Skip to main content

کلاغ گرسنه

معرفی کتاب
داستان حاضر بر پایه یک پیام اخلاقی و دینی عنوان شده است: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» و قصد دارد به کودکان اهمیت شکرگزاری و قدردانی از نعمت‌ها را یادآوری کند.
ماجرا از این قرار است که کلاغ قصه پس از اینکه مدت‌های زیاد زیر آفتاب سوزان دنبال غذا گشته بود، یک گردوی کوچک پیدا و از این بابت خدا را خیلی شکر می‌کند. حیوانات جنگل که جملات او را می‌شنوند از این‌همه شادی و شکرگزاری کلاغ تعجب می‌کنند. هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌دانستند چرا یک گردو برای کلاغ آنقدر مهم است؟ کلاغ که قدر آن گردو را خوب می‌دانست شروع کرد به تعریف کردن ماجرای خود...
نویسنده با بازگوکردن داستان کلاغ گرسنه، به کودکان کمک می‌کند تا قدر داشته‌های خود را بیشتر بدانند و در همه‌حال پروردگار را سپاس بگویند.

کلمه‌‌ی جادویی

معرفی کتاب
این داستان درباره اهمیت عذرخواهی است.
ماجرا از این قرار است که خرگوش کوچولویی به نام پیلی پیلی، زمانی که مشغول بازی‌کردن روی صخره‌ها بود، از آن بالا سُر می‌خورد و درست روی لاکِ عمو لاک‌پشت فرود می‌آید. عمو لاک‌پشت خیلی ناراحت می‌شود. خرگوش کوچولو هم خجالت می‌کشد اما حرفی نمی‌زند. او نمی‌‌داند که باید از یک کلمه جادویی استفاده کند تا ناراحتی عمو لاک‌پشت را از بین ببرد. آن کلمه‌ی جادویی چیست؟ .....

خوشه طلایی

معرفی کتاب
این داستان درباره بخشندگی و مهربانی است. قصه از جایی آغاز می‌شود که خوشه گندم کوچک مزرعه بعد از چند ماه صبرکردن برای آسیاب‌شدن و تبدیل‌شدن به نان، از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که تنها مانده و همه خوشه‌ها زودتر از او به آسیاب رفته‌اند. گندم باید به تنهایی خودش را به آسیاب برساند. او در این مسیر با حیوانات گوناگونی مواجه می‌شود که از او کمک می‌خواهند. گندم باید در این وضعیت چه کار کند؟ از دانه‌هایش قرض بدهد یا آن‌ها را برای آسیاب‌شدن نگه دارد؟ ماجرای این سفر را در کتاب حاضر خواهید خواند.

فیفیلو

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کودکانه است که شخصیت‌های اصلی آن‌ها حیوانات گوناگون با چالش‌های مختلف هستند. مثلاً یکی از این قصه‌ها درباره فیفیلو است. او فیل کوچولویی تنها است که بلد نیست با کسی دوست شود. پرپری که پرنده‌ای مهربان بود به او یاد داد تا با گفتن «سلام» به بقیه، با حیوانات جنگل ارتباط برقرار کند و با آن‌ها دوست شود.
این قصه‌ها سعی دارند آداب اجتماعی و رفتاری را به کودکان بیاموزند تا در اجتماع زندگی بهتری داشته باشند.

کمدی که سؤال داشت

معرفی کتاب
همه‌ی اتفاقات تازه با سؤال شروع می‌شود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد. اتاق تمیز و مرتب بود. کمدها و کشوها منظم و با درهای بسته سر جاهایشان ایستاده بودند. تا این‌که یکی از کمدها گفت: «‌اگر باز بشم چی می‌شه؟ اصلاً چرا من باید همیشه بسته باشم؟ ‌» و در خودش را باز کرد. به دنبالش یکی از کشوها هم خودش را از جایش کشید بیرون و کمد بعدی... و کشوی بعدی... و کل اتاق به هم ریخت و اتفاقاتی افتاد که...

بفرما‌ لونه‌‌ی من

معرفی کتاب
همه‌ی اتفاقات تازه با سؤال شروع می‌شود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد. داستان این کتاب درباره‌ی کلاغی به نام قارجیلینگ است. او قرار بود برای مهمانی دوست عزیزش چیزهایی بخرد. برای آش، سبزی و دانه‌ی تازه بخرد. یک دفعه دید یک چیز خیلی خیلی برقی برقی‌تر به درختی آویزان است. با خودش گفت: «اگه این برقی برقی روی درخت بیفته بهتره یا بیاد لونه‌ی من؟ ‌» پس راه افتاد و هر چیز برق برقی که دید را برداشت. تا این‌که...

هر ماری ماره

معرفی کتاب
همه‌ی اتفاقات تازه با سؤال شروع می‌شود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد. میله‌مار قصه‌ی کتاب درازترین مار شهر بود و برای همین همه مسخره‌اش می‌کردند... او شنیده بود شهری هست که مارهایش همه شکل خودش هستند و دیگر کسی مسخره‌اش نمی‌کند. اما برای رفتن به آن سر کتاب باید بلیت قطار می‌خرید ولی اگر او روی صندلی جا نمی‌شد؟ پس فکر کرد و فکر کرد و...

یک کار قایمکی

معرفی کتاب
همه‌ی اتفاقات تازه با سؤال شروع می‌شود. با یک اگر و شاید هم دو سه تا چرا... داستان این کتاب چند تا جواب است به یک عالمه اگر و مگری که توی دنیا وجود دارد.داستان کتاب در مورد یک کار قایمکی است. یک کاری که هیچ‌کس متوجه نشود... حالا چه‌طوری این‌کار را بکنم؟ ... اگر چشمایم رو ببندم، دیگه هیچی هیچی دیده نمی‌شه؟ اگر انگشت‌هام رو توی گوشم بکنم، دیگه هیچی هیچی شنیده نمی‌شه؟ اگر دماغم رو بگیرم، دیگه هیچ بویی نمی‌آد؟ ...

اولین روز مدرسه

معرفی کتاب
یکی از اتفاقات مهم زندگی هر کس اولین روز مدرسه است. دنیای جدیدی که نگرانی‌هایی را به همراه دارد. اولین روز مدرسه موش‌کوچولو هم همین‌طور بود، موش‌کوچولو نگران بود. نگران این‌که اگر نتواند صدای معلم را بشنود، یا اگر نتواند معلم را خوب ببیند. آخه موش‌کورها نه خوب می‌بینند و نه خوب می‌شنوند. موش کوچولو وقتی با آشنا شدن با همکلاسی‌هایش متوجه می‌شود که: توانایی‌های ما با یکدیگر فرق دارد. هر کدام از ما یک عالمه چیزهای مختلف بلدیم و با آن‌ها به همدیگر کمک می‌کنیم.

هاپچی‌میمونه و سلام‌های قاتی پاتی

معرفی کتاب
هاپچی میمونه «سلام‌رسان جنگل» است و هر روز صبح سلام‌های حیوانات را جمع می‌ کند و به دوستانشان می‌رساند. اما یک روز اتفاق بدی می‌افتد. گرگ که سلامی در سبد هاپچی ندارد عصبانی می‌شود و سبد او را پرت می‌کند و همه‌ی سلام‌ها قاتی‌پاتی می‌شود. حالا هاپچی مانده و سلام‌هایی که نمی‌داند باید به کی برساند.