قصه موش خودنما و شتر باصفا
معرفی کتاب
این داستان با تکیه بر یکی از قصههای مثنوی معنوی نوشته شده است. موشی کوچک که ادعای شاه بودن میکند، راهنمای شتری بزرگ شده است. موش در طول راه یکسره از خود تعریف کرده و شتر را تحقیر میکند. تا اینکه به رودخانه عمیقی میرسند و موش که نمیتواند از رودخانه عبور کند، متوجه اشتباه خود میشود که همان خودبینی و خودستایی است.
بز زنگولهپا و گرگ بازیگر
معرفی کتاب
قصههای قدیمی را، علاوه بر بچهها، پدربزرگها و مادربزرگها هم دوست دارند. کتاب حاضر از مجموعۀ «شیرینترین قصههای ایران»، همان قصۀ معروفی است که بعید است حتی یک نفر از ما نشنیده باشیم. البته نویسنده این داستان را تغییر داده و تا حدی به شکل امروزی درآوردهاست، اما باز هم شنگول و منگول و حبۀ انگور گول گرگ ناقلا را میخورندو باز هم مادرشان به کمک آنها میرود و گرگ هم در اثر نادانی و بدجنسی گیر میافتد و باز هم بچهها نجات پیدا میکنند.
نخودی و پیتزای فلفلی
معرفی کتاب
قصههای قدیمی را، علاوه بر بچهها، پدربزرگها و مادربزرگها هم دوست دارند. کتاب حاضر از مجموعۀ «شیرینترین قصههای ایران»، دربارۀ همان نخودی ریزهمیزۀ معروفی است که شاید چندین قصه از او خوانده باشید. در این ماجرای تخیلی، نخودی باز هم با زرنگی و هوشیاری، حاکم را از پا درمیآورد و به کمک دوستانش که روباه و آتش و آب رودخانه هستند، حق پدر و مادرش را از او میگیرد.
کدو قلقلهزن مشهور
معرفی کتاب
قصههای قدیمی را، علاوه بر بچهها، پدربزرگها و مادربزرگها هم دوست دارند. کتاب حاضر از مجموعۀ «شیرینترین قصههای ایران»، قصۀ همان پیرزن کدو قلقله زن است که تا حدی به شکل امروزی درآمده است، اما باز هم پیرزن داخل کدو قل میخورد و حیوانات جنگل میخواهند او را بخورند. در پایان این داستان، پیرزن پیش خبرنگاری میرود، ماجرا را تعریف میکند و با پخش شدن خبرش در روزنامه، مشهور میشود.
عمو نوروز و ننهسرما
معرفی کتاب
قصههای قدیمی را، علاوه بر بچهها، پدربزرگها و مادربزرگها هم دوست دارند. کتاب حاضر از مجموعۀ «شیرینترین قصههای ایران»، همان قصۀ معروف «ننه سرما و عمو نوروز» را در قالبی همراه با تصویرهای مرتبط و کودکانه، عرضه کرده است. در این ماجرای تخیلی، ننه سرما و عمو نوروز همچنان موفق نمیشوند همدیگر را ملاقات کنند. این داستان، در واقع موضوع آمدن بهار و رفتن زمستان را به زبان قصه باز میگوید.