داستان

یکی از داستان‌های «هزار و یک‌شب» در این کتاب آمده است که بن‌مایه اصلی آن موضوع «حسادت» است. در این داستان سه خواهر می‌خواهند با پادشاه شهر ازدواج کنند. هر یک به سبب رخدادهای گوناگون به آرزوی خود می‌رسند؛ اما در این میان حوادثی اتفاق می‌افتد که پادشاه را به همسر نخست خود بدبین می‌کند و همین مسئله ماجراهای بعدی داستان را رقم می‌زند.

داستان‌های کوتاه کتاب، به‌صورت دنباله‌دار و با ارتباط موضوعی، روایتگر رخدادهایی است که برای پسر‌بچه‌ای به‌نام سینا رخ می‌دهد. سینا به‌دلیل مسافرت پدرومادرش به منزل دایی خود، به‌نام بهروز می‌رود که همسایه‌ای به نام حاج‌آقا غلامی دارد. شیطنت‌های سینا با ورود همسایه جدید، موجب می‌شود تا او به حقایقی دست بیابد که روند قصه را تغییر می‌دهد.

گنجشک دانۀ پنبه‌ای پیدا می‌کند، آنرا پیش عمو دانه‌‌کار می‌برد و از او می‌خواهد که آن را بکارد. دانه سبز می‌شود و غوزه می‌دهد. گنجشک پنبه را پیش عمو پنبه‌زن می‌برد و بعد پیش ننه نخ ریس و به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند تا خیاط برای گنجشک لباس می‌دوزد.

شخصیت اصلی داستان یک گنجشک است. ماجراهایی که رخ می‌دهد، کودکان را با کمک کردن به همنوع، قانع بودن به حق خود و احترام به حقوق دیگران آشنا می‌کند.تصاویر به گونه‌ای طراحی شده که بیانگر هر چه بهتر مفاهیم متن است.

در این کتاب باستر خرگوش عاشق کتاب است. او حتی کتاب خواندن را به بازی با دوستانش ترجیح می‌دهد، ولی دوستان خرگوش می‌خواهند بازی کنند. روزی که آن‌ها برای بازی با باستر می‌آیند، باران برنامه‌شان را به هم می‌ریزد. باستر آن‌ها را تشویق به خواندن کتاب می‌کند و به هرکدام موضوع متفاوتی را پیشنهاد می‌دهد.

خانم معلم در مدرسه از خرگوش و دوستانش می‌خواهد که از توی جعبۀ کنار کلاس، لباس‌هایی را بردارند و بپوشند و دربارۀ آن لباس‌ها و زمان استفاده از آن‌ها توضیح دهند. داخل جعبه لباس‌های زیادی است، مثل لباس سربازان رومی، دزدان دریایی، پادشاهان مصری و... . هرکدام از بچه‌ها لباسی را انتخاب می‌کنند و با مطالعه دربارۀ هر لباس، اطلاعات زیادی به دست می‌آورند.

در این اثر, داستان بازرگان و طوطی سخن‌گو از مثنوی معنوی باز‌نویسی شده است. وقتی بازرگان تصمیم به سفر هندوستان می‌گیرد، از طوطی‌اش می‌پرسد که چه سوغاتی برایش بیاورد. درخواست طوطی و سوغاتی بازرگان ماجراهایی را به وجود می‌آورد. نویسنده در ضمنِ داستان، بیت‌هایی از مثنوی هم آورده است.

این کتاب، داستان کدو قلقله زن و پیرزنی است که در راه خانۀ دخترش با حیوانات درنده‌ای مثل شیر و گرگ و پلنگ روبه‌رو می‌شود و آن‌ها قصد خوردنش را دارند، ولی پیرزن با وعده و وعید، آن‌ها را قانع می‌کند که اجازه دهند، برود. وقتی می‌خواهد به خانه برگردد، برای نجات جان خود تدبیری می‌اندیشد.

دختر کوچکی به نام گلی، در خوابی کودکانه رخدادهایی را به تصویر می‌کشد که در آن داشتن نظم و انضباط، نگهداری درست از وسایل، سخت‌کوشی و احترام به والدین را آموزش می‌دهد. تصاویر کتاب مرتبط با متن است.

شخصیت اصلی داستان، روباه زرنگی است که با ایجاد اتفاق‌های جالبی، اجازه گرفتن برای انجام کار را به کودکان آموزش می‌دهد. به‌علاوه روند داستان به گونه‌ای است که کودکان با چگونگی شکل‌گیری طبیعت و نیز تلاش برای رسیدن به هدف آشنا می‌شوند.