Skip to main content

قلب مدفون

معرفی کتاب
داستان از جزیره‌ای به نام «میریاد» آغاز می‌شود که ساکنان آن، سال‌ها خدایان بی‌رحم و ترسناک را می‌پرستیدند؛ اما طی یک هفته، جنگی میان خدایان شکل می‌گیرد و همۀ آن‌ها و بسیاری از مردم جزیره می‌میرند. جنازه خدایان غول‌پیکر در انتهای دریاها فرو می‌رود و حالا پس از سی سال، ‌ این افسانه در میان ساکنان جزیره مشهور است که هرکس بتواند به اعماق آب‌ها سفر کند و تکه‌ای از بدن خدایان را بردارد، ‌ به ثروت و قدرت بی‌کرانی دست می‌یابد... .

به زبان کبوترها

معرفی کتاب
«کوو» دختری‌ است که از نوزادی روی پشت بامی میان دسته‌ کبوترها بزرگ شده و با آن‌ها زندگی کرده است. به زبان آن‌ها حرف می‌زند، آن‌ها را خانواده‌اش می‌داند و تقریباً مثل آن‌ها زندگی می‌کند؛ اما مدتی ا‌ست که متوجه تفاوتش با آن‌ها شده است. آن‌هم وقتی که موجوداتی شبیه به خودش را از بالای پشت‌بام می‌بیند. زمستان سخت و سردی که از راه رسیده، باعث شده که کبوترها نتوانند برای کوو غذا بیاورند. ‌کوو با اینکه از انسان‌ها می‌ترسد، مجبور می‌شود برای پیدا کردن غذا از محل امن و آشنای خودش بیرون بزند و... .

طنین کوهستان

معرفی کتاب
در دهه 1930 که رکود بزرگ اقتصادی به وجود آمده، "الی" و خانواده اش مجبور به انتخاب های دشوار و حتی فداکاری های دشوارتر شده اند. پس از اینکه والدین او قربانی بحران اقتصادی می شوند، خانواده از شهر دور می شوند و زندگی خود را در اطراف کوه "اکو" می سازند. زنده ماندن نیازمند کار سخت، مهارت و اراده برای غلبه بر هر مانعی است که توسط مادر طبیعت ایجاد شده است. در حالی که الی و خانواده اش در کوه اکو زندگی می کنند، فاجعه ای برای خانواده رخ می دهد. پدر الی به کما می رود. الی ناعادلانه تقصیر این حادثه را به دوش می کشد و....

آتشگاه

معرفی کتاب
این کتاب قصۀ پسر نوجوانی به‌نام «حبیب» است که در روستای بلوطک زندگی می‌کند. در این روستا، خان را روباه خطاب می‌کنند؛ اما اگر آدم‌هایش این کلمه را بشنوند، مردم را فلک می‌کنند. حبیب و دوستش و تصمیم می‌گیرند خانۀ خان را آتش بزنند؛ اما در این میان حبیب خواسته و ناخواسته درگیر ماجراهایی هیجان‌انگیز و خطرناکی می‌شود.

برادرم تختی

معرفی کتاب
این داستان در قالبی کلاسیک و در فضایی واقعگرایانه نوشته شده‌ است و بیشتر حالتی نوستالژیک و بازگشت به گذشته دارد. نویسنده بیشتر از هرچیز سعی دارد فرهنگ، شرایط جفرافیایی و جنس زندگی مردم قصر شیرین را به مخاطب معرفی کند. قهرمان داستان، «مصطفی» با «عبدالله» دوستان صمیمی هستند. مثل دو برادر که هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌ها را از هم جدا کند؛ حتی اگر قلدر محل، «چنگیز‌شکمی» باشد که وقت و بی‌وقت سروکله‌اش پیدا می‌شود و دردسر درست می‌کند.

داعشی و عاشقی

معرفی کتاب
دختری عرب به نام «زینا» و پسری اروپایی به نام «جوزف» که هردو داعشی هستند، برای عملیاتی انتحاری به مسیر پیاده‌روی اربعین آورده می‌شوند. آن‌ها طبق آموزه‌های دینی داعش، یاد گرفته‌اند که خشن و تندخو باشند و با هیچ‌کس مدارا نکنند و محبتی نشان ندهند. آن‌ها معتقدند برای گسترش عقاید خود، می‌توانند به هرکار ناجوانمردانه‌ای دست بزنند؛ اما در مسیر پیاده‌روی چیزهایی می‌بینند که برخلاف عقایدشان است و... .

پیروزی در سایه شکست: مستندی داستانی از مبارزات سید‌حسین وزیری یزدی

معرفی کتاب
کتاب حاضر بخشی از خاطرات دوران مبارزه و حبس «سیدحسین وزیری یزدی» است که در قالب داستان نوشته شده است. او در 1328 در شهر قم به دنیا آمد؛ اما اصالتاً یزدی بود و از سال 1358 فعالیت‌های آموزشی خود را به عنوان مربی پرورشی آموزش و پرورش آغاز کرد و پس از آن مسئولیت‌هایی، مانند معاون اداره‌ کل آموزش ضمن خدمت آموزش و پرورش، قائم‌مقامی وزیر در سازمان پیشاهنگی با حکم شهید باهنر و... را بر عهده داشت.

آن سال‌های زمستان: مستندی داستانی از مبارزات دکتر جعفر حسین چی‌قره آغاج

معرفی کتاب
این کتاب بخشی از اوراق خاطرات دکتر «جعفر حسین چی قره‌آجاج» است که از بازداشتگاه کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی بیرون کشیده شده است و حاوی مستندی داستانی از مبارزات او در دوران حکومت پهلوی است.

چشم‌های آشنا: مستندی داستانی از مبارزات حجت‌الاسلام ‌والمسلمین مهدی قدس محلاتی

معرفی کتاب
این کتاب مستندی داستانی از مبارزات «مهدی قدس محلاتی» است، در دوران حکومت پهلوی. او از پانزده سالگی مبارزاتش را شروع ‌کرد و از آن موقع طعم مشت و لگد ماموران کلانتری شهرشان را ‌چشید. پس از انقلاب اسلامی نیز مسئولیت‌های سیاسی و اجتماعی فراوانی را عهده‌دار شد. او بعد از 50 سال خدمت، بر اثر ایست قلبی در چهارم بهمن سال 1400 گذشت.

سازمان بی‌نام: مستندی داستانی از مبارزات علی‌محمد ختنی‌فر

معرفی کتاب
«علی‌محمد ختنی‌فر» قبل از انقلاب توسط کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی دستگیر و زندانی شد. این کتاب براساس بخشی از خاطرات او نوشته شده است. در قسمتی از کتاب آمده است: «حسینی این‌بار هم بدون توقف می‌زد؛ ولی دیگر فحش نمی‌داد. ضرباتی که روی پاهای زخمی‌ام می‌خورد، دردناک و غیرقابل تحمل بود. خیلی تشنه بودم و به‌سختی نفس می‌کشیدم».