داستان

نویسنده داستان پسری به نام هیربل را روایت می‌کند که در کودکی پدرش را از دست داده و مادرش او را ترک کرده است. هیربل بیمار است و هنگامی که بیماری‌اش شدت می‌گیرد، پدرخوانده و مادر‌خوانده‌اش او را به آسایشگاه می‌سپارند. او در آنجا هم تنها می‌ماند و حتی هم‌سن و سالانش نیز تحمل او را ندارند. هدف نویسنده خلق دنیایی است که کودکانی با وضعیت هیربل، احساس امنیت کنند و آسوده باشند.

رامی پسر 11 ساله‌ای است که با برادرش رأفت، در روستای «میت رهینا» زندگی می‌کند. مردم این روستا می‌توانند هر شب غروب زیبای خورشید را در پشت هرم فرعون مصر ببینند. روزی رامی با باستان‌شناس فرانسوی به نام آلن دوپره آشنا شده و متوجه می‌شود که در بیابان‌های اطراف روستایشان گنج بزرگی پنهان است؛ ولی ناگهان آلن دوپره ناپدید می‌شود.

در پرتوی شعله‌های آتش و هجوم باد و تقلای پنجه‌های سیاه، راشل و اریک از شکاف دیوار به دنیایی دیگر سفر می‌کنند. آن‌ها هم مثل هزاران کودک دیگر به چنگ جادوگر می افتند! راشل متوجه می‌شود که قدرت ماورایی دارد؛ قدرت‌های جادویی مانند خود جادوگر. این کودک در نظر جادوگر وسیله‌ای است که می‌تواند او را به اهداف شیطانی اش برساند. گفتنی است کتاب حاضر جلد اول از مجموعه "طلسم دراگونا" ست.

این کتاب بازآفرینی کتاب گرشاسب‌نامه، اثر حکیم اسدی طوسی است. نویسنده سعی کرده تا ضمن حفظ استقلال داستان، متنی خلاقانه بیافریند تا نوجوانان را به مطالعه ترغیب کند. همچنین به شخصیت‌های داستان رنگ و بوی امروزی می‌دهد تا مخاطب راحت‌تر ارتباط برقرار کند. حوادث داستان از متن اصلی انتخاب شده و به همان شکل اصلی رخ می‌دهند.

اعضای خانواده شیرمر می‌خواهند به خانه جدیدی اسباب‌کشی کنند و تصمیم گرفته‌اند پدربزرگ که همه او را عمو جان صدا می‌کنند، با آن‌ها زندگی کند. بنابراین با نامه‌ای از او دعوت می‌کنند که به شهر آن‌ها بیاید. بعد از انتظاری طولانی پاسخ عمو جان می‌رسد. او پیشنهاد آن‌ها را قبول کرده است؛ ولی پدربزرگ اخلاق خاصی دارد و زندگی با او کار ساده‌ای نیست. با آمدن عموجان هر روز اتفاقی تازه می‌افتد.

نویسنده در داستانی طنز و انتقادی اجتماعی، داستان گربه‌ای را نقل می‌کند که در بشکه قیری گیر افتاده است و نمی‌تواند تکان بخورد. پسری به نام محسن، همراه مادر و خواهرش تمام سعی خود را می‌کنند که گربه را نجات دهند. آن‌ها از آتش‌نشانی، اورژانس و حتی پلیس 110 کمک می‌خواهند.

«ماروسیا» حدود 150 سال پیش برای کودکان قرن نوزدهمی نوشته شده است. نویسنده در سراسر داستان همواره منتظر فرصتی است که به خوانندگان خود درس اخلاق، شجاعت، ایمان و صبر بدهد. وقایع داستان در گوشه زیبایی از سرزمین «اوکراین» رخ می‌دهد و از مبارزه استقلال‌طلبان برای آزادی سرزمینشان حکایت می‌کند.

در روایتی داستانی، زوایای پنهان چهره گودرز، پسر کشواد، از پهلوانان بزرگ «شاهنامه» آشکار می‌شود. گودرزیان از بزرگ‌ترین خاندان‌های پهلوانی بودند. گودرز در جنگ‌هایی که به خون‌خواهی سیاوش انجام شد، حضور داشت و گاهی فرماندهی سپاه را نیز به عهده می‌گرفت. او از پهلوانان دوران کیکاوس و کیخسرو بود.

در روایتی داستانی گوشه‌هایی از زندگی سرلشکر حسن باقری بازگو شده است. او اول مهرماه سال 1359 همراه عده‌ای از پاسداران، راهی جبهه‌های جنوب شد و در 9 بهمن‌ماه سال 1361 به شهادت رسید. وی در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان و... حضور داشت.

در کتاب گوشه‌هایی از زندگی خلبان شهید، احمد کشوری(1332 ــ 1359) ارائه شده است. نقش مهم خلبانان هوانیروز در جنگ ایران و عراق و به طور ویژه نقش شهید کشوری در جنگ کردستان در برابر احزاب آنجا در این روایت بازگو می‌شود.