برزخ زمین
معرفی کتاب
سیاره فضاییها نابود شده است و آنها به دنبال جایی برای زندگی هستند که کره زمین را پیدا میکنند و در آن ساکن میشوند؛ اما گروه اکتشافیشان در فضا پخش میشوند تا سیارهای قابل سکونت برای خود پیدا کنند و از زمین بروند. آنها در زمین به عنوان مهمان مخفی هستند تا اینکه متوجه میشوند بشر چهقدر خطرناک است. فضاییها برای اینکه مشکلی برای زمینیها ایجاد نشود، خودشان را به شکل حشرات درمیآورند و... .
مانیانالند، سرزمین فرداها
معرفی کتاب
«مکس»، عاشق فوتبال است، اما پدرش طبق معمول اجازه نمیدهد برای عضویت در تیم فوتبال ثبتنام کند. در «سانتا ماریا»، روستای محل زندگی مکس، قلعهای قدیمی وجود دارد؛ داستانهای زیادی که درباره این قلعه روایت شده، آن را تبدیل به مکانی رازآلود کرده است. برخی اعتقاد دارند که روح مردمانی که روزگاری از ظلم حاکم شهرشان فرار کردند و در این قعله پناه گرفتند، هنوز در آنجا بهجا مانده است و برخی معتقدند که پناهگرفتگان دزد و قاتل بودند. مکس که با پدرش زندگی میکند در گشتوگذار اطراف قلعه، نام مادرش را در بین نامهای حکشده روی دیواره آنجا میبیند و تصمیم میگیرد به راز نهان در این قعله پی ببرد.
چیدن نور ستارهها
معرفی کتاب
این کتاب داستان مردمی است که در بدترین وضعیت اجتماعی زندگی میکنند. حاکمان با دروغ آنها را فریب دادهاند تا همیشه در بند و اسیرشان باشند و مثل بردهها از آنها استفاده کنند. قهرمانان تغییر این اوضاع، جوانانی هستند که ممکن است در ظاهر تندرست و پهلوان نباشند یا حتی معلول باشند، مانند «مالی»؛ اما او با تمام توان میکوشد و... .
فرار از آلکاتراز
معرفی کتاب
آقای «گریسولد» برای طراحی بازی «فرار از صخره» که در زندان آلکاتراز برگزار میشود، با نویسنده مشهور و انزواطلب داستانهای جنایی، «ارول روی»، همکاری میکند. «امیلی» و «جیمز» هم میخواهند در بازی شرکت کنند؛ ولی یادداشتهای تهدیدآمیز و ناشناس، وسایلی که گم میشوند و حضور غافلگیرکننده و مشکوک نویسنده معروف دیگری در میان شرکتکنندگان، بازی و واقعیت را در هم میآمیزد و... .
دختر آفریقا
معرفی کتاب
آفریقا تنها خانهای است که «ریچل» در تمام عمرش میشناخت. وقتی پدر و مادرش به علت آنفولانزا میمیرند، او در مقابل همسایههای بدجنسشان به طعمهای بیپناه و آسیبپذیر تبدیل میشود. ریچل بین دروغ و حرص محاصره شده و گرفتار نقشهای مجرمانه میشود. او را به انگلستان میفرستند و در آنجا مجبور میشود با فریب و دروغ زندگی کند. ریچل باید مثل شیر صبور و قوی باشد و منتظر فرصتی بماند که بتواند خودش سرنوشتش را به دست بگیرد و دوباره راهی برای برگشتن به خانه پیدا کند.
زندگی معلق
معرفی کتاب
«توبیِ» درختنشین، پسر خیلیخیلی کوچکی است؛ حدود یکونیم میلیمتر! که با خانواده و قوموخویشها و دیگر درختنشینها، روی درخت بلوط بزرگ زندگی میکند. پدر توبی اختراع مهمی کرده؛ اما حاضر نمیشود راز آن را فاش کند؛ برای همین خانواده توبی تبعید و زندانی میشوند. توبی در میان شاخهها میدود و با پاهای خسته و زخمی از دست درختنشینها فرار میکند و وارد ماجراجویی بزرگی میشود.
فروپاشی
معرفی کتاب
«سورن» به تازگی متوجه شده که خواهرش، «اگلانتین»، افسون شده است و رویاهای شبانه عجیبی میبیند؛ اما پیش از آنکه سورن دست به کار شود، اگلانتین غیبش می زند و رویاها به کابوسی مرگبار در هنگام بیداری تبدیل میشوند و البته درخت گاهول کبیر در معرض خطر جدی قرار می گیرد. سورن باید شهپرِ شهبالها را برای نجات خواهرش رهبری کند. بهاینترتیب، نبرد بعدی، میان جغدهای گاهول و پاکزادهای شرور در دل قلمروی خطرناک منقارزار شروع میشود و... .
ستاره گرگ
معرفی کتاب
«تیزپا» تولهگرگ خوشبختی است که با پدرومادرش و برادرهاوخواهرهایش در قلمروشان زندگی میکنند. او هرروز قد میکشد و قویتر میشود و آرزویی ندارد جز اینکه یک روز بتواند مثل پدرش، گله خودش را داشته باشد و آنها را سیر کند؛ اما با حمله گرگهای سفید، خانواده از هم میپاشد و تولهها گم میشوند. تیزپا از خانواده جدا و آواره شده است. دیگر نه گوزنی برای خوردن هست و نه آبی برای نوشیدن. او مار شکار میکند، علف میخورد و به سفرش ادامه میدهد تا سرانجام... .
لالانی، دختر دریاهای دور
معرفی کتاب
«لالانیِ» دوازدهساله، دخترِ ماجراجو و کنجکاو، در جزیره زیبایی زندگی میکند که حالا دچار خشکسالی شده است. لالانی، تمام تلاشش را میکند تا از جزیره و همچنین مادرش مراقبت کند تا او نیز به سرنوشت پدرش دچار نشود. گیاهانی که قبلاً برای درمان بیماران استفاده میشد، نایاب شدهاند. لالانی میداند که پشت کوهها و دریای اطراف جزیره، رازی وجود دارد. او میداند که خوشبختی در آنسوی این کوهها انتظارش را میکشد؛ اما هرکه به سمت این کوهها رفته، دیگر بازنگشته است. لالانی... .
هرایی!
معرفی کتاب
«اَسراء» نذر کرده بود اگر در کنکور و رشته پزشکی قبول شود، در شهر قم ساکن شود و در دارالشفاء خدمت کند. حالا... . در این رمان سرنوشت بانوی پزشکی روایت میشود که برخلاف عادت جامعه زیستی خود بر هویتش به عنوان پزشک و قانون پزشک بودن در تمام مناسبات اجتماعی و فردی و تعهد اجتماعی خود تأکید دارد و از این زاویه نقدی بر رفتارهای آدمهایی که تعهدی در رفتار و شئونات خود ندارند، بیان میکند.