از ناکجا
معرفی کتاب
روزی سروکلۀ یک دوست از ناکجا پیدا شد. سوسک از او پرسید از کجا آمده است؛ اما او خودش هم نمیدانست. دوست از راه رسیده، پیش سوسک ماند. آنها هر روز، بالای صخرۀ بزرگ باهم خوراکی میخوردند و به جنگل نگاه میکردند؛ اما یک روز صبح، وقتی سوسک از خواب بیدار شد، دوستش را ندید. او همهجا را به دنبال او گشت و متوجه شد که دوستش در جنگل گم شده است. سوسک راه افتاد تا او را پیدا کند.
قصه شهر رنگآباد
معرفی کتاب
در شهر قصه، اول فقط و فقط سه تا رنگ بود: قرمز و زرد و آبی! و همه خوشوخرم در شهر رنگآباد زندگی میکردند تا اینکه یک روز بعدازظهر، قرمزها گفتند ما از همه بهتریم. زردها و آبیها هم ساز خودشان را زدند. بعد هم دیوارکشی و نردهکشی شروع شد: قرمزکده و زردکده و آبیکده! یعنی حالا چه اتفاقی در رنگآباد میافتد؟ !
یک دنیا دایره
معرفی کتاب
اولش که به این دنیا میآییم، دایرهی دورمان خیلی کوچک است، تنها خودمان داخلش جا میشویم. اما کمکم که بزرگتر میشویم، دایرهی ما هم رشد میکند و بزرگ میشود. حالا خانواده، دوستان، همسایهها و...، همگی داخل دایره هستیم. در این داستان، کودکان میآموزند که چگونه با مهربانی و نیکی کردن میتوانند دنیا و روابطشان را گسترش دهند.
شکارچی فکرهای خوب
معرفی کتاب
این کتاب یک رویکرد کاربردی و جذاب برای جایگزینی افکار منفی با افکار خوب ارائه میدهد. شخصیت داستان، دختری جذاب و دوستداشتنی است که وقتی سروکلهی فکرهای بد پیدا میشود، سعی میکند با جایگزین کردن فکرهای خوب و قشنگ فکر بد را از خود دور کند تا آن فکر بد کوچک و کوچکتر شود. او تمام ذهنش را با فکرهای خوب پُر میکند تا فکرهای قدیمی و بد بهسراغش نیایند... .
چطوری معذرت بخواهیم؟
معرفی کتاب
آیا اگر همه میدانستند چگونه عذرخواهی کنند، دنیا جای بهتری نمیشد؟ خوانندگان در این داستان یاد میگیرند که «همه اشتباه میکنند» و در این مواقع «بهترین راه معذرتخواهی است». کتاب مقصودش را با استفاده از تمثیلهای بامزه و خندهدار، از معذرتخواهی واقعی و الکی بهصورت کامل و با نمونههای خندهداری مثل جوجهتیغیای که بهطور تصادفی بادکنک دوستش را ترک کرد، حلزونی که با سرعت میدوید و روی انگشتان پاهای تنبلی قدم گذاشت و...، به کودکان میرساند.
اردکی که آب دوست نداشت
معرفی کتاب
این داستان دربارة یک اردک و یک قورباغه است. اردک از آب میترسد و حتی نمیتواند با باران کنار بیاید، اما قورباغه در آب زندگی میکند. این ویژگیها دردسرهایی را به وجود میآورد و آنها را در آب و خشکی با مشکل مواجه میکند؛ اما همین تضاد در محل زندگی باعث میشود تا بتوانند به همدیگر در حلکردن مشکلات کمک کنند و با وجود تفاوتهایشان، دوستی عمیقی را شکل بدهند.
نورمن دایناسور خجالتی
معرفی کتاب
«نورمن» یک دایناسور کوچک و خیلی خجالتی است. زمانی که نورمن به مدرسه میرود، مدام از جمع و همکلاسیهایش خجالت میکشد و در جایی که کسی او را نبیند قایم میشود. یک روز خانم معلم از بچههای کلاس میخواهد کاری گروهی را در کلاس اجرا کنند. بعضی از بچهها با هم آواز میخوانند و بعضیها نمایش اجرا میکنند. اما نورمن خجالت میکشد جلوی دیگران چیزی اجرا کند تا اینکه با یکی از همکلاسیهایش مواجه میشود که خیلی بزرگ است، اما مثل نورمن خجالت میکشد. آنها با هم یک تیم تشکیل میدهند و اجرای گروهی خوبی را نمایش میدهند. نورمن و دوستش دیگر از همکلاسیهایشان خجالت نمیکشیدند.
من چسبیدهام به تو
معرفی کتاب
این خیلی خوب است که دوستی داشته باشیم که در همه لحظهها با ما باشد، در لحظههای غمگین یا شاد، در لحظههایی که خسته و بیحوصلهایم یا سرشار از انرژی هستیم. کسی که به ما احساس خوب بودن بدهد، کسی که لحظاتمان را زیباتر کند، تکهی آخر شکلاتش را با ما تقسیم کند و... . این کتاب با ترکیب تصاویر خلاقانه و با زبانی صمیمی، دوستی غیرمعمولی سنجاب و خرس را بیان میکند.
جزیره پدربزرگ
معرفی کتاب
درک مرگ نزدیکان برای کودک قطعاً بسیار سخت است. در چنین مواقعی، یکی از مهمترین مسائل، مراقبت کردن از کودکان است. ایجاد امنیت برای کودک در چنین فضایی بسیار مهم است. این کتاب به کودکانی که بهتازگی یکی از نزدیکان خود را از دست دادهاند، کمک میکند تا با احساس بهتر و امنیت بیشتری با موضوع کنار بیایند.«کارن» در نزدیکی خانه پدربزرگش زندگی میکند و هروقت دوست دارد، میتواند به پدربزرگش سر بزند؛ اما یک روز که برای دیدن پدربزرگ رفته بود، هرچه گشت، او را پیدا نکرد. درست وقتی که کارن ناامید شده بود و میخواست برود... .