Skip to main content

پول تقلبی

معرفی کتاب
بچه‌های محل تصمیم گرفته‌اند پول‌هایشان را روی هم بگذارند و توپ خوبی بخرند تا بتوانند بهتر فوتبال تمرین کنند؛ اما نیمی از پول‌ها را «داود» گم می‏‌کند. او قرار است خودش آن مقدار را جور کند و بیاورد. در ادامه، داود یک اسکناس پنجاه هزار تومانی تقلبی به دست می‌‏آورد و سعی می‏‌کند با آن چیزی بخرد. پسری که پول را از داود می‌‏گیرد، هم‌سن و سال اوست. صاحب مغازه نیست و پسر بدون اینکه متوجه تقلبی بودن پول شود، آن را در دخل می‏‌گذارد؛ اما وقتی صاحب مغازه برمی‌‏گردد... .

آنی شرلی دره رنگین‌کمان

معرفی کتاب
«آنی‌شرلی» دخترکی است با موهای قرمز و صورت کک‌ومکی که در یتیم‎خانه بزرگ شده است. او برای ورود به دنیای تازه، سختی‎های بسیاری را پشت سر می‏‌گذارد. آینده برای آنی آن‎قدر زیبا وامیدبخش است که با هرمشکلی کنار می‎آید... . دره رنگین‌کمان نام محل مورد علاقه‌ فرزندان آنی است. کشیش جدیدی به گلن سنت‌مری می‌آید. او چهار فرزند دارد و همسرش را از دست داده است. کشیش دو پسر و دو دختر دارد. این چهارنفر با فرزندان آنی دوست می‌شوند و اتفاقات جالبی را شکل می‌دهند.

آنی شرلی در اینگل‌ساید

معرفی کتاب
«آنی‌شرلی» دخترک باهوشی که در یتیم‎خانه بزرگ شده است، قوه تخیل قوی‎ای دارد. او سعی می‏‌کند با امید و پشتکار زندگی جدیدی را آغاز کند و... . در جلد ششم این مجموعه، آن‌شرلی از خانه‌ رویاها به اینگل‌ساید نقل مکان می‌کند. او یک پسر به نام «جم» دارد و در اینگل‌ساید دیگر فرزندانش، «نن» و «دای» که دوقلو هستند، «والتر»، «شرلی» و «برتاماریلا»، ملقب به «ریلا» را به دنیا می‌آورد و داستان‌های جالبی رخ می‌دهد.

آنی شرلی در خانه رؤیاها

معرفی کتاب
«آن‌شرلی» دخترک موقرمز و باهوشی است که قوه تخیل بی‎حدی دارد. او سعی می‏‌کند زندگی جدیدی را آغاز کند و برای ورود به این دنیای تازه باید سختی‎های بسیاری را پشت سر بگذارد... . او با «گیلبرت بلایت» ازدواج می‌کند و برای زندگی به روستایی به نام گلن سنت‌مری می‌رود. او با همسایگانش دوست می‌شود و به همراه آن‌ها ماجراهایی به وجود می‌آورد، بچه‌دار می‌شود و… .

آنی شرلی در ویندی پاپلرز

معرفی کتاب
«آنی‌شرلی» دخترکی با موهای قرمز و صورتی پر از کک‌و‌مک است که در یتیم‌خانه بزرگ شده است... . این بار او به خانه‌ای می‌رود و به مدت سه سال در آنجا ساکن می‌شود. این کتاب به سه بخش سال اول، سال دوم و سال سوم تقسیم شده و آنی در این مدت به «گیلبرت» که در حال گذراندن دوره پزشکی در ردموند است، نامه می‌نویسد و این نامه‌ها تشکیل دهندهٔ کتاب هستند. در این کتاب آن‌شرلی زوج‌هایی را به هم می‌رساند، دختری را به پدرش و …

آنی شرلی در جزیره

معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد سوم از مجموعه «آنی‌شرلی» است. او که در یتیم‌خانه بزرگ شده است، سعی می‎کند با امید و پشتکار زندگی جدیدی را آغاز کند و... . این بار آن‌شرلی به زادگاهش برمی‌‏گردد و قدم به دانشگاه ردموند می‌گذارد و به همراه دوستانش در خانه‌ای به نام خانهٔ پتی ساکن می‌شود. او با «رویال گاردنر» آشنا می‌شود؛ اما در انتها رویال را ترک کرده و با گیلبرت بلایت نامزد می‌کند.

آنی شرلی در اونلی

معرفی کتاب
«آن‌شرلی» در یتیم‌خانه بزرگ شده است. او قوه تخیل بی‌حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار سعی می‌‏کند زندگی جدیدی را آغاز کند. در این ‌داستان او پس از دوره دیدن در آکادمی کوئین، در مدرسهٔ اونلی شروع به تدریس می‌کند و انجمن اصلاح روستا را تشکیل می‌دهد و اتفاقات جالبی را به وجود می‌آورد.

آنی شرلی در گرین گیبلز

معرفی کتاب
«ماریلا» و «متیو» خواهر و برادری هستند که مزرعه دارند. آن‎ها تصمیم می‎گیرند پسری را برای کمک به متیو در مزرعه خود، در گرین‌گیبلز، به فرزندی بپذیرند. پرورشگاه اشتباهی، «آنی‌شرلی» را می‌فرستد. او موهای سرخ دارد و پرحرف است، به‌خصوص وقتی که از خیالات و رویاهای خود حرف می زند. مریلا می‌گوید آنی باید به یتیم‌خانه بازگردد؛ اما با تشویق بی‌نظیر متیو، تصمیم می گیرد اجازه دهد که آنی بماند. این کتاب مبارزات و شادی‌های آنی را در گرین‌گیبلز (اولین خانه واقعی که او تاکنون شناخته است) بازگو می کند و... .

مسابقه دات کام

معرفی کتاب
«سحر» هدیه جشن تولد سیزده ‌سالگی‌اش را از طریق یک سایت اینترنتی، از پدرش دریافت می‌کند. پدرِ سحر، برای جالب‌تر شدن کار، هدیه را طی یک بازی که شکل مسابقه دارد، به دخترش می‌دهد. موضوع مسابقه، داستانِ تعیینِ رنگِ آینده سحر است. گره خوردگی زندگی و آینده مردم ایران به رنگ اتفاق تاریخی خاصی است که نمونه‌هایی انگشت‌شمار در تاریخ ایران دارد و نویسنده خواسته تا این اتفاق را در زندگی نوجوان امروز ایران بررسی کند.

لافکادیو: شیری که جواب گلوله را با گلوله داد

معرفی کتاب
شیر جوان در جنگل زندگی می‌‏کرد و شبیه همه شیرها بود. روزی که همه شیرها با صدای وحشتناکی شروع به دویدن و فرار کردند، او با شکارچی‎ای روبه‌رو شد و سعی کرد با او دوست شود؛ اما شکارچی می‌‏خواست او را با تیر بزند! تلاش شیر جوان بی‌فایده بود و شکارچی همچنان قصد تیراندازی به او را داشت. شیر جوان شکارچی را خورد، کلاه او را بر سر گذاشت، تفنگش را برداشت و به راه افتاد... . شیر جوان مدت‌ها با تفنگ تمرین کرد تا تیرانداز ماهری شد و دیگر هیچ شکارچی‎ای جرئت آمدن به جنگل و شکار شیرها را نداشت تا اینکه... .