کودک و نوجوان

این داستان که به ظاهر آموزش ریاضی را دنبال می‌کند، درواقع تلاش و کوشش و حل مسئله را به کودکان می‌آموزد. عدد صفر در بین دیگر عددها تنها مانده است و هم‌بازی ندارد. او تصمیم می‌گیرد با کمک جناب بی‌نهایت که وظیفه ساختن عددها را برعهده دارد، در ماشین عددساز قرار گیرد و جایگاه واقعی خود را به آن‌ها نشان دهد.

این داستان از مجموعه داستان‌های «مگسک و پسرک»، است. «ویز» و «ویزگول» بازی می‌کنند و نقاشی‌های ترسناک می‌کشند؛ اما ویز دیگر خسته شده است و می‌خواهد استراحت کند. او می‌خوابد؛ ولی ناگهان از خواب بیدار می‌شود و ویزگول را در حال ساخت هیولای مگسی می‌بیند!!! هیولای مگسی ترسناک که ممکن است به ویز آسیب برساند و... .

این کتاب از مجموعه کتاب‌های «مگسک و پسرک» است که در هر جلد آن ماجرای سرگرم‌کننده‌ای درباره دوستی عجیب و غریب پسرکی باهوش و خیال‌پرداز با مگسی بامزه روایت می‌شود. در این داستان ماجرای روبه‌رو شدن «بابانوئل» با «ویزگول» (مگسک) را می‌خوانید و اینکه آن‌ها چگونه به کمک یکدیگر، «ویز» (پسرک) را با جالب‌ترین هدیه کریسمس غافلگیر می‌کنند.

«استنلی» دردسرهای زیادی دارد؛ اما صاف شدن، به دلیل افتادن تختی بزرگ بر روی او، چیزی است که استنلی فکر می‌کند همیشه با او می‌ماند. با این همه، یک روز صبح متوجه می‌شود که اشتباه کرده است. کارهای زیادی وجود دارد که پسری به صافی او می‌تواند انجام دهد. شاید این‌بار قرار است اتفاقی بیفتد تا دلیل همه چیز را بفهمد.

داستان درباره بچه‌خرسی است که شکارچیان، مادرش را شکار می‎کنند و بچه خرس را به خانه پیرزنی تنها می‌برند تا از آن مراقبت کند. محبت‎های پیرزن باعث می‌شود، خرس کوچولو به پیرزن خو بگیرد و مثل بچه انسان تربیت شود؛ اما پیرزن نگران است که مبادا اهالی روستاهای دیگر خرس را شکار کنند. در ادامه داستان، اتفاقاتی رخ می‌دهد که پیرزن مجبور می‌شود خرس را به نزد همنوعانش بفرستد.

کتاب حاوی دوازده داستان کوتاه، درباره جنگ است. «اکسیژن»، «نقاش»، «پاها»، «اسیر خودی» و «بمب اتم» نام بعضی از این داستان‌هاست. داستان «با ستاره‌ها در راه»، روایت پسری دوازده ساله به نام «سعید» است که با آغاز جنگ، به همراه پدرش به آبادان می‌رود تا پدربزرگ و وسایلش را به تهران بیاورند. سعید فکر می‌کند که پدربزرگ دیگر پیر شده و حالا حق دارد که بخواهد از جنگ دور باشد؛ ولی وقتی به تهران می‌رسند، متوجه می‌شود که پدربزرگش تصمیم دیگری گرفته است.

داستان این کتاب از مجموعه داستان‌های «جست‌وجو در مدرسه»، روایت «رمی فارامون» را از زندگی در خوابگاه مدرسه بیان می‌کند. رمی که سیزده سال دارد، با همکلاسی‌هایش، ماجراهای طنزی را خلق می‌کنند که از زبان دوستان یا خودش بازگو می‌شود. در این داستان رمی و دوستانش برنده جایزه‌ای می‌شوند که اقامت در ونیز است. آن‌ها همراه معلمشان سوار قطار می‌شوند تا به ایتالیا بروند؛ ولی معلم، نیمه‌شب، به صورت اسرارآمیزی ناپدید می‌شود و... .

«رمی» و دوستانش ماجراهای خنده‌داری را خلق می‌کنند که از زبان خودِ رمی یا دوستانش نقل می‌شود. این بار در مدرسه اتفاقات عجیب و غریبی رخ می‎دهد که آقای مدیر را مجبور می‌کند تا در بین شاگردان خوابگاه، دنبال مقصر بگردد. صدای رفت و آمد شبانه در راهروهای مدرسه، حمله به آقای «کورنو»، مسئول آزمایشگاه، و... رمی و دوستانش را به کشف حقیقت ترغیب می‌کند.

«رامونا» تازه فهمیده که پدرش، «آقای کیمبی»، کار خود را از دست داده است. دخترک دلش می‌خواهد بتواند مانند پسری که در تبلیغات تلویزیونی بازی می‌کند، پول زیادی به دست آورد و پدرش را خوشحال کند؛ اما او حتی نمی‌تواند با خیساندن گُل در آب، عطر بگیرد و بفروشد؛ چون عطرش بوی گُل پژمرده می‌دهد. رامونا با نقشه‌های مختلف سعی می‌کند به هدفش برسد.

سه شکارچی می‌خواهند پرنده‌ای را به دام بیندازند. آن‌ها بارها نقشه می‌کشند و به پرنده حمله می‌کنند؛ ولی موفق نمی‌شوند و پرنده هر بار فرار می‌کند تا اینکه یکی از شکارچیان تصمیم می‌گیرد به پرنده غذا بدهد. با این کار، پرنده‌های زیادی اطراف آن‌ها جمع می‌شوند. حالا شکارچیان می‌خواهند همه پرنده‌ها را شکار کنند؛ اما این بار پرنده‌ها هستند که به آن‌ها حمله می‌کنند.