رقابت کوهستانی: ماجرای مرگ و زندگی چند دوست در میان صخرهها
معرفی کتاب
«رقابت کوهستانی» شروع شده است، سانتاندرها آخرین پساندازشان را هم برای شرکت در مسابقه خرج کردهاند. فقط اگر جایزه را ببرند، میتوانند مثل یک خانواده کنار هم بمانند. این رمان قصهٔ پنج بچهی سه تا سیزدهساله است که وارد یک مسابقۀ نقشهکشی شدهاند. هر روزِ سفر بچهها پر از خطر، سرگرمی، شوخیهای بامزه و حسهایی آشنا مثل ترس یا دلتنگی است. بعد از خواندن این ماجراها جور دیگری به نقشهها نگاه میکنید و ممکن است بخواهید داستان پشت هر نقشهٔ کوچک و بزرگی را کشف کنید، از تهوتوی جریان نامگذاری رودخانهها، خیابانها و مسیرهای فرعی هر جنگل یا شهری در جهان سر در بیاورید و به دنیای پشت نقشههای اینترنتی سفر کنید.
وقتی موهای بابا فرار کردند
معرفی کتاب
در کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» قصهی موهایی را میخوانیم که از چسبیدن به کف کلهی آدمها خسته شدهاند، میخواهند بروند دنبال کار و زندگی خودشان. این کتاب ماجرای تعقیب و گریز بابا و موهای سربههوایش است. موها قدیمیترین دوستهای بابا بودند. با بابا به مهدکودک رفته بودند. وقتی میترسید روی سرش سیخ میشدند. حتی اولین شبی که بابا تنهایی خانهی دوستش خوابید هم کنارش ماندند اما حالا از شانه و برس خسته شدهاند. کتاب به شکلی خلاق و دوستداشتنی کمک میکند خودمان را به جای دیگران بگذاریم. بفهمیم توی سر دوستانمان چه میگذرد، زود خسته نشویم، راهحلهای بامزه و جدید پیدا کنیم، بعضی چیزها را بپذیریم و همیشه امیدوار بمانیم.
راز بزرگ فرودگاه
معرفی کتاب
کتاب «راز بزرگ فرودگاه» رُمانی پلیسی ـ آمریکایی برای مخاطب نوجوان است. فرانک و جو هاردی، دو برادر با شم قوی کارآگاهی که تاکنون پرده از راز معماهای جنایی زیادی برداشتهاند، درگیر پروندهای شدهاند که با کارهای قبلی تفاوت بزرگی دارد. این بار انگشت اتهام به سوی خود فرانک و جو گرفته شده است. آیا فرانک و جو باعث سقوط هواپیمای پستی شدهاند؟ آنها در گمشدن بستههای پستی فرودگاه چه نقشی دارند؟ آیا میتوانند بیگناهی خودشان را ثابت کنند یا اینکه این بار واقعاً خطایی از این دو برادر باهوش سر زده است؟
معمای جزیرهی کابین
معرفی کتاب
خواندن کتابهای پلیسی و کارآگاهی، علاوه بر سرگرمی، فواید دیگری هم در بردارد که برخاسته از خصوصیتهای منحصربهفرد این ژانر ادبی است. در رمان کارآگاهی، یک معمای پیچیده رخ داده است که کشف جزئیات آن جز با قدرت تمرکز، قوهی استدلال منطقی، توان حلمسئله، بردباری و پرهیز از قضاوت شتابزده امکانپذیر نیست. بنابراین خوانندگان رمانهای پلیسی و معمایی رفتهرفته این تواناییها را در خود پرورش میدهند و بدین ترتیب نه فقط هنگام خواندن، بلکه در مواجهه با تمام مسائل پیچیدهی زندگی از این تواناییهای درونیشدهی خود بهره میبرند. کتاب «معمای جزیره کابین» برای رشد قوهتخیل و آموزشِ حلمسئله با پیچیدگیهای داستانیاش مؤثر میباشد.
