Skip to main content

زال و رودابه: بر اساس داستانی از شاهنامه فردوسی

معرفی کتاب
نویسنده در کتاب حاضر داستان زال زر را از آن زمان که سام نریمان از کرده خویش (افکندن زال در کوه البرز) پشیمان شده و پسرش زال را نزد خود می‌آورد، روایت می‌کند. زال در سفری که به کابلستان دارد، به رودابه دل می‌بندد و آن دو هم پیمان می‌شوند؛ ولی سام و منوچهر شاه مخالف این پیوند هستند و... .

من معذرت نمی‌خواهم

معرفی کتاب
واسیا، پسربچه لجبازی است که با اینکه اسباب‌بازی‌های زیادی دارد، از مادرش یک اسب چوبی می‌خواهد. او پس از مشاجره با مادرش بدون عذرخواهی خانه را ترک می‌کند. آن روز هوا به‌شدت سرد بود و واسیا نمی‌دانست که خارج از خانه چه اتفاقات عجیبی انتظارش را می‌کشد.

پشت و رو

معرفی کتاب
«رایلی» دختر شاد و سرحالی است که به علت تغییر شغل پدرش مجبور است از همه چیزهایی که دوست دارد دست بکشد و به محل جدیدی برود و این کار برای او خیلی سخت است. رایلی غمگین است و حوصله هیچ کاری را ندارد. احساسات او (غم، شادی، ترس ... ) تصمیم می‌گیرند با کمک هم کاری کنندتا رایلی به زندگی عادی بازگردد.

ماهی روی درخت

معرفی کتاب
«الی نیکرسون» دچار لکنت زبان شدید است و با خواندن و نوشتن مشکل دارد. بچه‌های مدرسه او را مسخره می‌کنند و الی هیچ دوستی ندارد. او ناخواسته معلمش را ناراحت می‌کند؛ ولی حاضر نیست علت این کار را برای کسی توضیح دهد. معلم جدید «آقای نیلز» تصمیم گرفته با تمام توانش به الی کمک کند.

یک پیاده‌روی طولانی تا آب

معرفی کتاب
داستان این کتاب در کشور سودان اتفاق می‌افتد. شورشی‌ها با دولت در حال جنگ هستند. پسربچه‌ای به نام سَلوا، از خانواده‌اش دور می‌افتد و مجبور است با کسانی همراه شود که هیچ شناختی از آن‌‎ها ندارد. این داستان نوجوانان آفریقایی است، در کشوری جنگ‌زده و رنج‌های بی‌پایانی که تحمل می‌کنند.

جنگی که نجاتم داد

معرفی کتاب
دختری که یک پایش فلج است، با مادر و برادر کوچکش «جیمی» در اتاقی زندگی می‌کند. یک‌بار که سعی کرده بیرون برود، کتک مفصلی از مادر ش خورده ؛ اما جیمی تا هروقت دلش بخواهد، بیرون می‌ماند. مادر همیشه به دختر سرکوفت می‌زند. یک روز خبر می‎‌رسد که شهر بمب‌باران خواهد شد.

من حتی جوکترم

معرفی کتاب
«جیمی گریم» پسر معلولی است که پس از شرکت در مسابقه «بانمک‌ترین بچه کُمدین دنیا»، به‌عنوان بهترین «استند‌آپ» انتخاب شده است. در این داستان جیمی برای حفظ موقعیت خود و عبور از مشکلات و موانع سر راهش، مبارزه می‌کند. نویسنده نگاهی هوشمندانه به دغدغه کودکان و نوجوانان معلول و دنیای اطراف آ‌ن‌ها دارد.

استرمانت و برق دزدک‌ها

معرفی کتاب
الکساندر، پسر کوچکی است که از نور خورشید دوری می‌کند. چشمان او در تاریکی به‌خوبی می‌بیند. الکساندر به‌تازگی متوجه شده است که چراغ‌های مدرسه بی‌دلیل خاموش می‌شوند و بچه‌ها به هر وسیله برقی که دست می‌زنند، دچار برق‌گرفتگی می‌شوند. او قصد دارد با قدرتمندترین هیولای برق‌دزد مبارزه کند.

حمله برفیولاها به اردوی تابستانی

معرفی کتاب
این داستان پر از هیولاست. «الکساندر» و «ریپ» و «نیکی» برای تعطیلات به اردوگاه «گلومی» می‌روند که در جنگل قرار دارد تا مهارت‌های زنده ماندن در طبیعت را بیاموزند؛ اما جنگل ترسناک است و بچه‌ها با اتفاق‌های عجیبی روبه‌رو می‌شوند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند به جنگ هیولاها بروند.

فرار هیولای مومیایی از موزه

معرفی کتاب
الکساندر و هم‌کلاسی‌هایش به اردوی شبانه در موزه استرمانت می‌روند و در آنجا با صحنه‌های عجیبی روبه‌رو می‌شوند؛ دزدیده شدن عقرب یاقوتی، راه رفتن مومیایی تاولی و... . بچه‌ها فکر می‌کنند که الکساندر خیالاتی شده ، اما او مطمئن است که این اتفاقات رخ داده است. به‌همین دلیل تلاش می‌کند تا از حقیقت ماجرا آگاه شود.