Skip to main content

سفر پر خطر

معرفی کتاب
اعضای «انجمن سرّی بندیکت»، قرار است در خانه آقای «بندیکت»، یکدیگر را ملاقات کنند. این‌بار درحالی‌که «رینی» و دوستانش برای تعطیلات با کشتی تفریحی به کشور «پرتغال» می‌روند، مأموریتی ویژه دارند. اعضای انجمن باید آقای بندیکت را از چنگ «کرتین» و نیروهای شیطانی‎اش درآورند. رینی و دوستانش با نقشه‌های اعجاب‌انگیز باید دوست عزیز و دستیارش را نجات دهند. آیا آن‌ها موفق می‌شوند؟

گانگستر خیارشور

معرفی کتاب
هنگامی‌که «فریدولین لویشته» و «کنوت کنیتر» در حال انتقال به زندان دیگری هستند، با نقشه‌ای که کنیتر از قبل کشیده است، فرار می‎کنند! وقتی فریدولین و کنیتر به جای امنی می‌رسند، کنیتر نقشه بعدی را برای افرادش بازگو می‎کند. آن‌ها می‎خواهند برای چاپ اسکناس‌های تقلبی، کمیسر «کلیکر» را گروگان بگیرند؛ اما افراد کنیتر نمی‌دانند چرا باید این کار را بکنند. کنیتر می‎داند که گروه «ادی ارلیش»، به خاطر کمیسر هر کاری می‎کنند. «تینو تران» از افراد ادی مجبور است برای آن‌ها کلیشه بسازد!

جادوگرها

معرفی کتاب
قهرمان داستان پسربچه‌ هفت‌ساله‌ای است که بعد از کشته شدن پدر و مادرش در حادثه رانندگی، با مادربزرگش زندگی می‎کند. مادربزرگ قصه‌گوی فوق‎العاده‌ای است و برای پسرک از جادوگرها می‎گوید. او معتقد است که جادوگرها در اطراف ما هستند و با ما زندگی می‎کنند؛ سپس راه‌های تشخیص جادوگرها را از آدم‌های عادی توضیح می‎دهد. جادوگرها همیشه دستکش به دست دارند، آن‎ها همیشه کلاه‌گیس می‌گذارند؛ چون کچل هستند، جادوگرها بینی بزرگی دارند تا بتوانند بو بکشند، آن‌ها چشم‌های متفاوتی دارند، جادوگرها... .

معمای مورگن‌روت

معرفی کتاب
کمیسر «ناگل» که به خاطر سرِ تاسش به «کلیکر»، یعنی «کله‌مرمری»، معروف شده، از اسلحه و خشونت بیزار است. او این‌بار درگیر پرونده مرموزی شده است که در آن دو تبهکار قصد جان یکدیگر را دارند. کمیسر با دست خالی، هم باید جلوی قتل را بگیرد، هم آن‌ها را دستگیر کند. دوستانش، شش خلافکار سابق که جای پروژه‌های غیرممکن و نفس‌گیر در زندگیشان خالی است، بی‌صبرانه منتظرند که کمیسر آن‌ها را به ماجراجویی تازه‌ای دعوت کند.

این کتاب را ممنوع کنید

معرفی کتاب
کتاب مورد علاقه­ ی «امی­­ آن»، ممنوع شده! قهرمان کتاب‌خوان قصه ما، هرچه توی کتابخانه دنبال کتاب مورد علاقه‌اش می­ گردد، آن را پیدا نمی­ کند. کتابدار مدرسه می­ گوید این کتاب را از قفسه‌­ها جمع کرده­‌اند چون مادر یکی از دانش‌­آموزها آن را برای مطالعه بچه‌‌ها مناسب نمی‌داند. همیشه همه­ جای دنیا، آدم‌ هایی هستند که خیال می­ کنند می­ توانند به جای دیگران فکر کنند و تصمیم بگیرند! بچه‌‌های مدرسه، تصمیم می‌گیرند نشان دهند که این برداشت صحیح نیست. این کوشش‌ها، علاقه‌مندی بچه‌ها را نسبت به مطالعه در پی دارد؛ حتی کسانی که به مطالعه علاقه‌ای نداشته‌‌اند...

