دارم

معرفی کتاب
کتاب «احساس بدی دارم»، یک داستان اکشن-کمدی درباره‌ی پسری به نام هنری است، هنری لمبرت که از همه‌ چیز می‌ترسد و دوست ندارد به ساحل برود چون از اسب‌های دریایی، خرچنگ‌ها و کوسه‌ها می‌ترسد ولی برخلاف میلش به یک اردوی بقا فرستاده می‌شود. داستان کتاب از این قرار است که هنری به جای گذراندن تابستان با بازی‌های ویدئویی، به اردوی بقای «استرانگ‌وود» فرستاده می‌شود. او که به هیچ وجه اهل طبیعت و سختی کشیدن نیست، با این شرایط کنار نمی‌آید. والدینش نگران هستند که او بیش از حد به راحتی وابسته شده باشد. این کتاب ترکیبی از ماجراجویی، طنز و موقعیت‌های خنده‌دار است که خواننده را تا پایان همراهی می‌کند.

سرزمین بچه‌های ضرردار: تونل وحشت جهانی

معرفی کتاب
مجموعۀ سه جلدی «سرزمین بچه‌های ضرردار» که در آن چهار شخصیت جان، توکا، گیل و گیو دوست‌هایی هستند که می‌خواهند با کمک بچه‌های کره‌ی زمین، دنیایی مخصوی خودشان اختراع کنند. یک دنیای هیجان‌انگیز که فقط مال بچه‌هاست. دنیای گنده و باحالی که می‌شود توی آن بی‌نهایت ورجه وورجه کرد. در جلد سه با عنوان «تونل وحشت جهانی» بچه‌ها با کمک هم در سیاره‌ی نخود غیر معمولی یک پارک بازی مخصوص درست می‌کنند. آن‌ها یک تونل وحشت جهانی درست می‌کنند. افتتاح شهربازی همزمان می‌شود با تولد جان ولی دوستانش به او تبریک نمی‌گویند و جشنی هم در کار نیست. این موضوع و افتتاح تونل همراه می‌شود با اتفاقات عجیبی که دردسرهای زیادی برای آن‌ها درست می‌کند.

ماجراهای ژان و ژان و... ژان! یک نخودفرنگی برای شش نفر

معرفی کتاب
مجموعه‌ی 7 جلدی «ماجراهای ژان و ژان و... ژان!» داستان یک خانواده‌ی پر جمعیت است که شش پسر دارند: ژان.آ، ژان.ب، ژان.پ، ژان.ت، ژان.ث، ژان ج، ژان. در هر جلد خانواده با اتفاقات عجیب و بامزه‌ای روبرو می‌شوند. ماجراها و اتفاقاتی که پسرها به وجود می‌آورند داستان‌ها را پیش می‌برد. جلد 7 این مجموعه با عنوان «یک نخود فرنگی برای شش نفر»، ژان‌ها همچنان دنبال ماجراجویی هستند و اتفاقات سرگرم‌کننده‌ای برای‌شان پیش می‌آید. جلسات اسرارآمیز، باشگاه یک نفره، ماهیگیری خانوادگی و گذراندن یک شب در کلبه‌ی درختی و ماجراهای دیگری که داستان را به پیش می‌برد.

مدرسه‌ی نیشگون

معرفی کتاب
نویسنده این اثر با نگاهی نو و بیانی طنزگونه به بازنویسی و تلفیق دو کتاب روزنامه سقفی و هم‌شاگردی که در دهه هفتاد نگارش یافته پرداخته است. در معرفی این کتاب می‌خوانیم: «مدرسه‌ی نیشگون یه روزنامه سقفی داره که توش همه‌چی پیدا می‌شه از سرملاقه‌های تندوتیز و آتشین تا جمله‌سازی‌های بامزه و نمکین از شب شعر انجمن شاعران ناشی تا داستان‌های داغ خاش‌خاشی از کلاس‌‌ملاس‌های قاتی‌پاتی تا آگهی‌های تبلیغاتی.»

