Skip to main content

معمای جنایت: معمای قتل آقای احتشام در ساری

معرفی کتاب
«فخرالدین احتشام»، تاجر سرشناس و ثروتمند اهل ساری، در نیمه‌شب، پس از پایان مهمانی دوستانه‎ای که در خانه بزرگش برگزار شده بود، در خواب، به قتل می‌رسد. به درخواست همسر مقتول، پسرعموی مقتول، از کارآگاه خبره و سرشناسی در تهران، به نام «اقبال» دعوت می‌کند تا به ساری بیاید و از راز این جنایت پرده بردارد. اقبال ابتدا با کمک منشی و مباشر مقتول، نامه‌های مشکوک و تهدیدآمیزی پیدا می‎کند و... .

قصه‌های شب

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است. «سفالگر و تاجر»، «کینه شتری»، «نذر پادشاه»، «آهنگر مهربان» و «چوپان طمعکار»، نام برخی از این داستان‌هاست. داستان «سفالگر و تاجر» درباره سفالگر زحمتکشی است که تاجری مقدار زیادی ظرف به او سفارش می‌دهد؛ اما موقع تحویل ظروف، دستمزد سفالگر را کامل نمی‎دهد. سفالگر به قاضی شکایت می‌برد و... . در «چوپان طمعکار»، چوپان قدیمی روستا آسیب می‌بیند و مردم مجبور می‌شوند فرد دیگری را جایگزین او کنند؛ اما مرد جوان هیچ تجربه‌ای ندارد و... .

خواهران پینوکیو: 11 داستان برای نوجوانان

معرفی کتاب
این کتاب مشتمل بر یازده داستان رئال، برای گروه سنی دوازده تا شانزده سال است. این داستان‌ها به تفکیک و به صورت یکی در میان برای دختران و پسران نوشته شده است. رفتار با مستمندان، رفتار با کودکان بدون تبعیض، انتخاب صحیح و آگاهانه، دوری از غرور و خودپسندی، همکاری و خرافات، از جمله موضوعاتی است که داستان‌ها براساس آن‌ها نوشته شده‌اند. همچنین پایان داستان‌ها باز است و بچه‌ها را تشویق به تفکر می‌کند.

سرخ باد

معرفی کتاب
این داستان روایتی از مبارزات چریکی و خانگی مردم در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. «رمضان» همراه خانواده‌اش در محله «بهار» زندگی می‎کند. مأموران که او را از اغتشاش‌گران می‌دانند، در جست‌وجویش هستند. رمضان از خانه فرار می‌کند و همسرش با دیدن مأموران، بسیار می‌ترسد. برادر همسر رمضان، سعی می‌کند او را آرام کند تا همسایه‌ها متوجه موضوع نشوند؛ اما بی‌نتیجه است. مدتی بعد، خبرِ خراب شدن محله بهار به گوش پسر خانواده می‌رسد که برای تماشای مسابقه‌ای رفته است. او به سرعت به خانه بازمی‎گردد و... .

مینا سان‌تلمو و موزه نفرین شده

معرفی کتاب
«مینا سان تلمو» نویسنده‎ای جوان است که به خاطر داستان‌های پلیسی‌اش حسابی معروف شده است. این‌بار ناشرش از او می‌خواهد که داستانی درباره نقاشی مدرن بنویسد؛ اما مینا تصمیم می‎گیرد این داستان نیز حال و هوای پلیسی داشته باشد. مینا همراه برادرش، «راب»، در پرونده قتل کلکسیونر معروف آثار هنری در لندن سرک می‌کشد و ... . ارزیاب هنری سابق و کارآگاه فعلی پلیس به مینا و برادرش ملحق می‌شود و در این مسیر، مینا تاریخ هنر مدرن را یاد می‎گیرد و می‌تواند قطعات معما را کنار هم بچیند.

