قصه

غول چراغ جادو سال‌هاست که از چراغ بیرون آمده است. او کارهای زیادی برای آدم‌ها انجام داده و حالا دیگر خسته است و می‌خواهد به چراغ برگردد، ولی باید یک آدمی‌زاد ورد بخواند تا او بتواند داخل چراغ برود. غول به هر آدمی که می‌رسد از او می‌خواهد که ورد بخواند، ولی هیچ کس این‌کار را نمی‌کند تا سرانجام کودکی ورد را می‌خواند.

بعضی از والدین با مشکل ترس کودکشان از تنهایی و حضور بدون مادر یا پدر مواجه می‌شوند؛ خصوصاً ترس از تنها ماندن در مدرسه یا مهد کودک. اگر بزرگ‌ترها بدانند که این احساس ترس کودک طبیعی ومقتضای سن اوست، و نیز اگر بدانند چگونه می‌توان ضمن همراهی با کودک، او را در رفع این مشکل کمک کرد، می‌توانند بر این مشکل غلبه کنند. در کتاب حاضر، نویسنده راهکاری خلاق برای غلبه بر ترس از تنهایی کودک ارائه می‌دهد که می‌تواند کارساز باشد.

خجالت احساسی است که در کودکی به سراغ بسیاری از انسان‌ها می‌آید و گاهی تا بزرگ‌سالی هم دست از سر انسان برنمی‌دارد. خوب است بزرگ‌ترها با شناخت این احساس،به کودکشان کمک کنند با آن کنار بیاید و در رفع و از بین بردن آن بکوشد. ترس از حضور در جمع وخجالت از رویارویی با دیگران،مواردی هستند که در این کتاب به آن‌ها پرداخته می‌شود. در این کتاب، نویسنده از احساس خجالت در برابر دیگران با عنوان «همه» یاد می‌کند و در نهایت پیشنهادی به کودک و والدین می‌دهد تا با کمک هم، بر آن غلبه کنند.

تاریکی از موقعیت‌هایی‌است که بیشتر بچه‌ها را می‌ترساند و حتی گاهی تا بزرگ‌سالی نیز با آن‌ها همراه است. کودک این قصه، مانند بسیاری از کودکان دیگر، از تاریکی زیر تخت‌می‌ترسد، از تاریکی کمد می‌ترسد، از زیر پله‌ها و حتی از تخت و اتاق خودش هم در تاریکی می‌ترسد.نویسنده کوشیده است با بیان این حالت‌ها و شرایط، به کودک و والدین کمک کند متوجه این احساس ترس باشند و با کمک هم آن را رفع کنند.

در مواجهه با کودکان خردسال گاهی متوجه ترس‌هایی در آن‌ها می‌شویم که منطقی نیستند، اما غالباً بیشتر کودکان با این ترس ‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. آگاهی والدین از طبیعی بودن این احساس کودکانه و کمک برای رفع آن‌ها از مواردی است که کتاب حاضر کوشیده است به آن بپردازد. در این کتاب، بعضی از شرایط و حالت‌هایی که موجب ترس کودک می‌شوند، مثل انباری خانه، صندوق عقب ماشین و کمد کفش‌ها،مثال زده شده‌اند. پدر و مادر می‌توانند ضمن خواندن این کتاب برای کودکشان، با او همراه شوند تا بتواند بر ترس از هیولا غلبه کند.

همه موجودات زنده برای زندگی کردن نیازهایی دارند. گربه قصه ما دلش می‌خواهد کیکش را با شکلات بخورد، آب‌بازی کند، قلعه شنی بسازد، قایق سواری کند، به موزه حیوانات برود، به پارک برود واز بالای صخره‌ها دریاچه را تماشا کند. سوار چرخ‌و ‌فلک شود و از کنار ساحل عبور کند. بعد از همه این‌ها باز هم دلش کیک می‌خواهد. به نظر شما می‌توان همه نیازهای گربه‌ها را برآورده کرد؟

همة موجودات زنده برای زندگی کردن نیازهایی دارند. حیوانات هم مثل انسان‌ها دلشان می‌خواهد خوراکی‌های خوشمزه بخورند، بازی‌های سرگرم‌کننده داشته باشند و حتی شاید لباس‌های قشنگ و گرم بپوشند. اگر همة این‌ها را برای سگ قصة ما فراهم کنید، او بیشتر می‌خواهد و سیر نمی‌شود. به نظر شما می‌توان همة نیازهای سگ‌ها را برآورده کرد؟

نیازهای موجودات زنده تمامی ندارند. حیوانات هم موجودات زنده‌ای هستند که برای زندگی کردن باید نیازهایشان برآورده شوند. در این کتاب، در قالب قصه‌ای درباره موش، با انواع نیازهای کودک آشنا می‌شویم؛ برای مثال هر کودکی جای خواب می‌خواهد، دلش می‌خواهد نقاشی بکشد، باید برایش کتاب بخوانی، تشنه‌اش می‌شود و نوشیدنی می‌خواهد و بعد از همه این‌ها دوباره برمی‌گردد سر خانه اول. دوباره همان نیازها تکرا ر می‌شود. اگر همه این‌ها را هم برای موش قصه ما فراهم کنید، او بیشتر می‌خواهد و نیازهایش تمام نمی‌شوند. به نظر شما می‌توان همه نیازهای موش‌ها را برآورده کرد؟

در این داستان‌های کوتاه که شخصیت‌های اصلی آن را موجوادت مختلف ایفا می‌کنند، هدف آن است که کودکان با در نظر گرفتن ویژگی‌های بومی، با مسائل اجتماعی و اخلاقی، مانند احترام گذاشتن به حقوق همسایه، مهمان‌نوازی، پرسش‌گری بدون واهمه و همکاری کردن آشنا شوند.

کتاب حاضر چهار داستان دارد که شخصیت همۀ آن‌ها یکی است. پسر‌بچه‌ای به نام رامین در هر قصه همراه مادر و دایی‌اش ماجراهای جالبی را تجربه می‌کند و چیزهای زیادی یاد می‌گیرد. تجربه‌هایی مانند آب بازی، خرید از فروشگاه، نقاشی و خیال پردازی رفتن به فضا.