اردوگاه سه کله‌گاو، چطور یک بچه کوآلا را زهره‌ترک کنیم؟

معرفی کتاب
مجموعه «اردوگاه سه‌ کله‌گاو»، یک داستان طنز و واقع‌گرایانه است که در قالب یک مجموعه‌ی داستان گرافیکی منتشر شده است. داستانِ کتاب «چطور یک بچه کوآلا را زهره‌ترک کنیم؟» یک روز توی مدرسه‌ی شبانه‌روزی اردوگاه سه کله‌گاو، سروکله‌ی یک کوآلا پیدا می‌شود. پس طبیعی است که دردسر جدید بچه‌های این مدرسه پیدا کردن جواب این سوال‌ها باشد: سفر دریایی مهم‌تر است یا کوآلا؟ هتل زیر دریا مهم‌تر است یا کوآلا؟ دسته‌جمعی سفر رفتن (حتی با بره‌شلو) مهم‌تر است یا کوآلا؟ نقشه کشیدن مهم‌تر است یا کوآلا؟ جواب همه‌ی این سوال‌ها توی این کتاب است.

اردوگاه سه کله‌گاو، چطور به یک نمایش گند بزنیم؟

معرفی کتاب
مجموعه «اردوگاه سه‌ کله‌گاو»، یک داستان طنز و واقع‌گرایانه است که در قالب یک مجموعه‌ی داستان گرافیکی منتشر شده است. کتاب «چطور به یک نمایش گند بزنیم؟» داستان بچه‌های یک اردوگاه را روایت می‌کند که قرار است یک نمایش اجرا کنند اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود. گاهی ستاره‌ی بختمان یکهو پیدایش می‌شود. یعنی شب می‌خوابیم، صبح بیدار می‌شویم و می‌بینیم قرار است ستاره‌ی سینما بشویم و تازه یک مامانِ خفن پولدار و هنرمند هم پیدا می‌کنیم. اما وقتی تعدادمان زیاد بشود، درست مثل بچه‌های اردوگاه سه‌کله‌گاو، آن‌وقت است که این ستاره‌ی بخت بدبخت گیج‌وویج می‌شود، اصلاً ستاره‌ی بخت آن‌قدر دست‌به‌دست می‌شود که خسته و درمانده فلنگ را می‌بندد! شاید هم همه‌مان دسته‌جمعی بشویم ستاره‌های کوچولویی که کنار هم می‌درخشیم... کسی چه می‌داند؟!

پدرام‌السلطنه در ارگ خونین

معرفی کتاب
کتاب «پدرام‌السلطنه در ارگ خونین»، جلد دوم از مجموعه کتاب‌های پدرام‌السلطنه است. این کتاب ماجرایی طنزآمیز و تاریخی است که حول محور شخصیت پدرام، نوجوانی علاقه‌مند به کتاب‌های تاریخی، می‌چرخد. اگر در قرن بیست‌ویکم به شما پیشنهاد پادشاهی کشوری را بدهند، قبول می‌کنید؟ پدرام به‌جای بازی‌ کامپیوتری و چت جی‌پی‌تی، عاشق کتاب‌های تاریخی است و می‌داند اگر مسئولیتی را بپذیرد در آینده نبردهای خونینی رخ می‌دهد. او در چنین شرایطی به دربار کریم‌خان زند دعوت می‌شود. پدرام‌السلطنه در ارگ کریم‌خانی! چه کسی اگر بداند عمر سلطنتش یک‌ سال بیشتر نیست باز هم پیشنهاد پادشاهی را می‌پذیرد؟ ! پدرام آمده تا خطر کند و اگر ناچار شد دست‌به‌شمشیر شود. دلش می‌خواهد آقامحمدخان را مثل بچه‌ی آدم سر جایش بنشاند اما همیشه هم همه‌چیز مطابق میل او پیش نمی‌رود.