اندر حکایت دنیای ارتباطات...: گروه تحولات سبک زندگی

معرفی کتاب
این کتاب شامل هفت داستان کوتاه درباره فضای مجازی است که در موقعیت‌های طنز، برای مقاطع تحصیلی متوسطه اول و دوم نوشته شده است. استفاده درست از اینترنت و شناسایی و آموزش مشخصات و علائمی که سایت معتبر را از غیرمعتبر مجزا می‎کند، لایو گذاشتن در اینستاگرام، مشکلات پزشکی و زیاده‌روی در استفاده از اینترنت و شایعه‌پراکنی در فضای مجازی، از جمله مطالبی هستند که در این داستان‌ها آمده است. داستان «مسابقه نقاشی»، ماجرای دختر نوجوانی است که می‌خواهد برای مسابقه نقاشی بکشد؛ اما آبرنگ روی فرش می‌ریزد. او به کمک برادرش با جست‌وجو در اینترنت، روش پاک کردن لکه را یاد می‌گیرد و فرش را تمیز می‌کند.

صد روز کما

معرفی کتاب
این کتاب را یکی از دوستان «محسن حُججی» با استفاده از دفتر خاطرات او نوشته است. از پیاده‌روی اربعین که محسن علمدار کاروان است و هنگامی که داعش او را دستگیر می‎کند. از زمانی که به خاطر داشتن کتاب در پادگان به دفتر فرمانده احضار می‌شود، از حمامی که او با دوستانش برای روستاییان «چاه‌زرد» می‌سازند و... . شایان ذکر است که وصیت‌نامه محسن در پایان کتاب آورده شده است.

بعد از تو هیچ کس (مجموعه هفت روایت داستانی)

معرفی کتاب
این کتاب شامل هفت داستان کوتاه است. «بعد از تو هیچ‌کس»، «بی تو با یادت»، «پرواز» و «ماهرخ»، نام برخی از این داستان‎هاست. موضوعات چشم انتظاری، مرگ و عشق الهی، با تکیه بر روایتی از شهیدان مدافع حرم، به ویژه شهید حُججی، خاطره‌های قدیمی و نقش آن‌ها در زندگی و عشق پوشش داده می‌شوند. در «بعد از تو هیچ‌کس»، شخصی که برای اولین‌بار، وارد آسایشگاه روانی شده، با زن جوانی روبه‌رو می‌شود که پسر هفت ساله‌اش در دریا غرق شده است. زن جوان مرد را کنار حوض بزرگ بیمارستان می‌برد و از او می‌خواهد که به دریا نگاه کند و... .

شمیم باران

معرفی کتاب
چند سال است که پدر «باران» از دنیا رفته است و حالا مادرش قصد دارد با مردی به نام «احمد»، ازدواج کند. باران مخالف است و فکر می‎کند قرار است احمد جای پدرش را بگیرد؛ اما احمد هر طور شده، دل باران را به دست می‎‌آورد. آن‌ها می‌خواهند بعد از ازدواج همراه باران، از ایران بروند؛ اما پدربزرگ باران که او را یادگار پسرش می‌داند، مخالفت می‌کند. مادر باران بدون تنها دخترش نمی‎تواند زندگی کند، از طرفی باران هم نمی‌داند بدون مادرش چگونه با زندگی کنار بیاید.

دختری از چشمه

معرفی کتاب
«آناهیتا» در آستانه شانزده سالگی است. آناهیتای «مادربزرگ» با انتخاب همسر برای آناهیتای جوان، او را مجبور به ازدواج می‌کند. آناهیتای جوان که از این خفقان خسته است، تصمیم می‌گیرد به کمک پدرش از قلعه فرار کند. همسران آناهیتاها نمی‎توانند برای همیشه با آنان زندگی کنند و پس از تولد نوزاد دختر، به عنوان خدمتکار در قلعه مشغول به کار می‌شوند. شبی که نوبت نگهبانی پدر آناهیتا است، او فرار می‌کند و به نزد شاهزاده می‌رود و با او ازدواج می‌کند؛ اما... .