Skip to main content

توبه گرگ مرگ است به‌جز اسب و مار و مرغ!

معرفی کتاب
ضرب‌المثل‌ها مثل یک صندوق گنج هستند که همیشه کلیدش در دستان شماست. گاهی اوقات هیچ جمله‌ای مانند یک ضرب‌المثل مفهوم را نمی‌رساند. مجموعه 3 جلدی «‌ضرب المثل‌های زنده‌» نوشته غلامرضا حیدری ابهری، مجموعه‌ای از صدها ضرب‌المثل فارسی است که با شرح ساده و روان، مفاهیم عمیق را به کودکان و نوجوانان آموزش می‌دهد. تصاویر رنگی و جذاب کتاب، مطالعه را لذت‌بخش و آسان‌‌تر کرده است. در جلد دوم این مجموعه با ضرب‌المثل‌های جالبی درباره گرگ‌ها، مارها، اسب‌ها و مرغ‌ها آشنا می‌شوید.

دیرآی و شیرآی با شرکت سگ و گاو!

معرفی کتاب
ضرب‌المثل‌ها مثل یک صندوق گنج هستند که همیشه کلیدش در دستان شماست. گاهی اوقات هیچ جمله‌ای مانند یک ضرب‌المثل مفهوم را نمی‌رساند. مجموعه 3 جلدی «‌ضرب المثل‌های زنده‌» نوشته غلامرضا حیدری ابهری، مجموعه‌ای از صدها ضرب‌المثل فارسی است که با شرح ساده و روان، مفاهیم عمیق را به کودکان و نوجوانان آموزش می‌دهد. تصاویر رنگی و جذاب کتاب، مطالعه را لذت‌بخش و آسان‌‌تر کرده است. جلد اول این مجموعه ضرب‌المثل‌ها مربوط به سگ و گاو است.

گراز‌بیک و کلاس کارآموزی

معرفی کتاب
‌‌زندگی در جنگل مقررات خودش را دارد؛ مقرراتی که از قانون جنگل پیروی می‌کند. توی جنگل، این قوی‌ترها هستند که قانون جنگل را تنظیم می‌کنند و البته خودشان هم نظارتش را به عهده می‌گیرند! در هر جلد مجموعه «قصه‌های قانون جنگل» چند قصه درباره ماجرای تعدادی از حیوانات جنگل را با شیوه روایی و استفاده از طنز، نوشته‌اند که در پایان هرکدام، نتیجه اخلاقی داستان درج شده است. در این جلد می‌خوانیم: در جنگل شیرآباد بالا، یک گرازی بود که توی تنبلی لنگه نداشت. همه‌اش می‌خورد و می‌خوابید. عوضش عیال او گرازخاتون هر روز می‌رفت سرکار و مزرعه‌ی دیگران را شخم می‌زد. وقتی هم که خسته و کوفته بر می‌گشت خانه، شروع می‌کرد به پخت‌و‌پز و رفت‌و‌روب. یک روز که گرازخاتون از تنبلی‌های همسرش به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت هرطور شده او را سر عقل بیاورد. این بود که کله سحر از خانه زد بیرون. وقتی گرازبیک لنگ ظهر از خواب بیدار شد، دید گرازخاتون سینی صبحانه و ناهارش را نگذاشته کنار تختخواب و رفته سر کار. خیلی حالش گرفته شد. لج کرد و تا عصر از رختخوابش بیرون نیامد...

الاغ زنگوله به‌گردن و شیرخان چیز‌نفهم

معرفی کتاب
زندگی در جنگل مقررات خودش را دارد؛ مقرراتی که از قانون جنگل پیروی می‌کند. توی جنگل، این قوی‌ترها هستند که قانون جنگل را تنظیم می‌کنند و البته خودشان هم نظارتش را به عهده می‌گیرند! در هر جلد مجموعه «قصه‌های قانون جنگل» چند قصه درباره ماجرای تعدادی از حیوانات جنگل را با شیوه روایی و استفاده از طنز، نوشته‌اند که در پایان هرکدام، نتیجه اخلاقی داستان درج شده است. در این جلد می‌خوانیم: یک روز شیرخان در جایگاه فرمانروایی‌اش در جنگل شیرآباد بالا نشسته بود و سخت سرگرم رسیدگی به امورات جنگلی بود که خبر دادند نماینده‌ی شیرخان، سلطان شیرآباد پایین، یک پیک با یک پیام محرمانه‌ی فوری برایش فرستاده است. شیرخان سرِ مشاورش جناب دم کلفت داد زد و گفت: «اگر گذاشتید با خیال راحت نان و پنیرمان را بخوریم!» بعد دستور داد به نماینده‌ی شیر اجازه بدهند بیاید و حرفش را بزند...

