Skip to main content

هیچی هیچی برای خدا

معرفی کتاب
«سنجاب کوچولو»ی این قصه یک تصمیم عجیب گرفته و آن این است که برای خدا هیچیِ هیچی نخورد، یا به قول بزرگ‌ترها تصمیم گرفته که روزه بگیرد. بقیه حیوانات می‌گویند که او نمی‌تواند، از عهده آن بر بیاید، اصلا سنجاب کوچولو چرا می‌خواهد این کار را انجام بدهد؟

راحوما

معرفی کتاب
در این کتاب در سه روایت، ماجرای «چشمه راحوما» را که از کرامات امیرالمؤمنین علی (ع) است، می‌خوانید. امام علی (ع) در ماجرای جنگ صفین دو روز در شهر «انبار» با سپاهیانش ماندند. روز سوم، سپاهش را در بیابان هموار حرکت داد؛ تا اینکه سپاهیان در مسیر راه بر اثر بی‌آبی تشنه شدند و نیازشان به آب افتاد. در آن حوالی آن‌ها به راهب برخوردند که در صومعه‌ای زندگی می‌کرد... .

بکشید کنار، من به دنیا آمدم

معرفی کتاب
" بکشید کنار من به دنیا آمدم"، اولین جلد از مجموعه" قصه های جیگیل خان" داستان نوزادی است که تازه به دنیا آمده است. او با زبان پر از اشتباه و طنز اتفاقات و مراسمها از جمله مراسم نامگذاری نوزاد، عید نوروز و ... را با زبان خودش بیان می کند.

تازه‌واردها

معرفی کتاب
جلد دوم از مجموعه‌ی «تازه‌واردها»، شامل داستان‌هایی کوتاه با عنوان‌های «یک خبر فوق‌العاده جنجالی»، «چیکن پارمزان»، «پسر سیمرغ»، و... است. داستان «رنگ‌های عصبانی» درباره پسری به‌نام «نیما» است که پس از گذراندن تعطیلات تابستان برای رفتن به کلاس پنجم دبستان آماده می‌شود. این‌بار او مجبور است برای خرید لباس فُرم و کفش به همراه خواهرش «مینا» به بازار برود، همین موضوع او را ناراحت کرده است؛ چون... .

تازه‌واردها

معرفی کتاب
خانواده «نیما» تصمیم دارند به خانه جدید نقل مکان کنند، پدر نیما از او می‌خواهد تا با هم برای تهیه کارتن برای جمع‌آوری وسایل به بیرون از منزل بروند، آن‌ها وارد یک فروشگاه می‌شوند که صاحب آن دوستِ پدر نیماست، پس از گرفتن کارتن‌ها نیما متوجه می‌شود که پسرِ صاحب مغازه برای کمک به پدرش در آنجا کار می‌کند و... .

جغد در مهتاب

معرفی کتاب
در یک شب زمستانی و زیر نور کامل ماه، پدر و دختر پیاده به‌سمت جنگل می‌روند تا جغد بزرگ شاخدار را ببینند. آن‌ها باید در آرامش و سکوت راه می‌رفتند، زیرا برای دیدن شباویز باید آرام بود و شجاع، و از تاریکی، سکوت و سایه‌های وهم‌انگیز جنگل نترسید و شور و حرارت داشت، باید نگاه کرد و گوش داد... .

طولانی‌ترین شب

معرفی کتاب
فصل زمستان است و برف سنگینی روی زمین نشسته است، همه جا تاریک و همه‌چیز یخ زده است، تمام حیوانات جنگل در آرزوی گرما هستند، کلاغ، گوزن شمالی، روباه، چرخِ ریسک و...، مدعی هستند که می‌توانند خورشید را بازگردانند؛ اما...

باز چیزی گم کردی؟

معرفی کتاب
«آرنولد» دوست دارد چیزهای مختلف را جمع کند و دوستش، «لوئیس»، دوست دارد وسایل او را قرض بگیرد؛ اما خیلی‌وقت‌ها آن‌ها را گم می‌کند. وقتی آرنولد بهترین جواهر زندگی‌اش را به او قرض می‌دهد، خیلی نگران است که لوئیس آن را گم کند. اگر لوئیس این گنج را گم کند، دوستش را هم از دست می‌دهد؟

سنجاب پیشگو

معرفی کتاب
«آرنولد» یک خرس بزرگ است و «لوئیس» سنجابی خوش‌صحبت. آن‌ها بهترین دوستان هم هستند. روزی لوئیس اعلام می‌کند که سنجابی پیشگو است و ادعا می‌کند که می‌تواند آینده را پیشگویی کند؛ اما آرنولد شک دارد که بشود آینده را پیش‌بینی کرد.

درخت بلوط دیجیتالی

معرفی کتاب
خانم‌معلم «یوسیه» شبیه همۀ خانم‌معلم‌هاست؛ ولی یک قابلیت عجیب‌و‌غریب دارد؛ وقتی جان حیوانی در خطر باشد، تبدیل می‌شود به خانم‌معلم پرنده! تعطیلات تابستانی شروع شده و خانم‌معلم خوش‌حال است که می‌تواند کمی استراحت کند؛ اما ناگهان معلوم می‌شود که آقای شهردار برنامه‌های خاصی برای پارک مرکزی شهر دارد؛ درست در محلی که خانۀ خانم‌معلم هم آنجاست، قرار است همه‌چیز به‌ هم بریزد و از نو ساخته شود. شهردار می‌خواهد درخت‌ بلوط دویست‌ساله را هم قطع کند و به‌جایش «طبیعت جدید» قرار دهد!