معرفی کتاب
دو دانه بودند. یکی از آنها زرد و یکی قهوهای بود. آنها زیر خاک مانده بودند و جرئت نداشتند که بالا بروند؛ چون دوستشان کرمخاکی به آنها گفته بود آن بالا بادهای تندی میوزد و آفتاب سوزانی دارد. آن دو دانه میان ماندن در خاک و بالا رفتن مانده بودند تا اینکه یک روز مورچهای این دو را دید و گفت میروم و دوستانم را با خبر میکنم تا بیایند و با هم شما را ببریم به بالا. دانهی زرد که دیگر از آنجا ماندن خسته شده بود به دانهی قهوهای گفت من میروم بالا حتی اگر نور آفتاب مرا بسوزاند و یا باد مرا از بین ببرد دلم میخواهد آن بالا را ببینم. دانهی زرد بالا رفت و به درختی بلند تبدیل شد و دیگر هیچ وقت دانهی قهوهای را ندید.
مجموع صفحات
12
سال چاپ
1402
اطلاعات شناسنامه ای
مولف
دشتی، محبوبه
ناشر
شابک
9786003583160
نوع کتاب
تربیتی
قطع کتاب
خشتی
تصویرگر
محمد صادق کرایی
نتیجه داوری کتاب
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی
درجه 3
اطلاعات کتابشناختی
پایه
اول
دوم
سوم
مخاطب
دانشآموز