Skip to main content

پرنده‌ رنگین‌بال

معرفی کتاب
مدت‌ها پیش از شهادت «مسعود»، پدرش از دنیا رفته بود و مادر خوش‌حال بود که پدر، نبودِ پسرش را احساس نکرد. او آرزو می‌کرد که خودش هم قبل از پسرش از دنیا می‎رفت و روزهای بدون او را تجربه نمی‌کرد. حالا مادر مانده بود و دو دخترش؛ «مهری» و «مریم». مهری پسر کوچکی داشت به نام «مهدی» که گویی سیبی بود که با مسعود از وسط نصف کرده باشند و مسلماً عزیزکرده مادربزرگ. روزی که آن‌ها مشغول صحبت درباره مسعود بودند، پرنده کوچک و رنگینی وارد اتاق ‏شد و... .

سورنا و تابوت ققنوس

معرفی کتاب
اکنون «سورنا» که سال‌ها پیش به دلیل وقوع اتفاقی شوم، از قصر بیرون رانده شده بود، در قصر حضور دارد. درحالی‌که مدت‌هاست پدرش برای یافتن برادر خود راهی شده و خبری از او نیست. اهالی قصر در تلاش‌اند تا هرچه سریع‌تر نشانی از علیا‌حضرت بیابند؛ ولی سورنا تقریباً مطمئن است میان قفس آهنی که در گوشه حیاط قصر خودنمایی می‌کند ارتباطی معنادار با پدرش وجود دارد. در همین گیرودار سروکله پیرمردی منحوس پیدا می‌شود و... .

سورنا و جلیقه آتش

معرفی کتاب
داستان درباره شاهزاده‌ای ایرانی به‌ نام «سورنا» است . کتاب اثری است فانتزی ـ اساطیری که بسیاری از قهرمانان افسانه‌ای ایرانی در آن حضور دارند. پدرِ شاهزاده‌، او را از خود رانده و این ‌اتفاق باعث می‌شود شاهزاده سرنوشت عجیبی داشته باشد. او از رفاه و آسایش زده شده و... .

منطقه آبی

معرفی کتاب
داستان سه‌گانه این کتاب درباره عشق به حیوانات و تلاش برای برپا کردن جهانی پر از صلح و امید است و ماجراهای آن در سرزمینی رخ می‌‏دهد که تمام حیوانات به دلیل فعالیت‌های انسان‌ها یکی‌یکی نابود می‌شوند. «کستر» نوجوانی دوازده‌ساله است که آخرین نسل حیوانات، یعنی آخرین بازمانده‌ها را نجات داده و شهر خود را از ویرانی کامل رهانیده است. در این جلد تنها وال آبی که از دام انسان‌ها نجات پیدا کرده است، خبرهایی از اقیانوس آورده است و... .

پناه

معرفی کتاب
این کتاب روایت دختری‌ است به نام «پناه» که به خیال خودش به آزادی پناه می‌برد؛ اما اتفاقات به او نشان می‌دهد، آرامش واقعی چیز دیگریست و باید به پناه واقعی برگردد. پناه، از دین و خدا دور شده است و واقعیت زندگی را گم کرده است؛ اما....

یک زمستان، یک روستا، یک انار

معرفی کتاب
کتاب حاضر ترجمه سیزده داستان ترکی «حبیب فرشباف» به فارسی است. او یکی از شاعران حوزه کودک و نیز شعر و نثر بزرگ‌سال است. داستان اول که نامش، عنوان کتاب است، درباره زمانی است که او تمام مدتِ زمستان را در روستا می‎ماند و میوه‎هایی که مادرش در چمدانش گذاشته است، به اهالی روستا می‎بخشد، به جز یک انار که برای خودش نگه می‌‏دارد؛ اما وقتی به عیادت بیماری می‏‌رود، مجبور می‌‏شود آن انار را هم به او بدهد. در روزهای بعدی که سرما بی‎داد می‏‌کند و مردم روستا یکی‎یکی مریض می‏‌شوند... .

تعبیر یک خواب دریایی

معرفی کتاب
بعد از اینکه خواهران «هایسینت»، «مود» را به سرپرستی می‎گیرند، مود متوجه می‎شود که آن‌ها به او احتیاج دارند تا جزئیات یک نقشه‎ دقیق را کامل کنند؛ اما این نقشه چیست؟ آن‌ها خانواده‎های پولدار را که به تازگی عزیزی را از دست داده‎اند، به خانه‎شان دعوت می‎کنند و ادعا می‎کنند که می‎توانند روح آن فرد را احضار کنند. به این ترتیب از آن‎ها پول زیادی می‎گیرند. مود در این نقشه به عنوان کودک مخفی شناخته می‎شود. او متوجه می‎شود که فریب خورده است؛ اما نمی‎داند چه کند.

تابستانی به رنگ اقیانوس

معرفی کتاب
«کت»، دختر نوجوانی است و برادر کوچک‌ترش، «جوجو»، علائمی شبیه به بیماری اوتیسم دارد. مادرِ آن‌ها نویسنده است و برای کودکان قصه‌ می‌نویسد. پدر ِخانواده بر اثر بیماری فوت کرده و مادر، خودش را در کار و جلسات کاری غرق کرده است. قرار است تابستان، کت و جوجو کنار دوست صمیمی‌شان باشند؛ اما به دلایلی سفر لغو می‌شود و مادر به خاطر جلسات کاری، مجبور می‌شود بچه‌ها را نزد پدر و مادرش بگذارد. پدر و مادری که بچه‌ها تا به حال ندیده‌اند!

جن‌های برج کبوترخانه

معرفی کتاب
این کتاب ماجرای چهار نوجوان است که در شهری کوچک و تاریخی زندگی می‌کنند. در وسط این شهر تپه‌ای است که آن‌ها اغلب برای گپ زدن به آنجا می‌روند. روزی یکی از آن‌ها پیشنهاد می‌کند که وارد چاهی در گوشه‌ای از عمارتی تاریخی شوند و فکر می‏‌کنند گنجی در زیرزمین عمارت دفن شده است. پسرها وارد چاه ‎شده؛ اما با دالان‌های پیچ‌درپیچ و طولانی مواجه می‌شوند که مدام همدیگر را قطع می‌کنند. آن‌ها چندروز در این تونل‌ها گم می‌شوند و ماجراهایی عجیب و غریبی برایشان پیش می‌آید!

عمارت مرموز

معرفی کتاب
در اعماق جنگلی سحرآمیز، در محدوده «واچ هالو»، عمارتی واقع شده که رازی جادویی را در خود مخفی نگه داشته است؛ ساعت کوکوی غول‎پیکری که کارش فراتر از نشان دادن زمان است! با از کار افتادن این ساعت، هیولایی شرور و شیطانی که مدت‎هاست میان درختان جنگل کمین کرده است، پدیدار می‌‏شود و طولی نمی‏‌کشد که «لوسی» و «الیور»، متوجه می‏‌شوند این عمارت از آنچه به نظر می‌‏رسد، مرموزتر است.