استراتژی خروج
معرفی کتاب
در جلد چهارم از مجموعه «ربات آدمکش» و داستان علمی تخیلی این کتاب، «ربات آدمکش» که نیمی از کهکشان را گشته تا گذشته پُر از قتل و خشونت خود را از زیر خاک بیرون بکشد و جنایتهای سازمان خبیث «گری کریس» را برملا کند، حالا قصد دارد به خانه خود، ایستگاه «هاوه راتون» و نزد صاحب قبلیاش دکتر «منساه» بازگردد و شواهد خرابکاریهای کریس را در اختیار او بگذارد؛ ولی... .
خاطرات یک تابستان
معرفی کتاب
برادران "فرانکلین"، "کاری" و "بابی جین" سیاه پوستند.آنها به همراه خانواده در یک شهر کوچک و بدون هیجان زندگی می کنند.با پسری سیاه پوست و بزرگتر از خودشان که سرپرست دارد به نام "استایکس" دوست می شوند. آنها برای به دست آوردن موتوری که قرار است استایکس با آن از شهر بگریزد، ماجراهایی را از سر می گذرانند.بدون اطلاع والدینشان با قطار 50 کیلومتر از شهر خارج می شوند، تا موتور را معامله کنند موتور قدیمی آقای "پایک" را می دزدند. و با موتور نو معامله می کنند. استایکس با موتور در حال فرار از شهر تصادف می کند موتور نابود می شود و استایکس در حال مرگ به بیمارستان می رود....
در قلب اطلس
معرفی کتاب
«گاسی گریموند» در زمان جنگ جهانی دوم، همراه خانوادهاش در لندن زندگی میکند. چندروز است که آلمانیها بمباران لندن را آغاز کردهاند. آنها اول به مردم عادی کاری نداشتند؛ اما حالا مردم عادی را هم در لندن و شهرهای دیگر هدف قرار میدهند. خانواده گریموند سه شب پیاپی تا صبح در زیرزمین میمانند. آنها بعد از اتمام بمباران، از پناهگاه خارج میشوند و میبینند همهچیز نابود شده است. خانواده تصمیم میگیرد بچهها را از طریق موسسهای دولتی به نام اسکان کودکان در خارج از کشور به جای امنی بفرستند و... .
زیبای سیاه
معرفی کتاب
داستان این کتاب از زبان یک اسب سیاه بیان میشود و داستان درد و رنج اسبها در قرن نوزدهم را شرح میدهد و ماجراهایی که یک اسب در دوران زندگیاش از سر میگذراند. نویسنده مخاطب را وارد دنیای اسبهایی میکند که رام و اهلی شدهاند و داشتن حس خوب نسبت به حیوانات را توضیح میدهد. در جایی از کتاب با جملهای معروف برخورد میکنیم: «باید با دیگران همانطور رفتار کنیم که دوست داریم آنها با ما رفتار کنند.»
رد انگشتهاى اصلی
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پسر نوجوانی بهنام «اباذر» است. قهرمانی که در میانه بلا تنهاست؛ بلایی نه از جنس کَلکَلهای نوجوانی، بلکه خطرهایی که میتواند تا گرفتن جان او پیش رود. اباذر گیر افتاده در دستان دو همکلاسی قلدر که سرش را از شکاف برج «کهنه قالا» آویزان کردهاند. وقتی اباذر آسمان بالای سرِ قلعه تاریخی در «مشکینشهر» را میبیند، ترس تمام وجودش را دربرمیگیرد. همکلاسیهایش میخواهند او دست از سرِ دختری به نام «گلآرا» بردارد و عشق او را فراموش کند.
پدربزرگم!: روایتی داستانی از زندانیان سیاسی
معرفی کتاب
قهرمان داستان دختری نوجوان است که مادرش در بیمارستان بستری است. او به دنبال دفترچه بیمه مادرش، دفتر خاطرات مادربزرگش را پیدا میکند. دفتر شامل یادداشتهای روزانهای است که خیلی ساده و صمیمی نوشته شده است. نویسنده، یعنی مادربزرگ، عاشق مردی به نام «حمید» بوده است! اما قهرمان داستان مطمئن است که اسم پدربزرگش حمید نبوده! او با خواندن این یادداشتها وارد مسائل سیاسی قبل از انقلاب میشود و... .
جوجه عمه ربابه
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از پانزده داستان کوتاه است که به قلم نویسندگان مختلفی به رشته تحریر درآمده است. داستان «جوجه عمه ربابه»، سومین داستان این کتاب، از جوجههایی سخن میگوید که عمه مادر به خانه میآورد. او برای عیددیدنی آمده و چون جوجهها را نمیتوانسته تنها بگذارد، همراهش آورده است؛ اما جوجهها باعث میشوند تا قهرمان داستان به دردسر بیفتد و مرتب گوشش پیچانده شود!
پولیانا
معرفی کتاب
«پولیانا»، دختربچه 11سالهای است که بعد از درگذشت والدینش مجبور میشود نزد خالهاش، دوشیزه «پولی» و خدمتکارش، «نانسی» زندگی کند. او با روحیه شادش دنبال راهی برای خوشحال کردن مردمی است که با آنها روبهرو میشود. او برای روزها و شرایط سختاش، بازی مخصوصی دارد و در آن بازی بهدنبال تمرکز روی شادی و تقویت روحیه در شرایط سخت زندگی است. اما یک روز، اتفاق وحشتناکی رخ میدهد... .
قصههای بزرگسال
معرفی کتاب
این مجموعه، منتخبی بازنویسیشده از قصههای کهن، قصههای بینالمللی، مَثلها و مَتلهاست که در قالب چهار کتاب ویژه گروههای سنی خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال، منتشر شده است. در این کتاب که ویژه بزرگسالان است علاوه بر قصه، ریشههای آن و شیوههای قصهگویی در این آثار، شرح داده شده است. «پیر چنگی»، «حسین کُرد شبستری»، «هدایای کریسمس»، و «دو قورتونیمش باقیه» برخی از عناوین قصههای کتاب است.
آساره و ماغماه
معرفی کتاب
«آساره»، دختر یک محیطبان فداکار است. روزی آساره در جنگل گوزنی را میبیند که با گوزن افسانهای، «ماغماه»، شباهت زیادی دارد. دخترک در عین ناباوری، به ارتباطی مرموز بین خودش و گوزن پی میبرد. آیا ممکن است ماغماه، همان گوزن افسانهای باشد که وظیفهاش نگهبانی از طبیعت و حیوانات است و با سرزمین روشنایی ارتباط دارد؟