Skip to main content

ویزگول قهرمان

معرفی کتاب
ویز دوستش ویزگول را با خودش به مدرسه می برد. ویزگول شروع به یادگیری حروف الفبا می کند. بعد به آشپزخانه رفته و از مواد غذایی که در سطل آشغالهای آشپزخانه است استفاده می کند. خانم رز آشپز مدرسه خیلی به ویزگول سخت نمی گیرد، اما آقای مدیر با بودن مگس در آشپزخانه مدرسه مخالف است. به همین خاطر خانم رز را از مدرسه اخراج می کند و به جای او خانم ناز را استخدام می کند.اتفاقاتی می افتد که سرانجام خانم رز به مدرسه بر می گردد.

کوچولوهای شیطون: چطور میشه از دعوا دوری کرد؟

معرفی کتاب
دعوا کردن یکی از اتفاقات معمول زندگی کودکان است که البته با نظارت و کنترل می‌توان مانع آن شد. در این کتاب نویسنده کوشیده است با بیان قصه‌ای کودکانه و دعوای دو کودک، به مخاطب بیاموزد راه‌هایی برای پرهیز از دعوا وجود دارند. کودکان این داستان به همراه مادرشان راهی ابتکاری برای جلوگیری از شدیدتر‌شدن دعوا پیدا ‌می‌کنند. در واقع آن‌ها می‌آموزند چگونه از همان ابتدا از دعوا دوری کنند تا شدیدتر و غیرقابل‌ کنترل نشود.

گوکی، آدمک تلویزیونی: چگونه کودکان را در استفاده از برنامه‌های تلویزیونی و بازی‌های کامپیوتری هدایت کنیم؟

معرفی کتاب
کودکان امروزی ساعت‌های زیادی را صرف تماشای تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای می‌کنند و خانواده‌ها همواره به دنبال حل این مشکل هستند. داستان این کتاب نیز دربارۀ پسربچه‌ای‌است که به خاطر بازی‌های زیاد رایانه‌ای، از دوستانش و تیم فوتبال کنار می‌کشد. در جریان داستان می‌خوانیم که او در اثر یک اتفاق متوجه اشتباهش می‌شود و برنامه‌ای هفتگی درست می‌کند و می‌کوشد وقتش را برانامه‌ریزی کند تا به همۀکارها برسد.

سام و حیوان خانگی‌اش

معرفی کتاب
"سام" یک حیوان خانگی جدید دارد به نام خشم که آن را توی زمین بازی پیدا کرده است. سام ابتدا از آشنایی با خشم خوشحال می شود، اما پس از مدتی دیگر نمی تواند خشم را کنترل کند و دلش می خواهد از شرش خلاص شود. خشم آن قدر کارهای وحشتناک انجام می دهد که سام مجبور می شود راهی برای کنترلش پیدا کند.

با تشکر از همه

معرفی کتاب
فیگی، خوک بامزۀ داستان، به همراه دوستش فیلی می‌خواهد از تمام دوستانش به خاطر کارهای کوچک و بزرگی که برایش انجام داده‌اند، تشکر کند. اما آیا او موفق می‌شود همۀ آن‌ها را به خاطر بیاورد؟

ما حرف نداریم!

معرفی کتاب
در این داستان "فیگی" انگار دوست جدیدی پیدا کرده‌است. "فیلی" چطور؟ یعنی ممکن است که آن‌ها بعد از پیدا کردن دوست‌های جدید دیگر نخواهند با هم دوست صمیمی بمانند؟

ماشین‌سواری!

معرفی کتاب
فیگی و فیلی، شخصیت‌های دوست‌داشتنی داستان، می‌خواهند با هم به گردش بروند. اما انگار برای این سفر هیجان‌انگیزشان یک موضوع مهم را فراموش کرده‌اند... .

ببین چه شیپوری می‌زنم!

معرفی کتاب
"فیگی"، خوک بامزۀ قصه، یک شیپور پیدا می‌کند و می‌خواهد آن را برای دوستش "فیلی" هم بزند. آیا او می‌تواند درست شیپور بزند یا از صداهای عجیب و غریب آن هدف دیگری دارد؟

عچووو!!

معرفی کتاب
یک روز که فیگی، دوست صمیمی فیلی به دیدنش می‌آید متوجه چیز جدیدی می‌شود. فیلی با دیدن او مدام عطسه می‌کند. یعنی ممکن است فیلی به فیگی حساسیت داشته باشد و آن‌ها دیگر نتوانند با هم دوست بمانند؟

غافلگیربازی!

معرفی کتاب
فیلی و فیگی تصمیم می‌گیرند که غافلگیربازی کنند اما همدیگر را گم می‌کنند و خیالات عجیبی به سراغشان می‌آید. به نظر شما آن‌ها بالاخره می‌توانند دوستشان را غافلگیر کنند؟