آخرین روز خانم بیکسبی

معرفی کتاب
خانم «بیکسبی» از آن دسته معلم‌هایی است که مدرسه را تا حدی قابل تحمل می‌کنند! معلم‌هایی که خیلی‌وقت است دست از تلاش کشیده‌اند؛ ولی ناگهان به خودت می‌آیی و متوجه می‌شوی که سر کلاس حواست جمع است. خانم بیکسبی از آن معلم‌هایی است که سال بعد پیشش می‌روی و سلام می‎کنی و نمی‌خواهی هیچ‌وقت ناامیدش کنی. آن روز خانم بیکسبی یک جوری شده بود و من حدس می‎زدم که خبری شده است تا اینکه در دقایق آخر کلاس ما رو گرد نشاند و درباره تشخیص پزشکش برایمان گفت. او گفت سرطان لوزالمعده دارد!

پلیس قهرمان1

معرفی کتاب
افسر «نایت» و سگش، باز هم رئیس را عصبانی کرده‎اند. آن‌ها می‎خواهند برای به دست آوردن دل رئیس، کاری بکنند. مرد تبهکار و گربه‎اش نگران هستند که مبادا افسر نایت و سگش آن‌ها را به دام بیندازند. گربه فکر بکری دارد... . هنگامی‌که افسر نایت و سگش می‎خواهند بمب را خنثی کنند، بمب منفجر می‌شود و آن دو به شدت زخمی می‎شوند. پزشکان تصمیم می‎گیرند سرِ سگ را به بدن افسر نایت پیوند بزنند و به این ترتیب، پلیس قهرمان به وجود می‎آید!

در جست‌‌وجوی اردشیر

معرفی کتاب
این کتاب حاوی یازده داستان کوتاه به هم پیوسته درباره شاهنشاه بزرگ اشکانی، «اردوان»، است. او شبانه و درحالی‌که سر و صورتش را پوشانده است، با چهار همراه، به دیدن «هپتانباد»، شاه کرمان، می‎رود تا او خواب شومی را که دیده است، تعبیر کند. اردوان در خواب شاهزاده‌ای را می‎بیند که او را می‎کشد! هپتانباد می‎گوید: «سلطنت شما در خطر است و یکی از پسران حاکمانتان در ایالات ایران که امسال متولد می‎شود، شما را تهدید می‎کند!» او برای برطرف کردن خطر دو پیشنهاد دارد.

داستان‌های کودکان و نوجوانان

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل نوزده داستان کوتاه است. نام بعضی از این داستان‌ها به این ترتیب است: «پایان بدی»، «دو دوست»، «روز عجیب»، «کیسه کهنه» و «گرگ و چوپان». داستان اول درباره مرد بدجنسی است که روز جشن، تمام غذاها را مسموم می‎کند. پادشاه و همه مردم با خوردن غذاها مسموم و بیمار شده و مرد بدجنس به طوطی تبدیل می‎شود. مرد سعی می‎کند نزد جادوگر برود و تا شاید او بتواند کاری بکند؛ اما... . چند روز بعد، وقتی طوطی برفراز شهر پرواز می‎کند، متوجه می‌شود که طبیبِ پادشاه، گوشت طوطی را برای او تجویز کرده است و... .

دل‌نوشته‌های عرفان

معرفی کتاب
نویسنده این کتاب روشندل است و خاطرات خود را با زبانی شاعرانه بازگو می‌کند. نویسنده پس از شرح زندگی‌اش، درباره مادر، معلم، درخت، باران، پاییز و... مطالبی بیان کرده است. او درباره معلم می‎گوید: «چوب الفی که به دستم دادی برای دیدگان بی‌فروغ من حکم عصای سپید روشندلی‌ام را دارد و چون تو نوری در ظلمت شب مهر، مهتابی‌ات را به من تاباندی و من همراه سمفونی جدول ضرب رنج تو را به ترانه می‌سرایم و می‌ستایم». او معتقد است که خش‌خش برگ‌های زرد و ریخته شده در زیر پای درختان، موسیقی آرام‌بخشی برای رهگذران است.