راز غارها
معرفی کتاب
کتاب «راز غارها» رُمانی پلیسی برای مخاطب نوجوان و هفتمین جلد از مجموعه «پسران هاردی» است؛ که نوجوانان را با ماجراهای هیجانانگیز دو برادر کارآگاه، فرانک و جو، با ریتم تند، معماهای لایهدار و فضای وهمآلود، همراه میکند. در این داستان، دو برادر بار دیگر وارد معمایی پرپیچوخم میشوند که رد آن از ناپدید شدن یک استاد دانشگاه آغاز میشود و به غاری مرموز در نزدیکی دریا ختم میشود. در بخشی از کتاب میخوانیم: «... فرانک و جو، پیغامهای رمزیِ او را روی برگههای امتحان میبینند و سعی میکنند با رمزگشایی از پیغامها، ربایندگان او را پیدا کنند. سرنخهای بهدستآمده نهایتاً دو برادر را همراه دوستانشان به غارهای تودرتوی مخوفی میرساند که به نظر میرسد مخفیگاه سارقانی مسلح باشد... .»
سه مبارز در خط آتش
معرفی کتاب
این کتاب بر اساس داستان واقعی سه همکلاسی نوشته شده است که زندگیشان پر از ماجراجویی و طنز بوده است و از این مسیر، سربلند و افتخارآفرین به شهادت رسیدند. محمد رضائیان، مسعود هاشمی و ابراهیم ابراهیمی، سه نوجوان شجاع از علامرودشت لامرد هستند که در سنین 14 و 15 سالگی به خط مقدم جبهه در دوران دفاع مقدس پیوستند. داستانی که هم از فداکاری آنها میگوید و هم از طنز و شادیهایشان در دل سختیها. این کتاب در شش فصل جذاب و خواندنی، مخاطب را غرق در دنیای ماجراجویی میکند و با تصاویر هیجان انگیز که در لابهلای صفحات قرار گرفته، تجربهای متفاوت را فراهم میکند.
اگر میشد من را ببینی
معرفی کتاب
کتاب «اگر میشد من را ببینی» از مجموعهی چاباموچی، سرگذشت دختری بااستعداد به نام آلیس سان است که بهخاطر قطعشدن بورسیه و سطح مالی پایین خانوادهاش، مجبور است از مدرسهی بینالمللیاش که خیلی دوستش دارد برود تا اینکه متوجه میشود قدرتی ماورائی پیدا کرده است و میتواند نامرئی شود... واقعاً نامرئی شود! این قدرت باعث میشود درسش را تمام کند؟ !...
کتانیهای کوکام
معرفی کتاب
امتحانات جبرانی نزدیک است و «عباس» که همیشه از زیر بار خواندن درس فرار کرده، اینبار هم سر قرار حاضر نمیشود. «مهران» که از روستای بالاتر آمده تا در خرماچینی «عماد» را همراهی کند و به عباس در درسهایش کمک کند، از نیامدن او شاکی میشود. قرار میگذارند حسابی از خجالتش دربیایند که باخبر میشوند به روستای مهران که در مرز قرار دارد، حمله شده است. حالا چند نوجوان، بدون وسیلهی درستوحسابی باید خودشان را به روستا برسانند تا مهران بتواند مادرش، «بیبی» و خواهرش «مریم» را از معرکه نجات دهد. این داستان پر از ماجراهای جذاب و هیجانانگیز است که مفاهیمی همچون اتحاد و همبستگی را به خوانندگان معرفی میکند. شخصیتهای این داستان در مقابل مشکلاتی که در پیش دارند، پایداری و ایثار به خرج میدهند.
یتیمغوره
معرفی کتاب
اسم این کتاب به گویش قمی و به معنی: بچه یتیمریزوفلفلی (برای محبت و دلسوزی و گاهی کنایه از شیطنت) بهکار میرود. رمان حاضر درباره دختری شاد و بازیگوش است که مادربزرگش او را یتیمغوره صدا میزند. در طی حادثهای یتیمغوره که بر ترک موتور پدرش سوار بوده، همراه با پدرش تصادف میکند و به کما میرود. در طی مدتی که در کماست در عالم بیهوشی روحش آزادانه سیر میکند و با شخصیت پدرِ جانبازش و همرزمان شهید پدرش آشنا میشود و اتفاقات زیادی را از سر میگذراند.
فیگی، شهر را نجات بده!
معرفی کتاب
در داستان «فیگی، شهر را نجات بده!» فیگی و نانا هر دو بورسیه شدهاند تا تحصیلاتشان را در شهر بزرگ آکرا در غنا ادامه دهند. آنها در آکرا زندگی جدیدی را آغاز میکنند و با آدمهای تازه و ماجراهای گوناگونی روبهرو میشوند. اما پس از مدتی رفتار نانا عجیبوغریب میشود. او آخر هفتهها به طرز مشکوکی غیبش میزند. فیگی یک روز او را تعقیب میکند و از محلهای ترسناک سر درمیآورد...