سیندرلا
معرفی کتاب
«سیندرلا» بعد از مرگ مادرش مجبور میشود با نامادری بدجنس و دختران حسودش زندگی کند. آنها لباسها و کفشهای سیندرلا را میپوشند و لباسها و کفشهای کهنه را به او میدهند. سیندرلا همه کارهای خانه را انجام میدهد؛ اما حتی نمیتواند با بقیه غذا بخورد؛ ولی او همیشه مهربان و نیکوکار است تا اینکه پادشاه جشنی ترتیب میدهد و همه دختران را دعوت میکند. او میخواهد برای پسرش همسری انتخاب کند. نامادری و خواهران بدجنس سیندرلا تمام سعیشان را میکنند تا او به این مهمانی نرود؛ اما پری مهربان به کمک سیندرلا میآید و... .
سه بز و یک غول
معرفی کتاب
سه بُز شجاع و باهوش تصمیم میگیرند چمنزار جدید و پُرعلفی پیدا کنند. آنها در این راه به رودخانه بزرگی میرسند؛ اما زیر پل رودخانه، غول بزرگی زندگی میکند. بُز اول درحالیکه از روی پل رد میشود، به غول میگوید منتظر بز دوم باشد؛ چون او بزرگتر و چاقتر است. بُز دوم هم با همین حرفها از روی پل عبور میکند و غول حرفهای آنها را باور میکند. بُز سوم که بزرگتر و قویتر است از راه میرسد و... .
دیو و دلبر
معرفی کتاب
بازرگان ثروتمندی که داراییاش را از دست داده است، با سه دخترش در کلبه کوچکی زندگی میکند. دو دختر بزرگتر از این وضعیت ناراحت هستند و مرتب غُر میزنند؛ اما دختر کوچک که «دلبر» نام دارد، شیر میدوشد، نان میپزد، خانه را تمیز میکند و خوشحال است. روزی بازرگان برای کاری به شهر میرود و هنگام بازگشت به خانه، در توفان و برف راهش را گم میکند. او به خانه بزرگی میرسد و وارد آن میشود، کنار آتش خودش را گرم میکند و غذای آماده روی میز را میخورد؛ اما... .
سفر به آسیا
معرفی کتاب
از هنگامی که «تام» خانه را ترک کرده است تا با دوچرخه دور دنیا سفر کند، زمان زیادی میگذرد. او از انگلستان عبور میکند و در طول راه چیزهای زیادی یاد میگیرد. سفر آفریقا بسیار هیجانانگیز است. او از اقیانوس «اطلس» عبور میکند و با دوچرخه تا بالای کوه آند پیش میرود، در چادر میخوابد و ارزنترین غذاها را میخورد. او وارد آمریکا میشود و «هالیوود» و ستارههای سینما را پشت سر میگذارد. حالا او به سمت خانه رکاب میزند؛ اما قبل از رسیدن به خانواده و تختخواب گرم و نرمش، باید هزاران کیلومتر از کشورهای روسیه، ژاپن، چین و باقی راهِ آسیا و اروپا بگذرد.
سفر به آمریکا
معرفی کتاب
«تام» مدتهاست که خانهاش را ترک کرده است تا با دوچرخه دور دنیا را بگردد. او از انگلستان تا آفریقای جنوبی را رکاب زده است و حالا برای ادامه سفر باید از اقیانوس «اطلس» بگذرد. تام نمیخواهد با هواپیما سفر کند، برای همین پیشنهاد کاپیتان «هوراکس»، برای سفر به آمریکای جنوبی، با کشتی تفریحی را قبول میکند. او تا به حال با کشتی سفر نکرده است و حالا میتواند چیزهای زیادی یاد بگیرد؛ اما در همان ساعات اول دریازده میشود. واقعاً حالت افتضاحی است!
سفر به آفریقا
معرفی کتاب
«تام» پسری خجالتی و ساکت است. او نه خیلی زور دارد و نه خیلی باهوش است. تام یک پسر معمولی است. تنهای آرزوی او این است که جهانگرد شود و همه دنیا را بگردد. تام همیشه در رویای ماجراجویی است؛ اما بچههای کلاس به او میخندند و فکر میکنند این کار غیرممکن است. تام سرانجام تصمیم میگیرد و سفرش را با دوچرخه آغاز میکند. او لیستی از وسایل مورد نیازش را تهیه میکند و سفر به سوی آفریقا شروع میشود. تام در طول سفر متوجه میشود که این کار آنقدرها هم که فکر میکرد، آسان نیست!
رستم کوی فردوسی
معرفی کتاب
این داستان درباره پسربچهای است که عاشق «فردوسی» و «رستم» است. او چند بیت از شاهنامه را درباره رستم میشنود و شیفته آن میشود. پسرک تصمیم میگیرد برای خودش سلاحهای رستم را درست کند. او از سیخ کباب، شمشیر، از دسته جارو و متکا، گُرز، از چوبپرده، نیزه و از سینی، سپر میسازد. حالا به فکر لباس رستم افتاده است؛ اما چگونه این کار را باید انجام دهد؟ و داستان چگونه پایان میگیرد؟
خاطرات نینجا
معرفی کتاب
«جیس کوپر» یازدهساله، عاشق کتابهای کمیک است و با پدرش فیلمهای ترسناک نگاه میکند. داستان از روزی شروع میشود که جیس وارد مدرسه جدیدش میشود. او یک تازهوارد است و نگران بچههای عصبانی مدرسه که به هر تازهواردی زور میگویند؛ اما او متوجه میشود که دختر عمویش، «زویی»، هم در آن مدرسه است. درحالیکه آنها دور زمین ورزش راه میروند، در میان انبوه شاخ و برگها، یک جفت چشم ترسناک میبینند، ترسناکترین چشمهایی که تا به حال دیدهاند! و... .
بدتر، باز هم بدتر، از آن هم بدتر
معرفی کتاب
پرنسس «امپیریا» دوست ندارد پرنسس باشد و از صبح تا شب برای حضور در مهمانی چای پادشاهان آموزش ببیند. او نام خودش را «پولورایزر» گذاشته است و میخواهد یک شوالیه باشد. پرنسس برای شوالیه شدن باید هشت کار خوب و مفید انجام دهد؛ اما تا به حال فقط توانسته جواهرات ملکه «اشمرجرمایستر» را از غول عجیب پس بگیرد. هنوز هفتخوان دیگر مانده است. اینبار او باید جادوگری غریب را شکست دهد و یک آدمربایی را با کمک دوست شوالیهاش خنثی کند. آیا او از عهده این کارها برمیآید؟
حرکتی نابهجا!
معرفی کتاب
پرنسس «امپیریا» حوصله پرنسس بودن را ندارد. او میخواهد یک شوالیه باشد؛ اما شوالیه شدن اصلاً کار راحتی نیست. او باید به هشت نفر کمک کند تا بتواند وارد مدرسه شوالیهها شود. او و دوستانش باید آدمی را پیدا کنند که به کمکشان نیاز داشته باشد؛ اما اینبار کار او و دوستانش سخت است. آنها سر از روستایی درمیآورند که هیچ شیر و پنیر و ماستی در آن باقی نمانده است. «دربیل»، اژدهای عاشق پنیر کبابی، حسابی به پرنسس کمک میکند و... .