10 راز آشباریا

معرفی کتاب
«ده راز آشباریا» یک کتاب خواندنی برای نوجوانان است که با زبانی ساده، قابل فهم و با استفاده از جذابیت‌های داستانی و فضای طنز تعدادی از مهم‌ترین تکنیک‌های فریب رسانه‌ای را آموزش می‌دهد. زیرعنوان این کتاب یعنی "ده اصل طلایی که به من آموخت چگونه مخ مردم را بار فرغون کنم" به خوبی به ساختار محتوایی کتاب اشاره می‌کند. این کتاب در خلال سفر شخصیت اصلی به یک سرزمین خیالی به نام آشباریا و استخدام او در یک کمپانیِ رسانه‌ای در خلال روایتی گیرا، طنز و فانتزی، تکنیک‌هایی که این کمپانی برای فریب مردم به کار می‌برد را نمایش می‌دهد و مخاطب را نسبت به فریب‌های مشابهی که در دنیای واقعی توسط رسانه‌ها اتفاق می‌افتد حساس می‌کند. یکی ازویژگی‌های مهم این کتاب آن است که به جای بیان مستقیم و آموزشی، در قالبی تمثیلی به بیان محتوا پرداخته و به همین دلیل تا حد زیادی خودش را از پیش‌داوری‌های مخاطب رها کرده و خواندن کتاب را برای نوجوانان کم‌حوصله شیرین کرده است.

اسپاگتی باسس قرمز

معرفی کتاب
داستان این کتاب از زبان یک شخصیت نوجوان به نام کوچک‌علی روایت می‌شود و دارای موقعیت و فضاهای طنز و هیجانی است. داستان در مقطع زمانی قبل از انقلاب و در روستایی کویری می‌گذرد. از چند سال پیش به سبب اکتشاف و بهره‌برداری از یک معدن سنگ آهن پای عده‌ای مهندس، تکنسین و کارمند آمریکایی به این منطقه باز می‌شود؛ به طوری که کم‌کم آمریکایی‌های شاغل در معدن یک شهرک مدرن و امروزی به نام «آهن‌شهر» برای اسکان خانواده‌هایشان در این منطقه بنا می‌کنند. ورود افراد بومی به آهن‌شهر ممنوع است تا اینکه در نزدیکی جشن شکرگزاری آمریکایی‌ها یکی از کارمندهای ایرانی آهن‌شهر به نام معصوم‌خانی برای پیدا کردن تعدادی خروس دست به دامان اهالی روستا می‌شود....

این جوریه، این جوری!

معرفی کتاب
«ابرهای قصه‌گو» مجموعه‌ای از قصه‌گویی‌های ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضرب‌المثل‌هاست. علی باز هم کنار پنجره می‌آید و به تماشای ابرها می‌نشیند. آن‌ها هیچ وقت برای علی تکراری نمی‌شوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان می‌دهند. تازه هر بار هم که می‌آیند یک قصه برای علی تعریف می‌کنند. این داستان درباره‌ زندگی است که در روز و شب آن اتفاق‌های جورواجور رقم می‌خورد.

آشپزهای بی‌نمک

معرفی کتاب
«ابرهای قصه‌گو» مجموعه‌ای از قصه‌گویی‌های ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضرب‌المثل‌هاست. علی باز هم کنار پنجره می‌آید و به تماشای ابرها می‌نشیند. آن‌ها هیچ وقت برای علی تکراری نمی‌شوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان می‌دهند. تازه هر بار هم که می‌آیند یک قصه برای علی تعریف می‌کنند. مثلاً این بار علی با پسر خاله‌اش ایلیا پای قصه‌ی ابرها می‌نشینند و ماجرای «آشپز که دو تا شد آش یا شور می‌شود یا بی‌نمک» را می‌شنوند.

لی‌لی لی‌لی عروسی

معرفی کتاب
«ابرهای قصه‌گو» مجموعه‌ای از قصه‌گویی‌های ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضرب‌المثل‌هاست. علی باز هم کنار پنجره می‌آید و به تماشای ابرها می‌نشیند. آن‌ها هیچ وقت برای علی تکراری نمی‌شوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان می‌دهند. تازه هر بار هم که می‌آیند یک قصه برای علی تعریف می‌کنند. مثلاً این بار قصه قصه‌ی عروسی است. عروسی که بلد نیست برقصد اما می‌گوید چون زمین کج است نمی‌توانم برقصم!

یکی، یک تار مو

معرفی کتاب
«ابرهای قصه‌گو» مجموعه‌ای از قصه‌گویی‌های ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضرب‌المثل‌هاست. علی باز هم کنار پنجره می‌آید و به تماشای ابرها می‌نشیند. آن‌ها هیچ وقت برای علی تکراری نمی‌شوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان می‌دهند. تازه هر بار هم که می‌آیند یک قصه برای علی تعریف می‌کنند. این داستان درباره‌ی یک پسر کچل است که با گرفتن چندین تار مو از دوستانش کمی مو دار می‌شود!